نارضایتی از دولت
رضا صادقیان
گویا دیگر جای مخفیکاری و پردهپوشی درباره وضعیت دولت در کشور نیست. آنطورکه رییسجمهور در سخنرانی اخیرشان گفتهاند: براساس نظرسنجیها مردم از دولت ناراضی هستند.
۱- قبول نارضایتی شهروندان از عملکرد دولت در شرایط امروز حقیقتی غیرقابل کتمان است. حتی اگر نیمنگاهی به نظرسنجیهای گذشته و آغاز به کار دولت چهاردهم نداشته باشیم و امید به تغییرات را نیز مورد توجه قرار ندهیم براساس زیست روزمره میتوان باتوجه به میزان نارضایتی از عملکرد دولت و سایر دستگاههای اجرایی متوجه گلایههای بیپایان شهروندان شد. آنچه اهل قدرت در آینه آمار و ارقام بهصورت کلی نگاه میکنند، اکثریت شهروندان بهصورت عادی در زندگی خود لمس میکنند. اگر برای مدیر ارشد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، واژگانی مانند تورم، فشار اقتصادی، کوچک شدن سفرههای مردم و افزایش هزینههای تحصیلی بهصورت کلمات مهم در گزارشهای مدیریتی نوشته و خوانده میشود، برای بیشتر مردمان کوچه و خیابان به صورت زندگی زیسته و تجربه بدون واسطه است بنابراین و حتی اگر پای نظرسنجی درباره عملکرد دولت و سایر دستگاههای دولتی در میان نباشد، امکان تکیه و دقت به درآمدها و هزینههای جاری زندگی مردم وجود دارد. در شرایطی که افزایش حقوق کارکنان در سال۱۴۰۴ تقریبا ۴۵درصد و نرخ تورم رسمی ۴۸درصد ثبت شد یعنی کارگر ایرانی و اکثریت اقشار با درآمد ثابت در مقایسه با سال قبل فقیرتر شدهاند بنابراین این نارضایتی طبیعی است.
۲- رییسجمهور میزان نارضایتی شهروندان از دولت را قبول دارد. سوال اساسیتر اینجاست: قرار است برای عبور از این میزان نارضایتی از دولت و کسب رضایت مردم کدام برنامه اقتصادی با محوریت افزایش رفاه شهروند ایرانی اجرا شود؟ آیا سایر وزیران و معاونان وزرا و مدیران کل وزارتخانهها دغدغه حل این میزان از نارضایتی و شکواییه و گلایهمندی معقول مردم را دارند؟ با کدامین نگرش کلان و برنامه توسعه که قابلیت اجرایی شدن داشته باشد امکان کاهش نارضایتی مردم در دسترس خواهد بود؟ با کدامین مدیران توانمند و کاربلد میتوان از این گردنه سخت و دشوار ناترازیها عبور کرد و به سرمنزل مقصود رسید؟ آیا بهدنبال حل این نارضایتی با تکیه کردن به جلسات تکراری، برگزاری کارگروههای تکراریتر، شوراهای پرجمعیت و بدون خروجی و نشستها و همایشهای بعضا فاجعهبار هستیم؟ از دل این همایشهای پرخرج و گران نیمخط برنامه مفید بیرون نیامده و نخواهد آمد! واقعیت آنکه از درون این همه نشستوبرخاست با کارشناسان نابلد و راهحلهای تکراری و نادرست و هزینهساز وزارتخانهها و مدیران منفعتگرا نیمدرصد کار مفید برای اکثریت شهروندان محقق نخواهد شد! اول قبول کنیم که نهاد دولت به دلیل بزرگی و فربه بودن توانایی درک و حال مشکل را به این شکل و رویه ندارد.
۳- آقای رییس دولت؛ وفاق و حفظ آرامش و رعایت حال افراد و احترام به جایگاه اجتماعی آنان خوب است اما با اهلش نه آنان که هیچ فهمی از امروز و آینده این کشور نداشته و نخواهند داشت. حفظ افراد ناتوان و تجربه شدن از بنیان غلط است. وقتی وزارت نیرو با آن همه ادعا توانایی ارائه یک گزارش درست و دقیق درباره ساعات قطع برق و کاهش مازوتسوزی در زمستان را به شما ندارد، جای تعامل و تعارف با آن تهیهکنندگان حیلهگر گزارش نیست!
وقتی جهاد کشاورزی با آن همه مدیر مدعی توانایی مدیریت بازار برنج، حبوبات، مرغ، گوشت قرمز و تخممرغ و لبنیات را نداشته و درک درستی از عرضه و تقاضا در دنیای واقعی ندارد به اسم وفاق مردم را به مسلخ گرانی میبرید؟ نگاهی به بازار ساختوسازها در تمام کشور بیندازید. براساس نظر اقتصاددانان حدود ۳۰درصد مشاغل کشور در این بازار مشغول فعالیت هستند و امروز احوالات این کسبوکارها تقریبا نزدیک به صفر است اما وزارتخانه متولی در خواب خوش و بسیار بسیار گران و هزینهساز گرفتار آمده است! اینگونه کمکاریها و خوابآلودگی مدیران کاری به تحریم، جنگ ۱۲روزه و فشارهای اقتصادی بینالمللی ندارد. درک کنیم ضربهای که از کمکاری کارمندی که از ساعت ۷تا ۱۲ظهر به فکر خوردن صبحانه و فرستادن ارباب رجوع بهدنبال نخود سیاه است خوردهایم از ضربه دشمن بیذات بسیار سمیتر، هزینهدارتر و خانمانسوزتر است. با این افراد مماشات نکنید! حتی با مدیران بالادستیتر که گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن این نارضایتیها نداشته و ندارند!

