نمایشی از ویرانسازی ایران
جهان صنعت- دانشیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در واکنش به پرتاب سنگ به نمادهای تاریخی ایران در یک مسابقه که از شبکه نمایشخانگی پخش شد، گفت که این اقدام مصداق بیحرمتی و توهین به نمادهای فرهنگی و هویت تاریخی ایران است و سازندگان آن باید پاسخگو باشند.
با پخش ویدئویی از یک مسابقه شبکه نمایشخانگی با اجرای سیامک انصاری و مهران غفوریان که در آن شرکتکنندگان با سنگ به هدفهایی برگرفته از نمادهای هویتی و اسطورهای ایران نشانه میرفتند موجی از انتقادها و واکنشها در فضای عمومی و شبکههای اجتماعی شکل گرفته؛ نمایشی که با نقد صریح جامعه باستانشناس و پژوهشگران تاریخ ایران نیز مواجه شده است.
منتقدان این اقدام را مصداق بیحرمتی به نمادهای هویتی و تمدن ایران دانسته و حتی بازنگری در استانداردهای تولید چنین برنامههایی را خواستار شدند.
سنگپرانی به نمادهای تمدن و تاریخی ایران در یکنمایشخانگی سرگرمکننده درحالی مورد انتقاد قرار گرفته که بارها بر لزوم گسترش سواد میراثی در بطن جامعه از سوی رسانهها تاکید شده آنهم در شرایطی که میزان قاچاق، حفاریهای غیرمجاز و تخریب آثار تاریخی در دهههای اخیر شدت گرفته است.
علیرضا حسنزاده، مردمشناس و دانشیار پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراثفرهنگی در گفتوگو با ایسنا درباره ابعاد فرهنگی و اجتماعی این رفتار، مرزهای حساسیت نسبت به نمادهای تمدنی ایران و شکل درست واکنش در چنین موقعیتهایی سخن گفت.
این پژوهشگر در پاسخ به این پرسش که باتوجه به حساسیتهایی که روی هویت ایرانی، ایران باستان، تمدن و نشانههای ایرانی بهویژه تختجمشید و هخامنشیان وجود دارد چرا شاهد چنین نمایشی در یک مسابقه تلویزیونی هستیم، گفت: درباره این موضوع باید چند نکته را مطرح کرد. اصولا همه رسانههای تلویزیونی یک «کُد آو اتیکس» یا همان منشور اخلاقی دارند و در رسانههای بسیار حرفهای دنیا مانند BBC یا CBC این موارد بهروشنی دیده میشود. از اصول مهم این است که نمادهای هویتی، فرهنگی و ملی نباید مورد خشونت نمادین قرار گرفته و به آنها توهین شده یا مخدوش شوند زیرا حمله به این نمادها در واقع حمله به هویت یک ملت یا یک سرزمین است. از این لحاظ این «کُد آو اتیکس» اهمیت بسیار زیادی دارد.
حسنزاده ادامه داد: در بازیهایی که با تیراندازی و هدفگیری انجام میشود معمولا از المانهای خنثی استفاده میکنند مثلا دایرههای هندسی میگذارند که نشانههایی کاملا خنثی هستند. حتی اگر بخواهند کاراکتری طراحی کنند معمولا کاراکترهای انتزاعی، کارتونی و فانتزی را انتخاب میکنند و نه کاراکترهای هویتی. به همین دلیل در مدیا اتیکس یا اخلاق رسانهای بهشدت از توهین، تحقیر و مخدوشکردن نشانهها و عناصر کلیدی هویتی پرهیز میشود.
او اضافه کرد: مثلا در این برنامه «بسیار سخیف» به نمادهای تختجمشید توهین شده که عملا توهین به هویت ایرانی و تاریخ ایران است.
این پژوهشگر با طرح این مساله که چرا چنین برنامههایی ساخته میشود، اظهار کرد: بارها مطرح کردم که یکی از مشکلات جدی در سطح کشور فقدان سواد میراثی است. نبود این سواد باعث میشود که برنامههای فرهنگی، فراغتی یا برنامههایی که در رسانههای عمومی منتشر میشوند آثار و عواقب بسیار بدی برجا بگذارند ازجمله تضعیف هویت ملی یا تضعیف نشانههای تاریخی که بهمثابه سرمایه اجتماعی یک ملت هستند. بنابراین دو دیدگاه میتوان داشت: غیرعامدانه بودن این موضوع را در نظر بگیریم و آن را ناشی از فقدان سواد میراثیِ تهیهکنندگان این برنامه بدانیم یا اینکه بدبینانه نگاه کنیم و بگوییم آنها عامدانه بهدنبال تخریب هویت ایرانی بودند.
این مردمشناس گفت: تصور من این بوده که دیدگاه اول محتملتر است یعنی همان فقدان سواد میراثی. وقتی سواد میراثی بهوجود میآید خودآگاهی میراثی ایجاد شده، وقتی خودآگاهی میراثی بهوجود میآید حس تعلق ایجاد شده و وقتی حس تعلق بهوجود میآید حس اولویت و تعهد اجتماعی و ملی نسبت به تاریخ و هویت یک سرزمین ایجاد میشود.
حسنزاده بیان کرد: معتقدم از آنجا که این برنامه یک برنامه عمومی بوده و مخاطبان گستردهای در سطح جامعه دارد باید بهشدت مورد نقد و بررسی قرار بگیرد چراکه حوزه عمومی را از خود متاثر کرده و میتواند باعث اتفاقاتی مانند گسست میاننسلی شود. میدانید که میراث فرهنگی زمانی «میراث زنده» یا Living Heritage است که ویژگی بینالاذهانی و بیننسلی داشته باشد؛ یعنی اگر یک عنصر نتواند بین دو یا سه نسل ادامه پیدا کند اصلا جزو میراث فرهنگی و هویت یک ملت به شمار نمیآید. به همین دلیل چنین اقداماتی میتوانند نتایج مخربی بر میاننسلی بودن میراث فرهنگی و هویت ایرانی داشته باشند و از این لحاظ باید نقد جدی شوند.
او افزود: از منظر سواد میراثی و مفهوم «زیستمیراث» (Life Heritage)یا (Living Heritage) اگر وارد بحث شویم باید توجه داشت که یک عنصر میراثی فقط در شکل میراث سخت باقی نمیماند بلکه روح آن عنصر در میراث نرم قابل جستوجو است؛ یعنی در روایتی که ما از آن عنصر داریم. این روایت، روایت عناصر تاریخی نیز هست. وقتی میگوییم تختجمشید در واقع درباره ایدهها و افکار مختلفی سخن میگوییم و روایتی هویتی از آن در ذهن خود زنده نگه میداریم. اینجاست که باید پرسید چرا یکی از مهمترین چشماندازهای پارادایمی تاریخ ایران باستان که مبتنی بر مدارا و صلح بوده و نمونه عالی آن تختجمشید و پاسارگاد هستند باید مورد تحقیر قرار بگیرد؟ چرا باید از جایگاه بلند خود نزول کرده و بهعنوان نشانهای در یک بازی طنزآمیز و سطحی قرار داده شود؟
حسنزاده از دیدگاه یک مردمشناس که با تاریخ و هویت فرهنگی ارتباط داشته درباره هدفقراردادن نشانههای هویتی تمدن ایران در یک برنامه با رویکرد سرگرمی اظهار کرد: از آنجا که این عناصر در زندگی ما جاری هستند و هویت ایرانی پویایی تمام عناصر تاریخی خود را در طول قرنها در خود تجمیع کرده هر چه آگاهی ما نسبت به این دورههای تاریخی و عناصر کلیدی آن بیشتر باشد هویتی پویاتر، قدرتمندتر و خودآگاهانهتر خواهیم داشت. بههمین دلیل انکار یا تحقیر بخشهایی از این تاریخ چیزی جز آسیب برای ما نخواهد داشت. نمیتوان بهبهانه یک برنامه طنز عناصر قدرتمند یک تمدن و فرهنگ مانند تختجمشید را تحقیر کرد. پیشتر در گفتگوهایم با ایسنا مطرح کردم که یکی از مطالبات جدی مردم ایران توجه به تاریخ ایران باستان است؛ تاریخی که در حوزه عمومی، کتابهای درسی و تولیدات تلویزیونی نادیده انگاشته شده است. مفهوم کلیدی ما عدالت میراثی است. عدالت میراثی معیار قضاوت و نقد ما درباره برنامههایی از این دست است. عدالت میراثی یعنی اینکه شما نمیتوانید بخشی از تاریخ را انکار، تحقیر یا سرکوب کنید. تاریخ ایران باستان یکی از مهمترین نظامهای دانایی کهن ماست. نظامی مبتنی بر مدارا، صلحدوستی و گفتوگو و درواقع دیدارگاه ملتها در یک فضای صلحآمیز.
عضو پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری تاکید کرد: این تحقیرها به هیچوجه قابل قبول نیست و سازندگان این برنامه باید واقعا از ملت ایران عذرخواهی کنند. فرهنگ حفاظت از میراثفرهنگی یک ارزش مهم بوده اما تصویر ویرانسازی این آثار عملا ترویج وندالیسم تاریخی و میراثی است.
منبع: ایسنا
