جهان‌صنعت پیامد افزایش افسارگسیخته نرخ ارز بر معیشت را بررسی می‌کند:

فقر بدون روتوش

گروه بازرگانی و کشاورزی
کدخبر: 589689
معیشت در ایران به شدت تحت فشار است و کارشناسان هشدار می‌دهند که ادامه این وضعیت به تله فقر و بحران‌های ساختاری عمیق‌تری منجر خواهد شد.
فقر بدون روتوش

جهان صنعت– معیشت در ایران مدت‌هاست که در وضعیت سقوط آزاد به سر می‌برد، سفره‌ها مدت‌هاست که کوچک شده‌اند و چندسالی از خالی‌شدن سبد‌های خرید می‌گذرد. بااین‌وجود هرچندوقت یک‌بار تکانه‌های دوباره‌ای رخ می‌دهد که حال‌و‌روز نزار این معیشت نیمه‌جان را بدتر می‌کند. در هفته‌ای که گذشت بنزین به‌صورت پلکانی گران شد و دلار به ارقام باورنکردنی رسید و قیمت‌های داخل بازار هم به تابعیت از این وقایع صعودی شدند.

همه این موارد باعث شد برای مردم و کارشناسان یک‌سوال تکراری به‌وجود بیاید: وضعیت تا چه‌زمانی به بدترشدن ادامه می‌دهد؟

حذف لبنیات و پروتئین از سفره‌ها

سرانه مصرف لبنیات در ایران از حدود ۱۳۰کیلوگرم درسال۱۳۸۹(۲۰۱۰میلادی) به‌طور پیوسته کاهش یافته است. برخی گزارش‌ها بیان می‌کنند که این مقدار تا حدود ۵۵کیلوگرم درسال۲۰۲۴ رسیده و درسال۲۰۲۵ نیز همچنان در حدود ۶۰تا۷۰کیلوگرم درسال باقی مانده است؛ این مقدار حدود نصف یا کمتر از میانگین جهانی است که حدود ۱۵۰-۱۶۰کیلوگرم درسال برآورد می‌شود.

داده‌های مرکز آمار نشان می‌دهد متوسط سرانه مصرف محصولات پروتئینی که شامل گوشت قرمز، گوشت سفید و محصولات فرآوری شده پروتئینی است از ۸۹کیلوگرم در سال۱۳۹۵ به ۸۱کیلوگرم در سال۱۴۰۰ و به حدود ۷۰کیلوگرم در سال۱۴۰۱ و تقریبا ۷۵کیلوگرم در۱۴۰۲ تغییر کرده است. امروزه در بسیاری از نقاط تهران قیمت یک‌کیلوگرم گوشت گوسفندی به یک‌میلیون‌تومان نیز می‌رسد. حداقل حقوق یک‌کارمند درماه ۱۲‌میلیون و یک‌کارگر ۱۰‌میلیون‌تومان است و همین موضوع به خودی خود توضیح می‌دهد که چرا پروتئین در سفره بسیاری از خانواده‌های ایرانی جایگاهی ندارد.

در این میان شایعه تثبیت نرخ ارز ۱۰۰‌هزارتومانی نیز بسیاری از کارشناسان را به وحشت انداخته است. آنها هشدار می‌دهند که تکرار تجربه تلخ نرخ بالابردن نرخ ارز نه‌تنها مانند دفعه گذشته فایده‌ای ندارد بلکه لطمه‌های آن غیرقابل جبران خواهد بود. ازسمت دیگر مردم نگران هستند که با بالارفتن قیمت بنزین سه‌نرخی بازار کالاهای‌اساسی کم‌رمق‌تر از آنچه هست شود.

تله فقر نزدیک‌تر از همیشه

کارشناسان بار‌ها به دولت هشدار دادند که وضعیت فعلی نیازمند یک تدبیر فوری و اساسی است. وحید شقاقی‌شهری، کارشناس مسائل اقتصادی در این‌باره به «جهان‌صنعت» گفت: اگر به آمارها نگاه کنیم اوایل دهه۹۰ گزارش‌ها نشان می‌داد که حدود ۱۳‌درصد از ایرانی‌ها زیر خط فقر قرار دارند اما آماری که اخیرا منتشر شده حاکی از آن است که بیش از ۳۰‌درصد ایرانی‌ها فقیر شدند یعنی بیش از دوبرابر. مساله نگران‌کننده‌تر این است که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و شوک‌های تورمی همچنان پایدار بمانند وارد «تله فقر» خواهیم شد. تله فقر یعنی حدود ۴۰‌درصد از جمعیت کشور در آن گرفتار می‌شوند و خروج از این تله کار بسیار سختی است.

وی افزود: وضعیتی که امروز در آن قرار داریم ترکیبی از عوامل بیرونی و درونی است. بخشی از این شرایط به تحریم‌ها بازمی‌گردد و بخش دیگر به بحران‌هایی که سال‌هاست در داخل اقتصاد کشور با آنها مواجه هستیم. تحریم‌ها به‌تدریج اثرات خود را نشان می‌دهند. در دولت مرحوم رییسی طرف مقابل ایران دولت بایدن و دموکرات‌ها بودند که رویکردشان(چه واقعی و چه نمایشی) بیشتر معطوف به حل‌وفصل موضوع برجام بود اما اکنون با ترامپ مواجه هستیم؛ فردی که اساسا اهل مذاکره نبوده و به نظر من شرط او چیزی جز تسلیم نیست. در چنین‌شرایطی عملا امکان مذاکره وجود ندارد و تحریم‌ها نیز شدت بیشتری پیدا کردند.

شقاقی‌شهری ادامه داد: در این‌میان برخی با توهم یا رفتارهای عوام‌فریبانه مدعی بودند که فعال‌شدن مکانیسم‌ماشه اتفاقی را رقم نمی‌زند یا تحریم‌ها بی‌اثر هستند. این‌ها واقعا تحلیل‌های متوهمانه‌ای بود. شعاردادن همیشه آسان است اما کشور با شعار اداره نمی‌شود. درمجموع تحریم‌ها حاکم هستند، اثر دارند و به‌تدریج آثار خود را در فرسودگی زیرساخت‌ها و شکل‌گیری بحران‌های اقتصادی نشان می‌دهند.

بحران‌های ساختاری در اقتصاد کشور

این کارشناس اقتصادی افزود: موضوع دوم که به‌مراتب از تحریم‌ها مهم‌تر بوده این است که اقتصاد ایران حدود ۴۰سال است با بحران‌های ساختاری دست‌وپنجه نرم می‌کند. البته در گذشته دولت‌ها با مسکنی به‌نام نفت این بحران‌ها را مهار می‌کردند هرچند این بحران‌ها به شدت امروز نبودند اما سال‌به‌سال برشدت آنها افزوده شده است. امروز اقتصاد ایران با مجموعه‌ای از بحران‌های مزمن روبه‌رو است: بحران آب، فرونشست زمین، بانکی، محیط‌زیست و آلودگی، انرژی، فرسودگی زیرساخت‌های اقتصادی و همچنین بحرانی که درحال آغاز بوده و آن بحران صندوق‌های بازنشستگی است. این‌ها مجموعه‌ای از بحران‌ها و ناترازی‌های اقتصادی هستند که به‌طور مداوم تشدید می‌شوند.

شقاقی‌شهری در ادامه گفت: درگذشته نیز این بحران‌ها وجود داشتند اما اولا هرسال عمیق‌تر و شدیدتر شدند و ثانیا دولت‌های گذشته از درآمدهای نفتی برخوردار بودند و با تزریق این منابع به‌صورت مسکن‌وار اجازه نمی‌دادند این بحران‌ها به شکل عریان خود را نشان دهند. امروز اما درآمدهای نفتی کشور هم به دلیل کاهش قیمت جهانی نفت و هم به‌واسطه تحریم‌ها محدود شده و همزمان شدت بحران‌ها افزایش یافته است.

وی ادامه داد: این ناترازی‌ها فشار سنگینی بر کسری بودجه دولت و بدهی‌های دولت وارد کردند. کسری بودجه به‌شدت درحال تشدید است و بدهی دولت باسرعت بالایی افزایش می‌یابد. این وضعیت باعث شده هم فشار زیادی بر بانک مرکزی وارد شده و هم شبکه بانکی کشور دچار مشکل شود. نتیجه این روند بروز شوک‌های شدید ارزی و تورمی است. درحال‌حاضر اقتصاد ایران با شوک‌های ارزی و تورمی قابل‌توجهی مواجه است و اگر دیر اقدام کنیم شدت و دامنه این شوک‌ها بیشتر خواهد شد. سال‌آینده سالی بسیار نگران‌کننده خواهد بود. ریشه همه این مسائل نیز به همان ناترازی‌ها و بحران‌های ساختاری بازمی‌گردد.

سیاه‌چاله‌ای بحران‌زا

این کارشناس اقتصادی گفت: به‌واسطه درآمدهای ارزان، راحت و سهل‌الوصول نفت ما در اقتصاد ایران یک سیاه‌چاله ساختیم؛ سیاه‌چاله‌ای که بحران‌زاست. این سیاه‌چاله چه ویژگی‌هایی دارد؟ محیطی انحصاری، غیررقابتی، دستوری، شبه‌دولتی، رفاقتی و رانتی! این سیاه‌چاله حداقل ۳۰سال بوده که در اقتصاد ایران فعال است. ویژگی اصلی آن این است که هرچیزی را می‌بلعد. آب را وارد آن کنید بحران آب تولید می‌شود، بانک را وارد آن کنید بحران بانکی ایجاد می‌شود و انرژی را وارد آن کنید بحران انرژی شکل می‌گیرد. این سیاه‌چاله قدرت مکش بالایی دارد چون پشت آن فساد و رانت قرار گرفته است.

وی افزود: ذی‌نفعان بزرگی پشت این سیاه‌چاله ایستادند و اجازه انهدام آن را نمی‌دهند. همین فساد، رانت و ذی‌نفعان بزرگ باعث تشدید بحران‌ها می‌شوند. این بحران‌ها به ناترازی تبدیل شده، ناترازی‌ها کسری بودجه دولت را رقم می‌زنند و کسری بودجه نیز به شوک‌های ارزی و تورمی منجر می‌شود. این دقیقا همان چیزی بوده که امروز در اقتصاد ایران در حال وقوع است.

خطر درکمین امنیت غذایی کشور

شقاقی‌شهری ادامه داد: واقعیت این است که برخی از این گروه‌ها آن‌قدر قدرتمند شدند که عملا دولت و اقتصاد کشور را به گروگان گرفتند. چندروز پیش دیدم که یک واردکننده برای اینکه همچنان از رانت ارزی بهره‌مند شود واردات نهاده‌ها را به تعویق انداخته است. این کار امنیت غذایی کشور را به‌خطر می‌اندازد و بازار مواد غذایی را دچار مشکل می‌کند. ببینید این افراد تاچه‌اندازه قدرتمند شدند که می‌توانند دولت و اقتصاد را به گروگان بگیرند. شکستن این سیاه‌چاله کار بسیار سختی است. پشت آن ‌هزاران‌هزار‌میلیاردتومان پول قرار دارد. قدرت این گروه‌ها به‌حدی است که حتی می‌توانند یک وزیر را جابه‌جا کنند. اینطور نیست که بتوان با یک دستور، جابه‌جایی مدیریتی یا بالا‌وپایین‌کردن یک‌متغیر اقتصادی این ساختار را اصلاح کرد.

وی افزود: با یک‌سیاه‌چاله فعال روبه‌رو هستیم که دائما برای کشور بحران تولید می‌کند و آثار آن را امروز به‌وضوح می‌بینیم. بحران آب و بحران انرژی. همین حالا در برخی مناطق ازجمله شرق تهران از ساعات مشخصی آب قطع می‌شود و این وضعیت به‌تدریج به سایر مناطق نیز سرایت می‌کند. اینها نشانه‌های آشکار بحرانی است که درحال تعمیق است.

ناترازی درتمام حوزه‌ها!

شقاقی‌شهری ادامه داد: این بحران‌ها فقط اقتصادی نیستند. قطع‌شدن منابع، افزایش آلایندگی و آلودگی‌ها مستقیما زندگی و سلامت مردم را تحت تاثیر قرار داده و در بسیاری موارد آن را از بین می‌برد. بحران صندوق‌های بازنشستگی هنوز به‌طور کامل خود را نشان نداده اما با قدرت و شدت زیادی درحال نزدیک‌شدن است.

این کارشناس مسائل اقتصادی گفت: مساله اصلی این است که چرا این بحران‌ها ایجاد می‌شوند؟ پاسخ همان سیاه‌چاله‌ای است که پیشتر به آن اشاره کردم. این سیاه‌چاله عملا درحال تشدید بحران‌هاست. پشت این سیاه‌چاله کسانی قرار دارند که از رانت‌های عظیم و کلان بهره‌مند می‌شوند. ارقام را تصور کنید صحبت از ‌هزاران‌میلیارد تومان است. به‌عنوان مثال یکی از دوستان نقل می‌کرد که واردات یک کشتی توسط یکی از این واردکنندگان تنها در یک‌روز حدود ‌هزار‌میلیاردتومان سود ایجاد می‌کند؛ هزار‌میلیاردتومان فقط در یک‌روز آن‌هم از یک کشتی. حالا تصور کنید فردی روزانه چند کشتی وارد می‌کند و این کار را هر روز انجام می‌دهد در این شرایط حجم ثروت به چه عددی می‌رسد؟

وی یادآور شد: در دهه‌ها و سال‌های گذشته درآمدهای نفتی مانند یک مسکن عمل می‌کرد و تا حدی جلوی بروز عریان این بحران‌ها را می‌گرفت. ضمن آنکه شدت بحران‌ها به اندازه امروز نبود اما اکنون شرایط کاملا متفاوت شده است: بحران‌ها شدیدتر شدند و هرسال نیز برشدت آنها افزوده خواهد شد.

فرصت‌های محدود و تصمیمات دشوار!

شقاقی‌شهری در خاتمه سخنانش گفت: دلسوزان کشور، خود دولت و نهادهای اثرگذار باید بر سر انهدام این سیاه‌چاله به تفاهم برسند. باید یک اجماع ملی شکل بگیرد که این سیاه‌چاله منهدم شود چراکه اگر چنین اتفاقی نیفتد بحران‌ها تشدید می‌شوند و حتی بر تعداد آنها نیز افزوده خواهد شد. این بحران‌ها به تورم و شوک‌های ارزی منجر می‌شوند. البته انهدام این سیاه‌چاله کار بسیار سختی است. نیاز به اجماع دارد و فرصت هم محدود است و تصمیمات سختی می‌طلبد. کنارزدن رانت‌های بزرگ هزینه‌بر است. تصور کنید فردی که فقط از یک‌کشتی روزانه ‌هزار‌میلیاردتومان منفعت می‌برد عملا می‌تواند همه‌چیز را بخرد و جلوی اصلاحات بایستد. بنابراین کار بسیار دشواری است و اگر دیر اقدام کنیم شرایط بدتر خواهد شد.

وب گردی