تعلیق تصمیم در دولت

رضا صادقیان
کدخبر: 573268

رضا-صادقیان

رضا صادقیان

بزرگ‌ترین دستاورد دولت چهاردهم پس از تکیه به شعار زیبا و فریبای «وفاق ملی» که قرار بود منجر به کاهش تنش‌های سیاسی و فعالیت بیشتر برای آبادانی کشورمان شود، تعلیق عمیق تصمیم‌گیری در میان مدیران ارشد و میانی بوده است.

۱- مشخصا در دولت چهاردهم خبری از تصمیم‌گیری بزرگ توسط مدیران اجرایی نیست. به‌غیر از رییس‌جمهور که سودای کار کردن و فعالیت دارد و این روزها برای پروژه‌های مدرسه‌سازی و ساخت فضاهای آموزشی نوین وقت می‌گذارد (البته درباره همین پروژه نیز نقد و نظرهای بسیاری وجود دارد)، سایر مدیران او دغدغه‌ای برای انجام کارهای بزرگ و حتی گام برداشتن در مسیر دولت چهاردهم ندارند. گویا هر کسی راه خودش را می‌رود؛ راهی که به آسیب و جدل با نیروهای مخالف منجر نشود. به‌نظر می‌رسد دولتمردان دولت چهاردهم برخلاف تمام ادعاهای ریز و درشت و برگزاری نشست‌های بی‌ثمر خبری، کارگزاران خواسته‌های نمایندگان مجلس شده‌اند. ترس از استیضاح یا برکناری و دلهره از نبودن و رفتن از پشت میز مدیریتی بخشی از دغدغه‌های روزمره آنان است. اگر هم می‌گویند و گفته‌اند ما دلبسته این میز و صندلی نیستم و نبودیم شوخی با افکار عمومی است. بشنوید و جدی نگیرید. چهره‌هایی که چشم و نگاهشان به سوی مجلس‌نشینان است تا به اسم همراهی و وفاق چند صباحی دیگر به کارشان ادامه بدهند اما این ادامه کار و تعلیق کردن تصمیم‌گیری لاجرم خلق‌کننده فاجعه است.

۲- برای فهم بهتر تعلیق تصمیم‌گیری در دولت چهاردهم اخبار سفر معاونت اجرایی رییس‌جمهور به خوزستان را نگاه کنید. فیلم این جلسه نیز در سایت دولت قابل دسترس است. مدیران عامل بانک‌های خوزستان صدها توجیه ریز و عجیب برای عدم پرداخت وام به پروژه‌های تعریف شده دولت می‌آورند. عملا کاری نکردند ولی زبانی چرب و نرم برای توجیه کار نکردن دارند. سایر مدیران نیز وضعیت مشابه دارند. گویا این مدیران هستند تا کاری انجام بدهند اما آسایش امروز و فردا را در کار نکردن، بیکاری، صبح را به شب تبدیل کردن و حضور در جلسات کسل‌کننده و بیهوده تعریف کرده‌اند. استفاده از خدمات رفاهی نیز برای ثانیه‌ای فراموش نمی‌شود. از خودرو خدمت گرفته تا استفاده از ویلاهای شمال و دریافت وام‌های بدون بهره با بازپرداخت طولانی مدت؛ مسیری که فقط به دریافت حقوق و خدمات مدیریتی ختم شود و از سایر گزندها در امان بمانند. با چنین مدیرانی می‌شود صبح را به شب رساند، مانند حضور هزاران هزار آدم دیگر که به سادگی تمام امروز را به فردا می‌رسانند اما هیچ کاری انجام نخواهد شد. مطلقا کاری نخواهند کرد. واقعیت آنکه دولت چهاردهم باید تصمیم بگیرد، حفظ این قبیل مدیران خسته، بی‌حال و هزینه‌تراش لازم است یا امکان جابه‌جایی نیرو و استفاده از کارشناسان خبره وجود دارد. فیلم جلسه را نگاه کنید تا به عمق فاجعه مدیریتی حداقل در استان خوزستان بیشتر از همیشه پی ببرید. گزارش بازدید رییس‌جمهور از اصفهان نیز دست‌کمی از خوزستان ندارد، همان افرادی که فکر کردند دوچرخه‌سواری در مسیر سازه‌ای بیکاره به اسم سالن اجلاس چقدر ایده جذاب و خوبی برای عکاسان و رسانه‌هاست و همه چیز برخلاف ذهنیت آنان شکل گرفت. نشر صدها کلیپ آمیخته با طنز، ابطال همان ایده را حکایت کرد. بگذریم.

۳- دولت بدون پروژه، دولت شکست خورده است. دولت بدون برنامه، بودن و نبودنش هیچ فرقی برای اکثریت شهروندان نمی‌کند. حتی برای نهاد دولت بازتاب‌دهنده قرار گرفتن در وضعیت بی‌دولتی است. دولتی که توانایی تصمیم و جابه‌جایی مدیران لجباز و کارنابلد را نداشته باشد، جز تحمیل زیان به امروز و فردا هیچ کاری نخواهد کرد. مدیری که براساس گزارش‌های مالی کارنامه قابل دفاعی ندارد، بدون شک نباید امکان بقا و حیات در همان جایگاه را داشته باشد. دولت بدون برنامه برای سفره مردم، رفاهیات شهروندان، آینده جوانان، نیروهای کار، کارجویان خسته و ناامید از آینده و… در پی امروز را به فردا رساندن است و فردا نیز وضعیت به روال روزهای قبل خواهد بود؛ تکراری و بدون برنامه. به‌نظر می‌رسد دولت چهاردهم در چنین شرایطی گرفتار شده است. دولتی که هنوز نتوانسته وعده‌هایش را در مورد رفع فیلترینگ، رونق بخشیدن به اقتصاد، بهبود بازار خودرو، کاهش حقوق گمرکی واردات خودرو، رفع رکورد در بازار ساخت‌وسازها، خروج از وضعیت بلاتکلیفی در اقتصاد، مشخص کردن قیمت سوخت و… را بسامان کند. ادامه یافتن چنین وضعیتی مهر بی‌دولتی و بلاتکلیفی را محکم‌تر از همیشه در اذهان شهروندان خواهد کوبید و هزینه شکل گرفتن چنین ذهنیتی برای آینده کشور اساسا مفید نخواهد بود.

وب گردی