دو نظام سیاسی و دو مردم
محمدصادق جنان صفت
نظام سیاسی برکشیده شده از قانوناساسی تهیه شده از سوی اکثریت روحانیون برجسته و نیز هواداران کتوشلواری آنها به نام جمهوری اسلامی حالا نزدیک به ۴۷سال است همه قدرت سیاسی و اقتصادی کشور را در دست دارد. نظام سیاسی یادشده که در ماههای نخست تاسیس خود با نظام سیاسی ایالاتمتحده زاویه پیدا کرد به مرور به جایی رسیده است که نظام سیاسی کشور یادشده را دشمن ذاتی خود میداند. به این ترتیب که رفتارها و تصمیمهای رهبران سیاسی جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا گونهای بودهوهست که به تعارض جدی با جمهوری اسلامی رسیده است. بخش اصلی قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی هرگز نمیخواهد با آمریکاییها در کوتاه و میانمدت سازگار باشد و به این ترتیب دو کشور به ویژه آمریکا دنبال این است که جمهوری اسلامی را در مسیری قرار دهد که نتواند در حوزه اقتصاد و در حوزه رضایت شهروندان گامهای جدی بردارد.
واقعیت این است که تدبیرهای آمریکا در اینباره که در کانون آن تحریمهای جمهوری اسلامی در بستر فعالیتهای اقتصادی است با آشفتگی نظام تصمیمگیری در جمهوری اسلامی در یک راه قرار گرفته و روند تخریب کسبوکارها و نیز سطح رفاه شهروندان ایرانی را در سالهای۱۳۹۷ به اینسو در بدترین شرایط قرار داده است. جهش ۱۰۰درصدی میانگین نرخ تورم در این سالها نسبت به میانگین بلندمدت نرخ تورم در ایران که با روند کاهنده رشد سرمایهگذاری و نیز رشد تولید ناخالص منفی در دوره یادشده همراه بوده بخش واقعی اقتصاد ایران را در هم شکسته است. نتیجه این فرآیند چنین شده است که شهروندان کمدرآمد ایرانی که اکثریت قابلاعتنایی را نسبت به کل جمعیت تشکیل میدهند در وضعیت استیصال قرار دارند و نمیدانند چه باید کنند که دخلوخرجشان حتی در شرایط حداقل مصرف کالاهای ضروری و خدمات با اهمیت در تعادل نسبی قرار گیرد. در این شرایط دولتهای ایران نیز با استیصال روبهرو شده و نمیتوانند برخی گرههای بزرگ مثل پرداخت یارانه به انرژی و نیز نان و بعضی خدمات مثل آموزش و بهداشت را باز کنند. دولتهای ایران در این سالها زیر بار فشار بودجهای در شرایط سخت تصمیمگیری قرار گرفتهاند و بنگاهها را نیز با خود به سقوط میکشانند.
اگرچه تصویری روشن و شفاف و بهروز از میزان اثرات تخریبی تحریمها بر زندگی و کسبوکار ایرانیان و از جان افتادن متغیرهای مهم تا امروز منتشر نشده است اما شهروندان باور دارند اگر تحریمها برداشته شود روزگارشان بهتر خواهد شد. آنچه در این ماهها اما شاهد آن هستیم این است که مقامهای سیاسی دولت و نهادهای دیگر به شهروندان میگویند تحریمها بیاثر بوده و آنقدر این را تکرار کردهاند که خودشان هم باورشان شده است.
چیزی که شوربختانه دیده میشود این است که شهروندان آمریکایی از تضاد طولانیمدت جمهوری اسلامی با نظام سیاسی آنها آسیب مادی و روحی نمیبینند اما ایرانیان آسیبی جدی دیده و از نظر روحی در موقعیت دشواری قرار دارند. تازهترین تحریمهای آمریکایی که صادرات نفت جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است شاید در کوتاهمدت کار نکند اما در میانمدت پیامدهای تخریبی دارد و باید در برابر این وضع راهحلی پیدا شود.

