جهان‌صنعت از فاصله عمیق ایران با موج جهانی صنعتی‌سازی ساختمان گزارش می‌دهد:

معضل سنتی‌سازی مسکن

گروه مسکن
کدخبر: 583116
صنعت ساختمان ایران در مواجهه با بحران‌های جدی کمبود مسکن و افزایش هزینه‌ها، هنوز به روش‌های سنتی و نیمه‌صنعتی متکی است، در حالی که کشورهای پیشرفته با سرعت به سمت صنعتی‌سازی و فناوری‌های نوین ساخت‌وساز حرکت کرده‌اند.
معضل سنتی‌سازی مسکن

جهان صنعت– جهان در دهه‌های گذشته با سرعت قابل‌توجهی به‌سمت نسل‌های جدید فناوری‌های ساخت‌وساز حرکت کرده است. این در حالی است که صنعت ساختمان ایران همچنان در الگوهای سنتی یا نیمه‌صنعتی متوقف مانده است. کشورهایی مانند چین، ژاپن، کره‌جنوبی و امارات طی کمتر از دو دهه توانستند سهم بزرگی از ساخت‌وساز را به خطوط تولید کارخانه‌ای منتقل کنند؛ فرآیندی که مزیت‌های آن نه‌تنها در کیفیت ساخت بلکه در سرعت و هزینه نیز خود را نشان داده است. این کشورها اکنون قادرند پروژه‌های شهری را در زمانی نصف استانداردهای رایج جهان و با هزینه‌هایی تا ۳۰‌درصد کمتر تکمیل کنند؛ امری که برای پاسخ به تقاضای انباشته و رشد جمعیت ضرورتی غیرقابل‌انکار به شمار می‌رود. درمقابل ایران همچنان با ساخت‌وسازهای کارگاهی و مبتنی بر مهارت‌های فردی پیش می‌رود. ترکیب سنتی نیروی کار، فعالیت‌های کاملا دستی، وابستگی به تجربه و نبود امکان کنترل کیفی یکپارچه تصویری از صنعتی ارائه می‌دهد که نسبت به تحولات جهانی بیش از دو دهه عقب‌تر ایستاده است. این عقب‌ماندگی به‌ویژه در شرایط کنونی که بحران اقتصادی، کمبود مصالح و خروج بخشی از نیروی کار مهاجر تشدید شده اثر خود را بیشتر آشکار می‌کند.

وابستگی ۷۰‌درصدی به نیروی انسانی

ساخت‌وساز در ایران هنوز تا ۷۰‌درصد متکی بر نیروی انسانی سنتی بوده؛ رقمی که در کشورهای پیشرو کمتر از ۳۰‌درصد است. این وابستگی در ظاهر شاید یک مساله صرفا فنی به نظر برسد اما درواقع تهدیدی کلیدی برای آینده بازار مسکن محسوب می‌شود. در اقتصادی که با رکود سرمایه‌گذاری، کاهش قدرت خرید و ناترازی شدید عرضه و تقاضا روبه‌رو بوده اتکا به مدل‌های قدیمی که زمان ساخت را طولانی و هزینه‌ها را متغیر می‌کنند امکان برنامه‌ریزی و پیش‌بینی را تقریبا ناممکن ساخته است. افزون بر این بازار کار ساختمانی ایران طی سال‌های اخیر بیش از حد به کارگران افغانستانی وابسته شده بود؛ نیروی کاری که با تشدید محدودیت‌ها، کاهش ورود مهاجران و بازگشت بسیاری از آنها به دلیل شرایط اقتصادی اکنون کاهش محسوسی یافته است. خروج این نیروها باعث شده هزینه دستمزدها جهش پیدا کند و بسیاری از پروژه‌ها دچار کمبود نیروی کار شوند. چنین وضعیتی یک بار دیگر نشان می‌دهد که اتکا به سنت یک نقطه‌ضعف ساختاری است که نمی‌تواند پایدار بماند. در بازارهای جهان صنعتی‌سازی دقیقا پاسخی به همین تهدیدهاست: کاهش وابستگی به نیروی انسانی، تضمین کیفیت ثابت و کاهش تخلفات و خطاهای انسانی.

 تاثیر فناوری‌های ساخت‌وساز بر هزینه و زمان تولید مسکن

یکی از اصلی‌ترین دلایلی که کشورهای پیشرفته را به‌سمت صنعتی‌سازی سوق داده کاهش چشمگیر زمان و هزینه ساخت است. وقتی بناها در کارخانه تولید می‌شوند فرآیندها قابل زمان‌بندی شده و هزینه‌ها قابل کنترل می‌شوند. از مواد اولیه گرفته تا نظارت بر فرآیند همه چیز استاندارد است یعنی بدون توقف‌های ناگهانی، افزایش‌های پیش‌بینی‌نشده و خطر تخریب و دوباره‌کاری. در ایران اما شرایط کاملا برعکس است. ساخت هر واحد مسکونی در بسیاری از شهرها یک پروژه زمان‌بر و پرهزینه است. عملیات دستی، تامین نامنظم مصالح، نبود مدیریت یکپارچه پروژه و وابستگی به پیمانکاران کوچک باعث می‌شود هر پروژه با ده‌ها عامل غیرقابل پیش‌بینی مواجه شود. همین عدم‌قطعیت سبب شده سرمایه‌گذاران بخش خصوصی رغبت کمی برای ورود گسترده به تولید مسکن داشته باشند. درحالی‌که صنعتی‌سازی در دیگر کشورها به‌عنوان موتور محرک جذب سرمایه عمل می‌کند در ایران فضای پرریسک ساخت‌وساز عملا سرمایه‌ها را از این حوزه دور کرده است.

بحران انرژی و اثر آن بر ساخت‌وساز سنتی

بحران انرژی در ایران(از گاز تا برق) اکنون به یکی از مهم‌ترین عوامل کندکننده ساخت‌وساز تبدیل شده است. با قطع گاز کارگاه‌ها در زمستان یا محدودیت‌های مصرف برق در تابستان پروژه‌های ساختمانی بارها در سال متوقف می‌شوند. این توقف‌ها هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم سنگینی ایجاد می‌کنند. در دورانی که صنایع ساختمانی در جهان وابستگی خود را به مصرف انرژی نامنظم کاهش داده و به سمت روش‌هایی رفتند که کنترل بیشتری بر مصرف دارند ایران همچنان با همان الگوی کارگاهی پیش می‌رود که نیاز شدید به انرژی در محل دارد. در ساخت صنعتی کارخانه‌ها به فناوری‌های جدید، بازیافت انرژی و سیستم‌های هوشمند مجهز هستند. آنها مصرف انرژی را دقیق اندازه‌گیری می‌کنند و قابلیت تولید مداوم دارند. خروجی آن نیز سرعت ساخت بالا و اتلاف انرژی پایین است. درمقابل ساخت‌وساز سنتی ایران به‌دلیل ماهیت پراکنده و غیراستاندارد هم مصرف انرژی بیشتری دارد و هم حساسیت بالایی نسبت به اختلالات شبکه انرژی کشور نشان می‌دهد. این مساله نه‌تنها زمان ساخت را طولانی‌تر کرده بلکه هزینه تمام‌شده واحدهای مسکونی را نیز افزایش می‌دهد.

چالش کیفیت و ضرورت کنترل کارخانه‌ای

یکی از تفاوت‌های مهم میان ایران و کشورهای پیشگام مساله کیفیت ساخت است. کیفیت در ساخت‌وساز ایران نه‌تنها به‌طور کامل قابل اندازه‌گیری نبوده بلکه از پروژه‌ای به پروژه دیگر تفاوت گسترده‌ای دارد. نبود یک سیستم نظارت کارخانه‌ای و عدم اجرای استانداردهای اجباری در تمامی مراحل کیفیت را کاملا وابسته به میزان مهارت کارگران و حساسیت سازنده می‌کند. این مدل به‌ویژه در دوره‌ای که قیمت مصالح مدام بالا و پایین می‌شود و کارفرمایان سعی در کاهش هزینه‌ها دارند سطح ریسک سازه‌ها را افزایش داده است. در کشورهای صنعتی‌شده بخش اعظم کار در کارخانه‌هایی انجام می‌شود که دارای خطوط کنترل کیفیت دقیق هستند. قطعات قبل از خروج از کارخانه تست می‌شوند و نصب آنها در محل پروژه سریع، استاندارد و کم‌خطر است. نتیجه افزایش عمر مفید ساختمان‌ها و کاهش مشکلات نگهداری در سال‌های بعد است. تجربه ایران در دهه‌های اخیر نشان داده که نبود این استانداردسازی چه تبعات اقتصادی جدی‌ای دارد؛ از افزایش هزینه تعمیر و نگهداری گرفته تا آسیب‌پذیری سازه‌ها در برابر بحران‌هایی مانند زلزله و فرونشست.

پیامدهای اقتصادی غفلت از صنعتی‌سازی

تاخیر در گذار به ساخت‌وساز صنعتی تنها یک مساله فنی یا عمرانی نبوده بلکه پیامدهای گسترده اقتصادی دارد. ایران با جدی‌ترین بحران کمبود مسکن در چهاردهه اخیر روبه‌رو است. تقاضای انباشته میلیون‌هاخانوار در برابر عرضه ناکافی قیمت‌ها را به سطحی رسانده که حتی طبقه متوسط نیز عملا از بازار خرید کنار رفته است. در چنین شرایطی نبود یک‌تکنولوژی سریع‌ساز به‌معنای تثبیت و تعمیق بحران است. هزینه ساخت‌وساز سنتی به‌شدت در برابر تورم آسیب‌پذیر است. هر نوسان در قیمت دلار، سیمان، فولاد یا دستمزد مستقیما زمان و هزینه پروژه‌ها را افزایش می‌دهد. درمقابل تولید کارخانه‌ای به دلیل استانداردسازی، خرید انبوه و برنامه‌ریزی دقیق اثرپذیری بسیار کمتری از تورم دارد. این مساله در کشورهای موفق سبب شده تولید انبوه مسکن بدون جهش قیمت امکان‌پذیر باشد؛ چیزی که در ایران به دلیل مدل ساخت‌وساز سنتی تقریبا غیرممکن است.

چرا سیاستگذاری‌های مسکن از فناوری عقب ماندند؟

یکی از دلایل اصلی عقب‌ماندگی در صنعتی‌سازی شکاف میان سیاستگذاری دولتی و نیازهای واقعی صنعت است. طی دو دهه گذشته تقریبا هیچ برنامه ملی برای توسعه فناوری ساخت‌وساز به‌صورت مستمر دنبال نشده است. سیاست‌های مسکن عمدتا بر تامین مالی و زمین تمرکز داشتند و نه بر اصلاح روش ساخت. برنامه‌هایی مانند مسکن مهر یا نهضت ملی مسکن نشان می‌دهد که حتی پروژه‌های بزرگ دولتی نیز بدون تغییر ساختاری در الگوی تولید مسکن اجرا شدند. سیاستگذاری در ایران همچنان صنعت ساختمان را یک فعالیت سنتی می‌بیند و نگاه مبتنی بر فناوری در آن بسیار کم‌رنگ است. این در حالی است که کشورهای پیشرو صنعتی‌سازی را نه صرفا یک فناوری بلکه سیاستی ملی و زیرساختی دانستند. بدون یک تحول بنیادین در رویکرد دولت انتظار جهش تولید مسکن واقع‌بینانه نیست.

ضرورت ایجاد یک تغییر بنیادین

ایران درحالی با کمبود شدید مسکن و افزایش بی‌سابقه هزینه ساخت روبه‌رو بوده که دنیا با سرعتی چشمگیر به سمت نسل‌های جدید فناوری‌های ساختمانی پیش می‌رود. ادامه وابستگی به مدل‌های سنتی در شرایطی که بحران نیروی کار، بحران انرژی، تورم مصالح و رکود سرمایه‌گذاری فشار بی‌سابقه‌ای بر بازار مسکن وارد کرده آینده این بازار را با خطرهای جدی مواجه می‌کند. صنعتی‌سازی تنها یک انتخاب فنی نبوده بلکه ضرورتی اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی است. اگر سیاستگذاری‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها و ساختارهای نظارتی در ایران همچنان با مدل‌های کهنه ادامه پیدا کنند بحران مسکن نه‌تنها حل نشده بلکه ابعاد گسترده‌تری نیز پیدا خواهد کرد اما اگر گذار به ساخت صنعتی با برنامه‌ای ملی آغاز شود ایران می‌تواند بخش قابل‌توجهی از شکاف عرضه و تقاضا را طی یک‌دهه جبران کند. اکنون زمان تصمیم‌گیری است؛ تصمیمی که می‌تواند آینده کل بازار مسکن را تغییر دهد.

وب گردی