تاراج تاریخ

نادر نینوایی– بحران حفاریهای غیرمجاز در محوطههای تاریخی تبدیل به مشکل و تهدیدی جدی برای کشور شده است. آنطور که باستانشناسان صاحبنامی نظیر دکتر حامد وحدتینسب و دکتر عبدالرضا مهاجرینژاد میگویند کمتر محوطه تاریخی در کشور وجود دارد که از آسیب حفاران غیرمجاز در امان مانده و زخم کلنگ حفاران بر پیکرش ننشسته باشد.
تخریب آثار تاریخی نهفته در دل خاک و تاراج اشیای باستانی اما فقط یک روی این سکه است. مروجان گنجیابی با تبلیغ فروش نقشه گنج و ادعای شکستن طلسم گنجها در واقع با تکیه بر خرافات افراد ناآگاه در حال شکل دادن یک بازار زیرزمینی کلاهبرداری هستند و هر روز میلیونها تومان به جیب میزنند. نتیجه این وضعیت آسیب به محوطههای تاریخی، کلاهبرداری از مردمان ناآگاه و البته زدوده شدن نشانههای تمدنی کشور است. هادی احمدیروئینی، کارشناس برجسته حوزه میراث فرهنگی در گفتوگویی با «جهانصنعت» به بررسی ریشهها و دلایل افزایش حفاریهای غیرمجاز در محوطههای تاریخی کشور پرداخت. او با ابراز نگرانی از روند رو به افزایش حفاریهای غیرمجاز در خصوص مهمترین علل شکلگیری این شرایط به دو عامل اصلی اشاره کرد: مشکلات اقتصادی و ضعف مدیریت. وی همچنین تاکید کرد که یکی دیگر از دلایل اصلی این پدیده کاهش قبح اجتماعی حفاریهای غیرمجاز است. او این عمل را نوعی دزدی توصیف کرده و خاطرنشان کرد که در گذشته سرقت آثار تاریخی به عنوان یک اقدام مذموم شناخته میشد اما اکنون این قبح شکسته شده و جامعه به این موضوع به راحتی واکنش نشان نمیدهد. این کارشناس همچنین به نقش فضای مجازی در ترویج این رفتارها اشاره کرد و گفت که تبلیغات سوداگران و تصور اشتباه مردم مبنی بر وجود گنجهای فراوان در محوطههای تاریخی به افزایش حفاریهای غیرمجاز منجر شده است. احمدیروئینی خاطرنشان کرد: بسیاری از افرادی که به حفاریهای غیرمجاز روی میآورند تحت تاثیر باورهای نادرست و فریبکارانه مدعیان گنجیابی و باستانشناس نماها قرار میگیرند. کارشناس حوزه میراث فرهنگی همچنین به کمبود آموزش عمومی در زمینه میراث فرهنگی اشاره کرد و گفت که سیستم آموزشی کشور به این موضوع بهطور کافی توجه نکرده است.
علل و ریشههای افزایش حفاریهای غیرمجاز
احمدیروئینی در پاسخ به این پرسش که علت و ریشه تعدد حفاریهای غیرمجاز در محوطههای تاریخی کشور چیست به «جهانصنعت» گفت: خوشبختانه موضوع حفاریهای غیرمجاز دارد به یک دغدغه تبدیل میشود و این میتواند عاملی موثر در مقابله با آن تلقی شود. این مساله البته همواره برای کارشناسان و مدیران حوزه میراث فرهنگی یک دغدغه بوده است. حفاریهای غیرمجاز از زمانی که اشیای تاریخی ارزش مادی یافتند ابتدا در اروپا و سپس در ایران رواج داشته و این معضل همواره مطرح بوده است. با این حال امروز چالش افزایش تعداد این حفاریها و رسیدن آن به مرز نگرانکننده(کنونی) مطرح است. من نیز میبینم که این معضل افزایش یافته است و شاید بخشی از علت شکلگیری این وضعیت مشکلات اقتصادی در جامعه بوده و بخشی به مدیریت بازگردد اما بنده به عنوان یک کارشناس میتوانم بگویم که شاید یکی از مهمترین دلایل این باشد که قبح مساله حفاری غیرمجاز ریخته و این تابوی اجتماعی شکسته شده است. به هر حال حفاری غیرمجاز و سرقت اشیای تاریخی یک نوع دزدی است که پیشتر هم از منظر قانونی و هم از سوی قشر فرهیخته اقدامی مذموم بود اما قبح این موضوع در حال حاضر ریخته است. بهنظرم عوامل مختلفی در این خصوص موثرند و جامعهشناسان باید بررسی کنند که چه میزان مشکلات اقتصادی و مسائل دیگر در شکلگیری این شرایط دخیل است. وی افزود: شاید برخی اقدامات نادرست مدیریت در ریختن قبح مساله حفاریهای غیرمجاز نیز بیتاثیر نباشد اما کمتوجهی به بحث آموزش عمومی میراث فرهنگی و شاید کم اهمیت شمردن میراث فرهنگی نیز بیتاثیر نبوده است. افزون بر این تلقیهای اشتباهی که به واسطه فضای مجازی در مردم نهادینه شده هم تاثیر دارد و موجب شده برخی اینطور تصور کنند که هر جایی که یک محوطه باستانی باشد در آن حتما طلا هم وجود دارد. تبلیغات سوداگران در مورد ابزارآلاتی که به عنوان گنجیاب و مواردی از این دست معرفی میشوند و ۹۹درصد آنها هم کلاهبرداری بوده و واقعیت ندارد نیز در شکلگیری این شرایط موثر بوده است. این رویای پولدار شدن بیزحمت که از سوی فضای مجازی به سمت جامعه پمپاژ میشود و سرقت از محوطههای تاریخی همتراز مواردی مانند رمز ارز که به عنوان عامل پولدار شدن معرفی میشوند همگی تاثیر دارند. از سوی دیگر تصاویری که در برخی فیلمها و سریالها نشان داده میشود نیز موجب شکستن قبح حفاریهای غیرمجاز شده است. در نظر داشته باشید که حفاری غیرمجاز در محوطه تاریخی و آسیب به اشیای قرار گرفته در دل خاک از منظر قانونی با تخریب آثار معماری شاخص تفاوتی ندارد و هر دو خلاف قانون بوده و مذموم است. زمانی که قبح اقدامات اینچنینی بریزد به یکباره همه چیز با هم فرو میریزد. هنگامی که تخریب یک اثر ثبتشده در فهرست آثار ملی هیچ پیامد بدی نداشته باشد پیامدها و آسیبهای بعدی نیز پیش میآید.
لزوم بازنگری در شیوه اجرای قوانین
احمدیروئینی در ادامه ضمن تاکید بر لزوم بازنگری در شیوه اجرای قوانین حوزه میراث فرهنگی خاطرنشان کرد: قانونگذار سرقت یا تخریب آثار تاریخی را جرمانگاری کرده است اما یک بخشی از این موضوع نیاز به اصلاح دارد. فرض کنید فردی یک خط لوله نفت را سوراخ کرده و اقدام به سرقت کند؛ در چنین شرایطی همه نهادهای امنیتی به موضوع ورود کرده و با آن مقابله میکنند و فرد خاطی نیز به سزای خود میرسد. این مثال ذکر شده فقط مربوط به چیزی است که صرفا ارزش مادی دارد و آسیب وارده قابل جبران است. اگر سطح آثار تاریخی را اینقدر پایین بیاوریم که به سطح نفت، گاز یا برق برسد هرگونه آسیب به آثار تاریخی و حریمهای آن باید با یک چنین پیگیری مواجه شود اما اینچنین نیست. وی در ادامه ضمن تاکید بر اینکه صرف تامین نیروی یگان حفاظت میراث فرهنگی بازدارندگی کامل ایجاد نمیکند، گفت: وقتی کشوری چیزی حدود ۴۰هزار محوطه تاریخی ثبتشده دارد حتی با فرض اینکه همه محوطهها نهایتا هزار متر مربع وسعت دارند، تامین سه شیفت یگان حفاظت میراث فرهنگی برای پایش این تعداد محوطه در عمل ممکن و مقدور نیست. از سوی دیگر چیزی نزدیک به ۱۰برابر میزان محوطههای ثبتشده محوطههای تاریخی ثبتنشده داریم بنابراین برای حفاظت از تمام محوطههای تاریخی کشور شاید باید تمام نیروهای سپاه، ارتش و بسیج را به کار گرفت و یک چنین چیزی در عمل ممکن نیست. البته در لزوم تجهیز و تامین امکانات نیروی یگان حفاظت شکی نیست و پایشهای حضوری نیز باید انجام شود.
لزوم آگاهسازی جامعه و مردم
احمدیروئینی افزود: با این حال باید در نظر داشت که بسیاری از کسانی که اقدام به حفاریهای غیرمجاز میکنند از جنس مردم عادی هستند و علت ارتکاب آنها به این جرم ریشه در ناآگاهی دارد. اغلب این افراد فریب مبلغان گنجیابی را خورده، کلاهبرداران آنها را فریب داده، با وعده پیدا کردن گنج از آنها مبالغی نیز دریافت میکنند و دست آخر هم چیزی عایدشان نمیشود. امروز سیستم آموزشی کشور در هیچیک از مقاطع تحصیلی آسیبهای حفاریهای غیرمجاز و شگردهای کلاهبرداران را با دانشآموزان مطرح نکرده و مسایل اینچنینی را آموزش نمیدهد. سیستم آموزش عمومی یعنی رسانه ملی و جراید نیز آموزشها و هشدارهای کافی و موثر ارائه نمیکنند. در نتیجه آنچه باقی میماند فضای مجازی است و در فضای مجازی نیز هر کس هر چه میخواهد میگوید و همان نکات مطرح شده از سوی کلاهبرداران برای برخی مردم ناآگاه سند میشود. متاسفانه ترویجدهندگان حفاری غیرمجاز در فضای مجازی با برخورد موثر مواجه نمیشوند و اولویتی برای برخورد با این خاطیان هم وجود ندارد. وی بیان کرد: در کشوری تاریخی زندگی میکنیم که پیدا کردن آثار تاریخی در آن نه نیاز به نقشه گنج و فلزیاب دارد و محتاج باستانشناسنما و گنجیاب نیست. در ایران برای ۲۰هزار سال آثار تاریخی روی هم انباشته شده و باید از آنها با روش مناسب حفاظت شود. به نظرم علت این همه رواج گنجیابی همین نبود آگاهی و ارائه نشدن آموزش مناسب در خصوص اشیا و محوطههای تاریخی است. اکثر مردم تصور میکنند جایی که محوطه تاریخی یا باستانی قرار گرفته شمشهای طلا را روی هم با نظمی خاص چیدهاند و کافی است چند متر زمین را بکنید تا به آن برسید و اگر هم به این طلاها و گنجها نرسید حتما طلسمی وجود دارد و نیاز است که کارشناسنمایی چندصدمیلیون تومان پول گرفته و وردی خوانده تا مانع فرار گنجها در زمان حفاری شود. به نظرم مدعیان کارشناسی گنجیابی با تکیه بر خرافات یکی از بزرگترین کلاهبرداریهای معاصر را رقم زدهاند. امروز با مروجان شبکههای هرمی به سرعت برخورد قضایی میشود اما در خصوص برخورد با کلاهبرداری گنجیابان و تبلیغ فلزیاب در کشور در فضای مجازی برخورد مقتضی نمیشود. باید پذیرفت که برخورد نکردن با مروجان گنجیابی بسیار آسیبزا است و در آینده نتیجه منفی آن را خواهیم دید.
کلام آخر
براساس تحلیل وضعیت حفاریهای غیرمجاز در محوطههای تاریخی کشور میتوان به چندین عامل کلیدی اشاره کرد که به تشدید این بحران منجر شده است. نخستین عامل ارتباط مستقیم وضعیت اقتصادی با این پدیده است. در جوامعی که مشکلات اقتصادی حاد وجود دارد افراد ممکن است به دنبال راههای سریع برای کسب درآمد باشند. این جستوجو برای درآمد سریع آنها را به سمت فعالیتهای غیرقانونی مانند حفاریهای غیرمجاز سوق میدهد چرا که وعدههای کلاهبرداران و سوداگران جذابیت بیشتری پیدا میکند.
دومین عامل تغییر نگرش اجتماعی نسبت به حفاریهای غیرمجاز است. زمانی این عمل به عنوان یک تخلف جدی در نظر گرفته میشد اما با گذر زمان و تحت تاثیر تبلیغات نادرست و باورهای خرافی، این قبح اجتماعی کاهش یافته است. این تغییر نگرش فضای مناسبی برای فعالیتهای غیرقانونی فراهم کرده و به اعتبار و مشروعیت این اقدامات آسیبزننده دامن زده است. علاوه بر این فضای مجازی به عنوان یک بستر پرنفوذ در ترویج این نوع رفتارها نقش دارد. در این فضا اطلاعات نادرست و تبلیغات فریبنده به سرعت در دسترس عموم قرار میگیرد و افراد ناآگاه را به سمت انجام فعالیتهای غیرمجاز سوق میدهد. این شرایط باعث میشود که افراد به راحتی تحت تاثیر ترفندهای کلاهبرداران قرار بگیرند و بدون داشتن دانش کافی به حفاریهای غیرمجاز روی بیاورند. فقدان آموزش و آگاهی عمومی در مورد ارزش واقعی میراث فرهنگی و آسیبهای ناشی از حفاریهای غیرمجاز نیز عاملی مهم در گسترش این معضل است. اگرچه برخی نهادها و سازمانها در تلاش برای افزایش آگاهی در این زمینه هستند اما نیاز به یک رویکرد جامعتر و هدفمندتر در آموزش و اطلاعرسانی وجود دارد.
در نهایت برای مقابله با این بحران نیاز به تدوین و اجرای قوانین موثر و مناسب در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی احساس میشود. تقویت نظارت و حفاظت به همراه آموزشهای عمومی هدفمند میتواند به کاهش این معضل کمک کند و از تخریب آثار تاریخی جلوگیری کند. در غیراین صورت خطر از بین رفتن هویت فرهنگی و تاریخی کشور به شدت افزایش خواهد یافت و این امر میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای نسلهای آینده به همراه داشته باشد.