گردشگری در مرز بیم و امید
نادر نینوایی- صنعت گردشگری ایران روزگاری نهچندان دور، یکی از پرامیدترین مسیرهای توسعه اقتصادی غیرنفتی کشور شمرده میشد اما امروز در سایه رکود، تحریم، بیثباتی اقتصادی و ضعف سیاستگذاری، بسیاری از فعالان این حوزه با چشماندازی مبهم روبهرو هستند. خیابانهای منتهی به هتلها خلوتتر از همیشه هستند، آژانسهای مسافرتی یکی پس از دیگری رو به تعدیل نیرو آوردهاند و بسیاری از کسبوکارهای خرد وابسته به گردشگری، از اقامتگاههای بومگردی گرفته تا رانندگان تور، با چالش بقا دستوپنجه نرم میکنند. این در حالی است که در جهان، گردشگری نهتنها بهعنوان صنعتی فرهنگی و اجتماعی بلکه بهعنوان یکی از مهمترین منابع درآمد ارزی و ابزار احیای اقتصاد ملی شناخته میشود. کشورهایی که با دیپلماسی فعال و برنامهریزی هدفمند توانستهاند سهمی هرچند کوچک از بازار جهانی سفر را به خود اختصاص دهند، امروز از منافع اقتصادی و اشتغالزایی گسترده آن بهرهمند هستند. ایران نیز از ظرفیتهای بیبدیلی برای پیوستن به این جریان برخوردار است؛ از تنوع اقلیمی و میراث تاریخی گرفته تا مهماننوازی مردمانش که میتواند برند ملی گردشگری کشور باشد. با این حال نبود زیرساختهای مناسب، تنشهای دیپلماتیک، تحریمهای بینالمللی، ضعف در بازاریابی بینالمللی، ناهماهنگی میان دستگاههای تصمیمگیر و سیاستهای ناپایدار اقتصادی موجب شده است پتانسیل عظیم گردشگری ایران بهدرستی بالفعل نشود. کارشناسان معتقدند اگر دولت در سیاستگذاریهای خود به این صنعت بهعنوان بخشی از راهحل مشکلات اقتصادی نگاه کند، گردشگری میتواند موتور محرک رشد و توسعه باشد. در شرایطی که فروش نفت با محدودیت روبهرو است، گردشگری میتواند جایگزینی کارآمد برای ارزآوری و تقویت اقتصاد ملی باشد. با وجود همه چالشها، چشمانداز آینده هنوز روشن است. اتخاذ تصمیمات صحیح در زمینه دیپلماسی گردشگری، جذب سرمایهگذاری خارجی، توسعه زیرساختهای حملونقل و تسهیل صدور ویزا میتواند مسیر تازهای پیشروی این صنعت بگشاید. بسیاری از فعالان معتقدند اگر نگاه کلان اقتصادی کشور به گردشگری تغییر کند، این صنعت نهتنها از رکود خارج خواهد شد بلکه میتواند به یکی از ستونهای اصلی اقتصاد ایران تبدیل شود.
مزیت ارزان بودن سفر به ایران
در سالهای اخیر کاهش ارزش ریال در برابر ارزهای بینالمللی موجب شده که هزینه سفر به ایران برای گردشگران خارجی کمتر تمام شود و همین امر مزیتی رقابتی برای کشور ایجاد میکند. اسرافیل شفیعزاده، کارشناس گردشگری در گفتوگو با «جهانصنعت» با اشاره به این مزیت نسبی ایران برای گردشگران خارجی گفت: «در حال حاضر از دید گردشگران خارجی، یکی از مهمترین مزایای سفر به ایران، ارزان بودن هزینه سفر است. سفر به ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای منطقه و حتی جهان ارزانتر بوده و این موضوع عمدتا بهدلیل سقوط ارزش پول ملی ایران رخ داده است.» وی با مقایسه این وضعیت با سیاستهای اقتصادی برخی کشورها افزود: «کاری که مثلا چین بهصورت مصنوعی انجام میدهد تا قیمت صادرات خود را پایین نگه دارد و جمعیت بیشتری را پذیرش کند، مشابه همان شرایطی است که امروز در ایران بهصورت طبیعی در حال وقوع است. ایران میتواند با استفاده از این مزیت، همکاری استراتژیکتری با توراپراتورهای خارجی برقرار کرده و در قالب یک سیاست درازمدت اقتصادی و گردشگری، موج جدیدی در جذب گردشگران خارجی ایجاد کند.»
ضرورت کمپینسازی شرکتهای هواپیمایی
استفاده از مزیت رقابتی ایجاد شده به دنبال کاهش ارزش پول ملی و جذب گردشگران خارجی اما الزاماتی اولیه را نیز میطلبد.
شفیعزاده در این خصوص تاکید کرد: «موجسازی در بازار گردشگری تنها زمانی اتفاق میافتد که سیاستهای کمپینها به مرحله اجرا برسد. خود شرکتهای هواپیمایی باید در این زمینه نقشآفرین باشند یعنی قیمت بلیت و پروازها را بهگونهای تنظیم کنند که سفر به ایران برای گردشگران خارجی بهصرفه باشد، همچنین پکیجهای سفر از ایران باید با قیمتهای رقابتی عرضه شوند. آینده گردشگری ایران وابسته به چنین استراتژیهایی است که اپراتورهای خارجی را تشویق و ترغیب کند.» این کارشناس گردشگری ادامه داد: «اگر تصور کنیم که فقط گردشگران انفرادی میتوانند صنعت گردشگری ایران را متحول کنند، این اتفاق بهسادگی رخ نخواهد داد. ممکن است دهها سال طول بکشد تا این تحول به شکل طبیعی اتفاق بیفتد. رشد واقعی گردشگری ایران زمانی رقم میخورد که اپراتورهای بزرگ بینالمللی در نقاط مختلف جهان وارد همکاری با ایران شوند؛ همان شرکتهایی که توانایی جابهجایی جمعیتهای چندصدنفره را دارند و با ایرلاینها قراردادهای استراتژیک میبندند.» او به مثالهایی از بازار اروپا اشاره کرد و گفت: «برای نمونه در آلمان شرکتهایی وجود دارند که تورهایی با بیش از ۵۰۰مسافر برگزار میکنند و هواپیماهای پهنپیکر در اختیار دارند. اگر چنین شرکتهایی بتوانند ایران را بهعنوان مقصد انتخاب کنند، تحولی جدی رخ میدهد اما متاسفانه برخی فرودگاههای کشور از نظر زیرساختی آمادگی پذیرش این نوع هواپیماها را ندارند.»
ظرفیتهای بالقوه گردشگری کشور
به گفته این کارشناس، در ایران همزمان نقاط قوت و ضعف متعددی وجود دارد: «ما ظرفیتها و ویژگیهای منحصربهفردی داریم که در بسیاری از کشورها یافت نمیشود. یکی از نقاط قوت مهم ما، مهماننوازی ایرانیان است. در حوزه پروازهای داخلی نیز براساس تجربه شخصی میگویم که با وجود تحریمها، برخی شرکتهای هواپیمایی ایرانی خدماتی باکیفیت ارائه میدهند. اگر این شرکتها را با خطوط داخلی کشورهایی مانند ایتالیا یا اسپانیا مقایسه کنید، متوجه میشوید که کیفیت خدمات و رفتار حرفهای مهمانداران ایرانی در سطح قابل قبولی قرار دارد.» شفیعزاده افزود: «این ویژگیهای مثبت، بخش برجستهای از فرهنگ ایرانی را نشان میدهد. در اکثر هتلهای ایران، مسافران از نوع برخورد و رفتار کارکنان لذت میبرند و این نکته باید در بازاریابی گردشگری ایران مورد توجه قرار گیرد. ما باید از همین نقاط قوت بهره ببریم.» وی در ادامه گفت: «اگر این نوع برخوردها را با رفتار کارکنان صنعت گردشگری در کشورهای شمال اروپا مقایسه کنید، تفاوت آشکاری میبینید. در کشورهایی مانند فنلاند، سوئد و نروژ معمولا رفتارها سرد و رسمی است. حتی من در شمال اسپانیا و منطقه کانتابریا نیز با رفتارهای نهچندان صمیمانهای نسبت به گردشگران خارجی مواجه شدم. این تفاوت فرهنگی یکی از امتیازهای بزرگ ایران است که باید بر آن تاکید شود.»
تمدن ایرانی و ضرورت بازنگری در سیاستهای گردشگری
این کارشناس گردشگری ضمن تاکید بر لزوم بهرهوری از ظرفیتهای فرهنگی ایران برای توسعه صنعت توریسم خاطرنشان کرد:«وقتی از ایران فرهنگی سخن میگوییم، منظور فقط مرزهای سیاسی امروز نیست. حوزه تمدنی ایران از شرق مدیترانه تا خلیج بنگال، از پاکستان تا سرزمینهای هند امتداد دارد. شما در بخشهایی از اروپا و آسیای مرکزی نیز ردپای پررنگی از فرهنگ و هنر ایرانی میبینید. این گستره، بخش مهمی از هویت تاریخی ماست و اگر بتوانیم از این میراث تمدنی بهدرستی بهره ببریم، میتوانیم آینده گردشگری ایران را دگرگون کنیم.» او در پایان گفت: «ما باید از تجربه کشورهای همسایه درس بگیریم. هدف باید این باشد که شرایطی فراهم شود تا روند گردشگری ایران شتاب بگیرد. به نظر من این موضوع کاملا عملی است و تحقق آن دور از دسترس نیست. آینده گردشگری ایران بدون تردید روشن است زیرا ایران یکی از کشورهای مهم جهان از نظر تمدن و میراث فرهنگی به حساب میآید.»
مسیر واقعی نجات گردشگری ایران
روشن است که برای بهرهمندی از پتانسیل عظیم گردشگری کشور نیاز به اقدام عملی داریم. تا زمانی که برنامهها در سطح شعار باقی بماند، به رشد اقتصادی دست نخواهیم یافت. فعالسازی ظرفیتهای گردشگری ایران مستلزم مجموعهای از تصمیمات هماهنگ، سرمایهگذاری هدفمند و اصلاحات ساختاری است که بدون عزم ملی و اراده سیاسی امکانپذیر نیست. نخستین گام، بازتعریف جایگاه گردشگری در اقتصاد کلان کشور است. صنعت توریسم نباید به چشم بخشی تفننی یا صرفا فرهنگی دیده شود بلکه باید بهعنوان یکی از محورهای اصلی توسعه غیرنفتی و منبع پایدار ارزآوری در سیاستهای اقتصادی لحاظ شود. این نگاه باید در بودجهریزی، مشوقهای مالیاتی و سیاستهای حمایتی دولت نیز منعکس شود.گام دوم، دیپلماسی فعال گردشگری است. رفع موانع سیاسی، گسترش تعاملات منطقهای، تسهیل صدور ویزا و حضور موثر ایران در نمایشگاهها و بازارهای بینالمللی گردشگری پیششرط جذب گردشگران خارجی است. بدون بازسازی تصویر ایران در افکار عمومی جهان، حتی بهترین زیرساختها نیز کارآمد نخواهند بود.
در کنار این زیرساختهای حملونقل، اقامت و خدمات گردشگری نیازمند بازسازی و نوسازی هستند. توسعه فرودگاههای بینالمللی، افزایش پروازهای مستقیم، حمایت از بخشخصوصی در ساخت هتلها و اقامتگاههای استاندارد و ساماندهی ناوگان حملونقل زمینی از ضروریترین پیشنیازهاست.
بازاریابی و برندسازی ملی گردشگری ایران همچنین باید بر پایه نقاط قوت فرهنگی و انسانی کشور انجام شود و از مهماننوازی ایرانیان تا تنوع قومی، غذایی و طبیعی مورد توجه قرار گیرد. ایجاد یک برند ملی واحد برای معرفی ایران در سطح بینالمللی میتواند چهره تازهای از کشور در ذهن گردشگران جهانی ترسیم کند.
در نهایت موفقیت در این مسیر نیازمند پیوستگی سیاستها و همافزایی میان دستگاههاست. وزارتخانههای میراث فرهنگی، اقتصاد، امور خارجه، راهوشهرسازی و بخشخصوصی باید در یک مسیر واحد حرکت کنند. تنها در سایه چنین رویکردی است که میتوان امید داشت گردشگری ایران از وضعیت رکود خارج شود و به جایگاهی درخور در اقتصاد ملی و جهانی دست یابد.
