بازی جنگ و صلح
محمدرضا ستاری – تحلیل و رفتارشناسی ترامپ نسبت به روسیه از زمان روی کار آمدنش در سال گذشته، آمیزهای از تناقض و ابهام است. او همزمان با اینکه نشان میدهد به ولادیمیر پوتین نزدیک است، در عین حال به طور ناگهانی مواضعش تغییر کرده و اقداماتی علیه مسکو انجام میدهد. در واقع تحلیل روند ترامپ از سال گذشته نشان میدهد که او یک سیاست الاکلنگی را در قبال پوتین اتخاذ کرده است به طوری که گاهی اوقات غربیها به صراحت میگویند که او متحدان آمریکایی را به روسیه فروخته و سپس در چرخشی ناگهانی پوتین را دیوانه خطاب کرده و وی را تهدید میکند.
ترامپ همچنین در مبارزات انتخاباتی خود مدعی شده بود که ظرف ۲۴ساعت جنگ اوکراین را خاتمه میدهد؛ بعد مشاهده میکنیم که گاهی میگوید این جنگ، جنگ من نیست. اگر من جای بایدن بودم جنگی رخ نمیداد، اوکراین باید برای صلح زمینهای اشغال شده را واگذار کند، پوتین اگر به صلح تن ندهد شدیدترین تحریمها و تعرفهها را علیه مسکو اعمال میکنم و گاهی هم تصریح میکند که اروپاییها برای ادامه جنگ باید دست در جیب خود کرده و هزینه آن را بپردازند!
با نگاهی به تمامی این رفتارها و گفتهها هر چند برخی تحلیلگران معتقدند که ترامپ در قبال جنگ اوکراین به عنوان یکی از مهمترین بحرانهای ژئوپلیتیکی غرب بعد از جنگ جهانی دوم فاقد انسجام رفتاری است اما از منظر دیگر میتوان سیاستهای او را نوعی استراتژی مسنجم دانست زیرا جنگ اوکراین و تضعیف همزمان اروپا و روسیه بهطور کلی به نفع ایالات متحده است و از اینرو واشنگتن تلاش میکند با این رویکرد دوگانه و سیاست الاکلنگی نهایت بهرهبرداری را از لحاظ راهبردی داشته باشد. در همین رابطه وضع تحریمهای بیسابقه نفتی علیه روسیه در حالی که قرار بود ترامپ و پوتین در بوداپست مجارستان دیدار کنند، نهتنها از منظر اقتصادی بلکه از لحاظ ژئوپلیتیکی نیز حائز اهمیت زیادی است.
در واقع ترامپ در حالی که تحویل سامانه موشکی به اوکراین را در هالهای از ابهام قرار داده و اعلام کرده بود که میخواهد با پوتین دومین دیدارش را داشته باشد، به ناگهان با لغو این دیدار در نخستین اقدام جدی اقتصادی علیه روسیه از زمان بازگشت به کاخسفید، تحریمهایی را علیه دو شرکت بزرگ نفتی این کشور یعنی روسنفت و لوکاویل و همچنین ۳۴شرکت زیرمجموعه آنها اعمال کرد. هدف این اقدام، بنابر اعلام وزارت خزانهداری آمریکا، تضعیف توان کرملین برای تامین منابع مالی ماشین جنگی و حمایت از اقتصاد آسیبدیدهاش عنوان شده است؛ امری که باعث شد قیمت نفت در همان روز به میزان ۵درصد افزایش یابد.
ابعاد تحریمهای جدید روسیه
در چنین شرایطی سوال مهم این است که چنین تحریمهایی که بازار جهانی انرژی را نیز وارد شوک کرده، آیا باعث کوتاه آمدن پوتین از ادامه جنگ میشود؟ لازم به ذکر است دو شرکت تحریم شده روسنفت و لوکاویل در مجموع نیمی از تولید نفتخام روسیه به میزان ۵میلیون بشکه در روز و نیمی از صادرات این کشور یعنی ۲میلیون بشکه در روز را در اختیار دارند. در همین راستا طبق دستور جدید، هر بانکی که خرید نفت از این شرکتها را تسهیل کند، ممکن است از دسترسی به نظام مالی آمریکا محروم شود. این موضوع میتواند خریداران چینی و هندی را که عمده نفت روسیه را میخرند از ادامه همکاری بازدارد. به طوری که در ۲۳اکتبر چند پالایشگاه بزرگ در چین و هند اعلام کردند که واردات نفت روسیه را متوقف خواهند کرد. بنابراین به گفته تحلیلگران اگر دیگران هم همین کار را کنند، روسیه در هدایت نفت مازاد خود به پالایشگاههای داخلی با دشواری روبهرو خواهد شد؛ پالایشگاههایی که پیشتر نیز از حملات پهپادی اوکراین آسیب دیدهاند.
در همین رابطه مجله اکونومیست روز گذشته گزارش داده که این اقدامات نهتنها نشاندهنده تغییر رویکرد ترامپ بلکه بیانگر تحول در سیاست تحریمهای آمریکاست. در دوران ریاستجمهوری جو بایدن، کاخ سفید با احتیاط زیادی عمل میکرد تا صادرات نفت روسیه ناگهان سقوط نکند زیرا چنین اتفاقی باعث جهش قیمت بنزین در آمریکا میشد. بهجای آن، دولت بایدن متحدان خود در گروه هفت را قانع کرد تا سقف قیمتی برای واردات نفت روسیه از سوی کشورهای خارج از این گروه تعیین کنند؛ اقدامی که هدفش محدود کردن درآمدهای کرملین بدون کاهش حجم صادرات بود اما اکنون به نظر میرسد آمریکا از کاهش صادرات روسیه استقبال میکند، شاید به این دلیل که بازار جهانی در وضعیت مازاد عرضه نفت قرار دارد.
با این حال هنوز مشخص نیست که آیا این تغییر رویکرد آمریکا میتواند خریداران را از ادامه خرید نفت ارزان روسیه منصرف کند یا نه؟ زیرا در ۲۳اکتبر خبرگزاری رویترز گزارش داد که پالایشگاههای دولتی چین خرید نفتخام روسیه از مسیر دریایی را متوقف کردهاند اما برخی از آنها همچنان از طریق خطوط لوله، نفت وارد میکنند. علاوه بر این، بخش عمده نفت دریایی روسیه را پالایشگاههای خصوصی کوچک خریداری میکنند که نیازی به دسترسی به دلار ندارند و از این رو تا حد زیادی از تحریمهای آمریکا در امان هستند. در هند نیز بیشتر پالایشگاهها نفت روسیه را از طریق واسطههای سوم یا چهارم خریداری میکنند که در فهرست تحریمها نیستند. آنها احتمالا تنها در صورتی خرید خود را کاهش میدهند که دولت آن را صادر کند.
نارندرا مودی، نخستوزیر هند به صورت طبیعی در مقابل این کار امتیازاتی از ترامپ میخواهد. به عنوان مثال شرکت ریلاینس به عنوان بزرگترین پالایشگاه هند، قرارداد مستقیمی با روسنفت دارد. این شرکت در ۲۳ اکتبر اعلام کرد که براساس توصیه دولت هند خریدهای خود را تنظیم خواهد کرد. پیشتر نیز این پالایشگاه اعلام کرده بود که خرید از شرکتهای تحت تحریم را متوقف میکند. با این حال همانگونه که سومیت ریتولیا از شرکت دادهمحور کپلر اشاره کرده، بخشی از نفت روسی این شرکت همچنان از طریق واسطهها تامین میشود.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت، حتی اگر این تحریمها به اندازهای که در نگاه اول به نظر میرسد فراگیر نباشند، باز هم موجب اصطکاک جدی در بازار نفت خواهند شد.
برخی تحلیلگران معتقدند که نفت مسیر خود را تغییر خواهد داد؛ درست مانند زمانی که سال گذشته دولت بایدن تحریمهایی علیه گازپرومنفت و سورگوتنفتگاز به عنوان سومین و چهارمین شرکت بزرگ نفتی روسیه اعمال کرد و تغییراتی در بازار گاز به وجود آمد. در واقع این اقدامات باعث میشود که خریداران محتاطتر شده و فروشندگان نیز ناچار به بازآرایی شبکههای تجاری خود شوند. بنابراین در کوتاهمدت برآوردها حاکی از آن است که حجم صادرات انرژی روسیه کاهش مییابد و اگر هند به طور کامل مجبور به توقف خرید نفت از مسکو شود، اقتصاد این کشور آسیب بزرگی را متحمل خواهد شد. این امر زمانی اهمیت مییابد که بدانیم کاهش درآمدهای انرژی روسیه تاثیر مستقیمی بر تامین مالی جنگ اوکراین میگذارد. در نتیجه در حالی که اروپاییها سایه روسیه را بر سر خود احساس میکنند، ترامپ با این اقدام در نظر دارد نهتنها هزینههای احتمالی واکنش تهاجمی روسیه را بر دوش اروپاییها قرار دهد بلکه میتواند در میانمدت از این اهرم، کارت مهمی برای چانهزنی با پوتین در اختیار داشته باشد.
