دولت در کلاف سردرگم فیلترینگ
علی فریدونی- فیلترینگ در ایران سالهاست از یک تصمیم فنی به مسالهای سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است؛ سیاستی که از اوایل دهه۸۰ شمسی با محدود کردن دسترسی کاربران به شبکههای اجتماعی آغاز شد، امروز به یکی از چالشانگیزترین مسائل سیاست داخلی ایران بدل شده است. تا جایی که بنابر برآوردههای صورت گرفته، فیلترینگ گسترده در ایران منجر به رونق بیسابقه بازار VPN و سرویسهای دور زدن فیلترینگ شده، آن هم در حالی که بسیاری از همین VPN و فیتلرشکنها خود بهطور غیررسمی با نهادهای داخلی در ارتباط هستند. در چنین فضایی وعده رفع فیلترینگ که در جریان انتخابات ریاستجمهوری تیرماه ۱۴۰۳ ازسوی مسعود پزشکیان مطرح شد، برای بسیاری از رایدهندگان نهفقط یک شعار انتخاباتی بلکه نشانهای از تمایل به بازگشت به گفتوگو و اعتماد میان دولت و مردم تلقی و تفسیر شد و گذشت بیش از یکسال از آغاز به کار دولت پزشکیان و تاخیر در تحقق این وعده، بار دیگر شکاف میان خواست عمومی و ساختار تصمیمگیری در کشور را آشکار کرده است؛ شکافی که اگرچه در ظاهر محدود است به همین مساله خاص حق دسترسی آزاد شهروندان به اینترنت اما وقتی با نگاهی عمیقتر به آن بنگریم، میبینیم که این سیاست محدودکننده بهطور مستقیم به مساله غامض سرمایه اجتماعی گره خورده است.
کلاف سردرگم فیلترینگ
«رفع فیلترینگ» که از مهمترین وعدههای مسعود پزشکیان برای جلب رای شهروندان در جریان انتخابات ریاستجمهوری تیرماه سال گذشته بود، اکنون به کلافی سردرگم تبدیل شده است. حال آنکه پیگیریهای دولت و تلاش رییسجمهور برای بازگرداندن این حق سلب شده به مردم نهتنها به نقطه قوت تبدیل نشده بلکه سرمایه اجتماعی را بیش از پیش کاهش و سرخوردگی سیاسی در جامعه را بیش از پیش افزایش داده است. از مهمترین دلایل تشدید این سرخوردگی اجتماعی این است که تقریبا تمامی اقشار جامعه -صرفنظر از کم و کیف دسترسی به اینترنت که معمولا با تحمیل هزینه فیلترشکن محقق و تضمین میشود- به این فضا دسترسی دارند و این دسترسی در حال حاضر به امری معمول تبدیل شده است. حال آنکه تصمیمگیران در سطح کلان تصمیمگیری از درک این موضوع ناتوان هستند بهویژه آنکه با استقرار دولت در روزهای آغازین مردادماه۱۴۰۳، رییسجمهور جدید عملا با محدودیتهایی مواجه شد که حتی در انتخاب وزیران و اعضای کابینه نیز آزادی عمل او را سلب کرده و در ادامه ناکامی پزشکیان در پیشبرد اهداف خود در سیاست خارجی مطابق با شعارهای انتخاباتیاش، او و دولتش را با زمین سفت واقعیت مواجه کرد. با این حال شخص رییسجمهور و مجموعه کابینه دولت که دستکم در کلام و تا حدودی نیز در عمل بهدنبال حل مشکلات و جامه عمل پوشاندن به اهداف و وعدههای خود بودند، در اجرای وعده رفع فیلترینگ، مسیر پر بسامد را پشت سر گذاشتند. به بیان دیگر پیگیری وعده «رفع فیلترینگ» که بسیار هم کند پیش رفته و میرود، در این یکسال و چند ماهی که از آغاز به کار دولت پزشکیان میگذرد، فراز و فرود فراوانی را تجربه کرده و شاید امیدوارکنندهترین مقطع از زمان روی کار آمدن دولت، در روزهای آغازین دیماه سال گذشته و در جریان رفع فیلتر واتساپ و گوگل رقم خورد. با این همه اما این روند ادامهدار نشد و رفع فیلترینگ کماکان در بنبست وعدههای دولت گرفتار شد. آن هم در حالی که دولت نیز باور داشته و دارد که «رفع فیلترینگ» امری لازم و ضروری است. با این همه اگرچه حتی فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت نیز در سخنان روز ۵شهریورماه۱۴۰۴ خود اذعان کرده بود که شخص رییسجمهور امکان انجام این کار را با صدور یک دستور دارد اما بهگفته او، رییسجمهور نمیخواهد وفاق آسیب ببیند!
«اینترنت طبقاتی» بهجای «رفع فیتلرینگ»
با وجود تمامی این موانع، حدود دو هفته پیش مصطفی پوردهقان، نماینده اردکان در مجلس از نهایی شدن مذاکرات میان ایران و تلگرام خبر داده و ادعا کرده بود که تا آخر همان هفته، تلگرام رفع فیلتر خواهد شد اما آن هفته هم طی شد و نهتنها این حق تضییع شده به مردم بازنگشت بلکه امید و اعتماد مردم نسبتبه تحقق این حق و اجرای وعدههای دولت بیشازپیش آب رفت. بدین ترتیب باز هم زمان گذشت و کام مردم نهتنها شیرین نشد بلکه در همان روزهایی که افکار عمومی منتظر خبر خوش رفع فیلترینگ تلگرام بود، خبری منتشر شد که بر نگرانی مردم افزود؛ خبری که با استناد به انتشار یک پیام در کانال تلگرامی «همیار دانشگاه تهران»، از رفع فیلترینگ یوتیوب برای دانشجویان این دانشگاه حکایت داشت، خبری که مطابق انتظار واکنشهای فراوانی را در فضای مجازی بهدنبال داشت و یکی از پرتکرارترین واکنشها، واکنشهایی بود که این رویداد عجیب را اقدامی در راستای اجرای طرح «اینترنت طبقاتی» ارزیابی میکرد؛ طرحی که پیشتر در روز ۲۴تیرماه۱۴۰۴ با تصویب آییننامهای در نشست شورایعالی فضای مجازی تحت عنوان «آییننامه تسهیل فعالیت کسبوکارهای اقتصاد رقومی (دیجیتال)»، نگرانیهایی را برای کاربران به وجود آورده بود.
دولت و تحدید اینترنت
نکته عجیب در ارتباط با انتشار این خبر آن بود که در ماههای گذشته چهرههای مختلف در دولت نهتنها طبقاتی شدن اینترنت را مذمت نکردند بلکه با تایید آن، بر حواشی این بحث دامن زدند. جالب آنکه درست در همان روز ۲۴تیرماه، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت درخصوص دسترسی به اینترنت گفت: «حق مردم دسترسی به اینترنت آزاد است و نگاه دولت هم همین است.» او با این حال اضافه کرد: «طبیعتا اگر خبرنگاری نیاز دارد اینترنت او اینترنت آزادتری باشد، باید به او داد.»
در همین راستا محمدرضا عارف، معاون اول رییسجمهور نیز بر ضرورت «تسریع در ارائه خدمات از طریق شبکه ملی اطلاعات» تاکید کرده است؛ شبکهای که بسیاری از کارشناسان اجرای آن را به معنای پایان عصر دسترسی ایرانیان به اینترنت جهانی و سرویسهای بینالمللی میدانند. این موضعگیریها و اقدامهای مقامهای دولتی بهویژه به این دلیل با انتقاد گسترده افکار عمومی مواجه شده که از مهمترین دلایل رایآوردن و روی کار آمدن مسعود پزشکیان -البته اگر بازی بد و بدتر را نادیده بگیریم-تحقق آزادی ایرانیان در دسترسی به فضای مجازی به معنای «رفع فیلترینگ» بوده و شاید بتوان گفت فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در اغلب نشستهای مطبوعاتی خود از پیگیری شخص رییسجمهور برای دستیابی به این هدف سخن گفته است. هرچند پزشکیان که همواره در اظهارات خود بر عدم ستیز با مردم تاکید داشته و خود را چهرهای در تلاش برای ایجاد وفاق در جامعه نشان داده، پیش از این و در پی تصویب آن آییننامه شورایعالی فضای مجازی، در پیامی که از طریق حساب کاربری شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) منتشر کرده بود، نوشت: «دسترسی به اطلاعات آزاد حق همه مردم است، نه یک طبقه خاص. دولت موظف و مصمم است اینترنت آزاد، باکیفیت و فراگیر فراهم کند.» با این حال به نظر میرسد اینبار هم دولت موفق نشده حرف خود را به کرسی بنشاند!
اهمیت رفع فیلترینگ در روزگار تحریم
به نظر میرسد رفع فیلترینگ با وجود اینکه هزینههای مردم اعم از شاغلان در صنایع، رسانه، کسبوکارهای اینترنتی و حتی کاربرانی را که تنها بهدنبال سرگرمی هستند، کم میکند اما برخی جریانهای تندرو که از قضا خود را مدافع قشر ضعیف جامعه میدانند، با تمام قوا بهدنبال جلوگیری از آن هستند و از هرطریقی تصلب اندیشه خود را به رخ میکشند. این افراد که بهنظر میرسد به ضعف محتوای تولید شده خود واقف هستند، حتی در صداوسیما که برحسب اتفاق یکی از بزرگترین دستگاههای زیرمجموعه دولت به نسبت بودجه دریافتی است نیز با تمسخر و بیاهمیت شمردن خواسته مردم بهدنبال سنگاندازی در مسیر رفع فیلترینگ هستند. این در حالی است که همان مردمی که این افراد خود را نماینده و صدای آنان معرفی میکنند، مجبورند در این شرایط ناگوار اقتصادی -که حتی بسیاری در تهیه مواد اولیه زندگی خود با دشواری روبهرو هستند- بخشی از درآمد ماهانه خود را به جیب کاسبانی واریز کنند که دقیقا به علت نبود قوانین بازار آزاد و دستدرازی دولت به عرصه عمومی، به نان و نوا رسیدهاند.
