بحران خاموش بیآبی
پویا اصلباغ– پاییز به ماه پایانی خود رسیده نهتنها بارش قابلتوجهی رخ نداده بلکه وضعیت سدهای کشور از جمله تهران روزبهروز وخیمتر میشود. در کنار عوامل طبیعی که منجربه تنش آبی شده دخالتهای انسانی نیز وجود دارد که شرایط را به نقطه کنونی رسانده است. سدسازی بیرویه، کشاورزی سنتی و حفر چاههای زیرزمینی از جمله این موارد است. کارشناسان بارها هشدار دادهاند که اگر این روند کنترل نشود تابستان آتی شرایط بسیار سختی در انتظار کشور خواهد بود. ذخایر بسیاری از سدها به کمتر از حد معمول رسیده و اقدام موثری در مدیریت آن مشاهده نمیشود. تنش آبی فعلی نتیجه سالها بیتوجهی و ناکارآمدی در مدیریت ذخایر آبی کشور است. برای بررسی اشتباهات و خطاهایی که ما را به کمبود آب رسانده با اسماعیل کهرم، فعال محیطزیست به گفتوگو پرداختیم.
بحران آب نمونه بارز کارنامه آقایان
اسماعیل کهرم، فعال محیطزیست و مشاور پیشین سازمان حفاظت از محیطزیست درباره اشتباهاتی که منجر به بحران بیآبی شده به «جهانصنعت» گفت: یکی از موارد این بود که به در خانهها آمدند و گفتند چاه حفر کنید. به خانه بسیاری دیگر نیز رفتند و همین را گفتند. من پاسخ دادم: «مصرف آب من خانگی است نه کشاورزی دارم و نه جنگل. چرا باید چاه حفر کنم؟» علاوه بر این برق و تجهیزات لازم را هم در اختیار نمیگذارند و باید موتور در ته چاه گذاشت تا آب کشیده شود. مساله دیگر این بود که محصولات کشاورزی را در مناطقی مانند اصفهان که شهری کویری است به کشت برنج و محصولات صیفی اختصاص دادیم. هندوانه، خربزه، گرمک و… در حالی که وقتی این محصولات را به امارات و کشورهای عربی صادر میکنیم، هزینه آب مصرفی بیش از سود حاصل از فروش آنهاست.
وی افزود: سومین مساله، کشت محصولات آببر مانند انگور و دیگر محصولات مشابه در شهرهایی بود که اساسا منابع آبی کافی برای آنها وجود نداشت. باید توجه داشت که حدود ۹۰ تا ۹۲درصد مصرف آب کشور در بخش کشاورزی است. حال اگر به خانم خانهدار بگوییم آب کمتری مصرف کند، حتی اگر تمام مصرف خانگی حذف شود تنها حدود ۴درصد تاثیر دارد بنابراین صرفهجویی باید در بخش کشاورزی صورت گیرد.
به هشدار متخصصان گوش نمیکنند
کهرم ادامه داد: هنوز اما همان روشهای سنتی زمان کوروش بزرگ در آبیاری استفاده میشود. آب در جویها رها میشود، بخشی تبخیر و بخشی از ریشه گیاه عبور میکند و بیفایده میشود. در حالی که امروز روشهایی مانند آبیاری قطرهای وجود دارد؛ شلنگی به منبع آب وصل میشود و در کنار هر بوته سوراخی قرار میگیرد تا آب مستقیم برسد. یا روش بارانی که آب را بهصورت باران مصنوعی روی سطح زمین پخش میکند. همچنین روش مهپاش که آب را به ذرات بسیار ریز تبدیل و پخش میکند. یکی از کشورهایی که در منطقهای خشک قرار دارد، با همین روشها نهتنها خودکفا شده بلکه آب صادر میکند. ما اما هنوز مانند دوران باستان آبیاری میکنیم. بنابراین باید در بخش کشاورزی به سمت محصولات کمآببر برویم و از روشهای نوین آبیاری استفاده کنیم.
او تاکید کرد: به دانشمندان باید گوش داد. آنان میدانند که آب برای بسیاری از محصولات کشاورزی در ایران مناسب نیست و باید در مناطق پرآب کشت شوند. اصفهان یا فارس جای کشت برنج نیست، شالیزار تنها مخصوص سه استان گیلان، مازندران و گلستان است. در این مناطق میتوان برنج کاشت اما در فارس و اصفهان مصرف آب برای این محصول هدررفت است درحالیکه میتوان صد محصول دیگر کشت کرد. مساله دیگر این است که مدیریت آب باید در اختیار متخصصان آبشناسی و حافظان محیطزیست باشد نه سیاستمداران. متاسفانه آب به کالایی سیاسی تبدیل شده و دولتمردان بدون دانش کافی در این حوزه دخالت میکنند. چندی پیش در میناب بندرعباس با استادان دانشگاهی دیدار داشتم که سالها در رشته آبشناسی فعالیت کرده بودند اما هیچکدام در تصمیمگیریهای کلان آب دخالت نداشتند یعنی کار به دست کاردان سپرده نشده و همین تصمیمات اشتباه بحران را تشدید کرده است.
احمدینژاد گفت بیآبی دروغ است
این فعال محیطزیستی تشریح کرد: نزولات آسمانی که من آنها را نزولات بهشتی مینامم همان برف، باران و تگرگ هستند. این نزولات پس از رسیدن به سطح زمین براساس قانون جاذبه به عمق خاک نفوذ میکنند. در مسیر خود بخشی از آب را میان ذرات خاک باقی میگذارند و سپس تا رسیدن به یک سطح غیرقابل نفوذ مانند تختهسنگ یا صخره بزرگ پیش میروند و در آنجا جمع میشوند. این آبها را ما با چاه بالا میکشیم و برای آبیاری استفاده میکنیم درحالیکه تصور میکنیم این منابع بیپایان هستند اما در نهایت تمام میشوند. وی گفت: بهعنوان نمونه در فیروزکوه آقای احمدینژاد به کشاورزان گفت آب هست بکنید! اما برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی باعث شد آب جایگزین نشود و خاک فشرده شود. در نتیجه پدیده فرونشست زمین رخ داد بهگونهای که در نیشابور زمین نشست کرده و چاهها بلندتر به نظر میرسند. این همان فرونشست دشتهاست که از چند سانتیمتر تا چند متر مشاهده میشود. اگر برداشت بیش از حد ادامه یابد فروچالهها شکل میگیرند. مانند فروچالهای در کبودرآهنگ همدان با طول ۵۰متر، عرض ۱۰متر و عمق ۴متر که حتی به جاذبه گردشگری تبدیل شده است.
نقدی بر مدیریت سدسازی
کهرم با نقد مدیریت سدسازی اضافه کرد: در میناب بندرعباس نیز وضعیتی مشابه رخ داد. ۴۰سال پیش صدای آب آنقدر زیاد بود که خواب را دشوار میکرد اما بعدها آب برداشت و به بندرعباس منتقل شد تا برای ساخت هتلها مصرف شود. نتیجه آن شد که نخلهای میناب مانند کبریت سوخته فرو ریختند. حال پرسش این است که چه خطاهایی رخ داده است؟ یکی از مهمترین مسائل، مدیریت سدسازی در کشور است. بسیاری از سدها امروز تنها دیوارهای خشکی هستند که پشتشان قطرهای آب وجود ندارد. ما بهدنبال رکورد سدسازی بودیم نه مدیریت منابع. برای نمونه سد گتوند با ارتفاع بیش از ۹۰متر ساخته شد اما دریاچه پشت آن گنبد نمکی زیرزمینی را دربر گرفت و آب را شور کرد. به طنز گفته میشد که پس از آن تنها میتوان خیارشور کاشت. تلاش وزارت نیرو برای پوشاندن گنبد نمکی با ماسه نیز ناکام ماند و مشکل را تشدید کرد. سدسازیهای ما نه براساس شرایط محیطی بوده و نه توانسته آب را به دست کشاورزان برساند. پروژههای عظیم با تبلیغات گسترده ساخته شدند اما سازوکار انتقال آب به زارعان شامل لوله و پمپ ایجاد نشد. بنابراین سدها بدون تجهیزات لازم باقی ماندهاند و تنها دریاچههایی شور پشت دیوارهای بلند هستند.
آب را از دست سیاستمداران نجات دهید
کهرم معتقد است: اگر این روند ادامه یابد و بارشی هم رخ ندهد بحران آب در تابستان تهران و دیگر مناطق کشور شدیدتر خواهد شد. ۱۱سال پیش در مصاحبهای هشدار دادم که اگر خشکسالیها ادامه یابد و مصرف آب به همین شدت باشد، تهران در همین بازه زمانی با کمبود و بیآبی مواجه خواهد شد. این پیشبینی نه تنها از سوی من بلکه از سوی بسیاری از متخصصان آب نیز مطرح شده بود. یک بار هم بنده همان زمان در روزنامهها عرض کردم آقا، خانم، هر که هستی و هر جا هستی، آب را از دست سیاستمداران خارج کنید و به دست کارشناسان آب، محیطزیستیها و کسانی که آب را میشناسند بسپارید. شما که آن را نمیشناسید. هنوز هم آب در اختیار سیاستمداران است و آنان میخواهند نشان دهند که مشکلی وجود ندارد. بسیاری در همین شرایط میگویند: «نخیر، آب هست.» آقای احمدینژاد نیز گفت اینکه میگویند آب نیست، هست. بکنید، هست!
زنگ خطرها به صدا درآمده
آمارها نشان میدهد که حجم ذخیره آب در سدهای کشور به حدود ۱۷میلیارد و ۱۲۰میلیون مترمکعب رسیده است. این یعنی تنها ۳۳درصد ظرفیت مخازن پر است و ۶۷درصد ذخایر همچنان خالی از آب است. کارشناسان معتقدند که این میزان از ذخایر آبی به معنای بحران است. تصاویر منتشرشده در فضای مجازی از وضعیت سدها، نگرانیها را در این خصوص روزبهروز تشدید میکند. با اینحال چند روزی است که مساله آب به دلایل مختلف از ذهنها دور شده است. آلودگی هوا، آتشسوزی جنگلها و گرانی بنزین سبب شده که آب از اولویتها خارج شود. در شرایطی که مسوولان بهجای قبول اشتباهات خود تقصیرها را بر گردن مردم میاندازند، ما به آسمان امید بستیم تا بلکه این کمبودها را جبران کند. درنهایت وضعیت فعلی نشان میدهد که بحران آب حاصل سالها بیتوجهی است. مدیریت منابع آبی نیاز به اقدامات موثر دارد، نه ابراز نگرانی و ربط آن به موضوعات غیرمرتبط. فاجعهای که اکنون با آن مواجه هستیم، تشنه سیاستهای درست و راهکارهای دقیق است تا بتوانیم از این بحران عبور کنیم. از سمتی دیگر نباید صرفهجویی را نیز فراموش کرد. مردم در تابستانی که گذشت نشان دادند که مساله آب برایشان جدی است و با مدیریت مصرف خود تاحدی از این زنجیره کمبود جلوگیری کردند. مسوولان باید به خودشان بیایند و برای این خطر بزرگ چارهای بیندیشند. اگر چنین نشود علاوهبر بهخطر افتادن زندگی شهروندان، صنعت، اقتصاد و کشور وارد یک بحران بزرگ خواهد شد.
