بورس در انتظار ارز تک‌نرخی

گروه بورس
کدخبر: 576796

فرهنگ حسینی

 

فرهنگ حسینی*

یکی از چالش‌های اصلی کشور کسری بودجه دولت است؛ چالشی که به دلیل رشد هزینه‌های عمومی و یارانه‌ها نه‌تنها منابعی برای بودجه عمرانی و زیرساخت‌ها باقی نگذاشته بلکه تامین همین بخش نیز با کسری قابل توجهی روبه‌رو شده است. در سال‌های اخیر فشار هزینه‌ها به حدی رسیده که دولت ناچار به انتشار اوراق و استقراض از بانک‌ها شده و پیامد طبیعی این وضعیت رشد قابل‌ملاحظه تورم و نرخ بهره بوده است. دورنمای ماه‌های پیش‌رو نیز حکایت از آن دارد که به دلیل تداوم کسری بودجه شدت عرضه اوراق دولتی افزایش پیدا کند؛ موضوعی که می‌تواند نرخ بهره را بالاتر برده و درنهایت فشار فروش بیشتری بر سهام بازار وارد کند. به این ترتیب ریسک سیستماتیک ناشی از سیاست‌های مالی دولت همچنان یکی از محورهای اصلی تحلیل بازار سرمایه است.

در کنار این مساله موضوع رانت ارز توافقی که به ۶۰درصد رسیده فشار جدی بر سودآوری شرکت‌ها به‌ویژه در گروه‌های پتروشیمی، فولادی و پالایشی گذاشته است. این رانت نه‌تنها فاصله قیمتی را میان نرخ‌های ارزی گسترش داده بلکه سود واقعی شرکت‌های صادرات‌محور را مستقیما هدف گرفته است. درحالی که انتظار می‌رود سیاستگذار برای حمایت از بخش تولید و صنایع مادر اقداماتی جدی انجام دهد اما درعمل چنین حمایتی مشاهده نمی‌شود و همین مساله فضای ناامیدی را بین فعالان بازار افزایش داده است. اگرچه اخبار انتقال بخشی از ارز صادراتی برخی صنایع به بازار دوم به‌صورت جسته‌وگریخته منتشر شده اما این تصمیم‌ها هنوز عملیاتی نشده و سایه بی‌اعتمادی همچنان پابرجاست.

در سوی مقابل بخشی از صنایع ریالی و تورمی نظیر زراعی، غذایی و سیمانی توانستند رشد مناسبی در نرخ فروش تجربه کنند. این رشد نه‌تنها از تورم ناشی شده بلکه حاصل تقاضای پایدار بازار داخلی نیز هست. افزون بر این گروه‌های روانکار، شوینده و لاستیکی هم روندی صعودی در رشد درآمد و سودآوری ثبت کردند. از بعد گزارش‌دهی نیز شرایط مطلوب دیده شده به‌‌طوری که گزارش‌های شش‌ماهه اکثر صنایع مناسب بوده و انتشار گزارش‌های مهرماه نیز نشان از تداوم رشد تولید و فروش شرکت‌ها دارد. این وضعیت بیانگر پویایی بخش قابل‌توجهی از بنگاه‌های کوچک و متوسط بازار است؛ بنگاه‌هایی که برخلاف شرکت‌های بزرگ کمتر تحت‌تاثیر سیاست‌های ارزی قرار دارند. از منظر روند بازار پس از تخلیه هیجانات ناشی از شرایط پساجنگ بار دیگر نشانه‌هایی از رونق و ورود پول مشاهده شد. این رشد عمدتا با موتور شرکت‌های بزرگ آغاز شده و شاخص کل توانست رشد حدود ۳۵‌درصدی را ثبت کند. در همین دوره برخی از صندوق‌های اهرمی بازدهی نزدیک به ۱۰۰درصدی داشتند. با این حال شرکت‌های کوچک و شاخص هم‌وزن عملکرد ضعیف‌تری از خود نشان دادند؛ عملکردی که با توجه به گزارش‌های مالی بهتر این شرکت‌ها برای بخشی از تحلیلگران تعجب‌آور بود. این شکاف عملکردی اکنون بستر چرخش احتمالی بازار را شکل داده است. در روزهای اخیر نشانه‌هایی از تغییر جهت بازار دیده می‌شود؛ نشانه‌هایی که حاکی از توقف در رشد نمادهای بزرگ و آغاز حرکت در گروه‌های کوچک است. باتوجه به گزارش‌های مطلوب شرکت‌های کوچک‌تر و همچنین تخلیه ریسک‌های قبلی بسیاری از تحلیلگران انتظار دارند بخش جدیدی از نقدینگی به سمت این گروه‌ها حرکت کند و فاز بعدی بازار بیشتر تحت تاثیر همین نمادهای کوچک باشد. روند معاملات اخیر نیز این گزاره را تقویت می‌کند.

در همین حال گروه‌های دلاری همچنان چشم‌انتظار رشد دلار توافقی هستند. هرچند بخشی از این رشد در قیمت سهام این گروه‌ها منعکس شده اما بازار همچنان منتظر تصمیمات کلیدی در حوزه سیاست ارزی است. موضوع تک‌نرخی‌سازی ارز و حذف رانت نه‌تنها برای بورس بلکه برای کلیت اقتصاد کشور اهمیت حیاتی دارد. فعالان بازار بر این باورند که تازمانی که چندنرخی بودن ارز و رانت ۶۰درصدی باقی بماند ارزندگی واقعی شرکت‌های صادرات‌محور دیده نخواهد شد و تحلیل‌های بنیادی با چالش مواجه خواهند بود.

در مجموع بازار در نقطه‌ای ایستاده که هم ریسک‌های جدی مالی و ارزی پیش‌روی آن بوده و هم فرصت‌هایی مهم در صنایع ریالی و کوچک وجود دارد. تلاقی این دو مسیر احتمالا یکی از جذاب‌ترین مقاطع تحلیلی سال‌های اخیر را شکل داده و گزارش‌های طلایی شرکت‌های کوچک می‌تواند نقش پررنگ‌تری در مسیر آتی بازار سرمایه ایفا کند.

* تحلیلگر بازار سرمایه

وب گردی