مادورو و متحدانش
محمدرضا ستاری
با توجه به تحولاتی که طی روزهای اخیر پیرامون ونزوئلا صورت گرفته، میتوان گفت که تقریبا شانس چندانی برای نیکلاس مادورو، رییسجمهور این کشور باقی نمانده و وی به احتمال زیاد باید از قدرت خداحافظی کند زیرا او اکنون علاوه بر بحرانهای داخلی با فشار علنی سیاسی و نظامی آمریکا روبهرو شده و اگر گزارش رسانههای بینالمللی در خصوص تحولات این کشور را دنبال کنیم به این نتیجه میرسیم که خود مادورو نیز با واقعیت موجود کنار آمده است.
به عنوان مثال طبق گزارشهای اخیر گویا مادورو و ترامپ هفته گذشته به صورت تلفنی با یکدیگر گفتوگو کردهاند و آمریکا همزمان با افزایش نیروهای نظامی خود در نزدیکی ونزوئلا به وی ضربالاجلی برای ترک جایگاه ریاستجمهوری داده است. برخی برآوردها همچنین نشان میدهد که شخص مادورو چند تلاش ناموفق جهت مصالحه با ایالاتمتحده انجام داده است. به عنوان مثال صحبت از مذاکراتی در خصوص واگذاری بخشهایی از میادین نفتوگاز ونزوئلا به شرکتهای آمریکایی وجود داشته که به نتیجه نرسیده است. همچنین اینگونه اعلام شد که گویا مادورو موافقت کرده بود ظرف دو سال از قدرت کنار رفته و جایگاه ریاستجمهوری را به معاون خود واگذار کند که این موضوع نیز به جایی نرسیده است.
در نتیجه با تحلیل تحولات صورت گرفته، ایالاتمتحده آمریکا همانطور که از صحبت مقامات دولت ترامپ مشخص بوده به دنبال تغییر رژیم و ساقط کردن مادورو است. در مورد نحوه سقوط او نیز گزارش اغلب رسانههای بینالمللی از حمله قریبالوقوع آمریکا
به خاک ونزوئلا حکایت دارد؛ امری که نهتنها با مخالفت دموکراتها مواجه شده بلکه برخی رسانههای معتبر مانند مجله فارنافرز به صراحت اعلام کردهاند تجربه گذشته نشان میدهد، مداخله مستقیم آمریکا برای تغییر رژیم مانند عراق و افغانستان در نهایت با شکست مواجه شده است.
نکتهای که در این میان مغفول واقع شده این است که ایالاتمتحده براساس راهبرد امنیت ملی خود مبنی بر تثبیت نظم بینالمللی به نفع این کشور در قرن حاضر، ونزوئلا را مکانی برای تضمین این راهبرد در نیمکره غربی میداند و با توجه به شرایط کنونی نیاز چندانی نیز برای حضور نظامی زمینی به صورت گسترده در خاک این کشور ندارد بنابراین حالا بیشتر بحث بر سر این است که مادورو در صورت کنارهگیری به کدام کشور پناهنده خواهد شد؟
در همین رابطه سوال مهمی که مطرح میشود این است که چرا متحدان بزرگ ونزوئلا نظیر روسیه و چین در طول ماههای گذشته اقدام خاصی برای نجات مادورو انجام ندادهاند و حالا که بحث حمله نظامی به خاک ونزوئلا جدی شده با یک سکوت عجیب از سوی این دو کشور به خصوص روسیه مواجه هستیم؟ آن هم در شرایطی که تا پیش از این رسانههای آمریکایی دائما از نفوذ و حضور چین و روسیه در حیاط خلوت آمریکا گزارش میدادند و حتی گفته میشد که امکان ایجاد پایگاه نظامی چین یا انتقال موشکهای روسی به این کشور نیز وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوال میتوان گفت که روسیه و چین یا نمیخواهند یا نمیتوانند از مادورو به عنوان متحد خود در آمریکای لاتین حمایت کنند که هر دو وجه این موضوع نیز از منطق روابط بینالملل پیروی میکند.
در واقع چینیها مسائل مهمتری از جمله ثبات داخلی، حفظ رشد اقتصادی و همچنین حلوفصل سایر تنشهای خود با ایالاتمتحده را داشته و اکنون ونزوئلا در اولویت امنیت ملی آنها قرار ندارد. وضعیت روسیه نیز با توجه به جنگ اوکراین مشخص است و به همین دلیل مسکو مایل نیست پرونده جدیدی را برای خود باز کند که در یک سر آن مادورو قرار دارد.
در نتیجه میتوانیم بگوییم رفتار فعلی متحدان مادورو طبیعی بوده و از منطق اصولی روابط بینالملل پیروی میکند؛ منطقی که میگوید سیاست خارجی عرصه دوستی- دشمنی و تقابل- همکاری به صورت توامان و مداوم است و هر بازیگری که بخواهد این اصل ساده را نادیده بگیرد نهتنها مزیت نسبی و راهبردی خود را در نظام بینالمللی از دست میدهد بلکه هزینههایش برای متحدان آنچنان افزایش مییابد که حتی شرکای کلیدی سابق نیز حاضر نخواهند شد زیر بار این هزینهها، سایر مزیتها یا اولویتهای روابط خارجی خود را نادیده بگیرند.

