جهان‌صنعت سهم اشتغال زنان در کشور را بررسی کرد:

نیمی از جمعیت ایران در حاشیه اقتصاد

سارا اصغری‌
کدخبر: 564334
سهم زنان ایران از بازار کار به عنوان یکی از کلیدی‌ترین شاخص‌های توسعه اجتماعی و اقتصادی، با وجود پیشرفت‌های تحصیلی، همچنان در سطح پایینی قرار دارد و این وضعیت نیازمند توجه و اقدامات جدی است.
نیمی از جمعیت ایران در حاشیه اقتصاد

سارا اصغری– سهم زنان ایران از بازار کار سال‌هاست که به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین شاخص‌های توسعه اجتماعی و اقتصادی مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. با وجود پیشرفت‌های چشمگیر در سطح تحصیلات زنان، آمارهای رسمی نشان می‌دهد که سهم زنان از اشتغال همچنان با شکاف قابل‌توجهی نسبت‌به مردان همراه است.

اشتغال زنان نه‌تنها یک مساله عدالت‌جویانه بلکه موتور محرک رشد و توسعه اقتصادی در سطح جهان به‌شمار می‌رود. براساس گزارش‌ نهادهای بین‌المللی مانند مجمع جهانی اقتصاد و بانک جهانی، افزایش سهم زنان در بازار کار به‌صورت مستقیم با رشد تولید ناخالص داخلی کشورها مرتبط است و اقتصادهایی که از این نیروی عظیم استفاده بهینه می‌کنند، از رقابت‌پذیری و تاب‌آوری بیشتری برخوردارند. برای نمونه برآوردها نشان می‌دهد کاهش شکاف جنسیتی در اشتغال می‌تواند تریلیون‌ها دلار به اقتصاد جهانی بیفزاید. علاوه‌بر این، حضور فعال زنان باعث تنوع‌بخشیدن به مهارت‌ها، افزایش نوآوری و ایجاد تعادل در تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی و در نهایت منجربه شکل‌گیری جامعه‌ای پایدار و عادلانه‌تر برای همگان می‌شود.

آمار اشتغال پایین زنان در ایران

براساس آمار‌درصد زنان شاغل بالای ۱۵سال نسبت‌به جمعیت کل در ایران از حدود ۸‌درصد در سال۱۹۹۱ به ۶۳/‌۱۱‌درصد در سال۲۰۲۱ رسیده و بیشترین میزان اشتغال زنان طی این سال‌ها ۳۵/‌۱۵‌درصد در سال۲۰۰۵ بوده است. همچنین براساس آخرین آمارهای جهانی، نسبت اشتغال به جمعیت زنان ایران ۱۲‌درصد است. از میان ۱۸۵کشوری که این نسبت برای آنها در بانک جهانی گزارش شده، تنها شش‌کشور در سال۲۰۲۳ وجود دارد که نسبت اشتغال به جمعیت زنان در آنها کمتر از ایران گزارش شده است.

از سال۱۹۹۱ تا سال۲۰۰۷ معادل سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۵ نسبت اشتغال به جمعیت در ایران بین ۳۹‌ تا ۴۱‌درصد تغییر کرده سپس تا سال۲۰۱۱ معادل ۱۳۹۱ شمسی به ۳۵‌درصد کاهش یافته است. پس از آن روندی افزایشی را آغاز کرده که تقریبا تا شروع همه‌گیری کرونا ادامه می‌یابد و نسبت اشتغال را به ۳۹‌درصد در سال۲۰۱۸ و ۲۰۱۹(۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ شمسی) برمی‌گرداند. با شروع کرونا دوباره نسبت اشتغال کم شده و ظرف یک‌سال نزدیک به ۸/‌۲‌درصد کاهش می‌یابد. این مقدار تغییر ظرف یک‌سال، در سه دهه گذشته کاملا بی‌سابقه بوده است.

تغییرات اشتغال زنان و مردان پس از سال۲۰۰۵(۱۳۸۴شمسی) کم و بیش مشابه روند تغییرات کلی شاخص است که شرح داده شد. روند تغییرات اشتغال زنان از ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۶(۱۳۷۰ تا ۱۳۸۴ شمسی) افزایشی و مستمر بوده و مقدار آن در این مدت از ۸‌درصد به ۱۵‌درصد افزایش یافته است. نسبت اشتغال ایران در سال۱۹۹۰(۱۳۷۰ش) یعنی سال‌های پس از جنگ از تمامی کشورها کمتر است. این جایگاه تا سال۲۰۰۵(۱۳۸۴شمسی) بهبود می‌یابد اما دوباره دستخوش کاهش می‌شود.

در سال‌های۲۰۱۳، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ (معادل سال‌های ۱۳۹۲، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ شمسی) ایران رده‌های پایین اشتغال زنان در میان تمام کشورها را به خود اختصاص داده است.

مشاغل ناپایدار، سهم زنان از اشتغال

کارشناسان معتقدند در ایران بسیاری از زنان دارای مشاغل شکننده و ناپایدار هستند. به عبارت دیگر در شرایطی که قدرت اقتصادی خانوار رو به وخامت می‌گذارد، برخی زنان به‌سراغ مشاغل پاره‌وقت و کم‌درآمد می‌روند تا کمک‌خرج خانوار خود باشند. این نوع مشاغل بیشتر شکننده هستند و در برابر شوک‌های اقتصادی و سیاسی پایداری چندانی ندارد.

نکته قابل‌تامل، فاصله زیاد میان سطح تحصیلات و اشتغال در زنان ایران است. امروزه، بیش از ۶۰‌درصد از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های ایران را زنان تشکیل می‌دهند اما این برتری آموزشی به‌صورت متناسبی در عرصه شغلی منعکس نشده است.

عواملی که زنان را از اشتغال بازداشته‌اند

عوامل متعددی شکاف شغلی بین زنان و مردان نقش دارند. موانع ساختاری و فرهنگی، از جمله هنجارهای اجتماعی سنتی و تعاریف جنسیتی از مشاغل «متناسب با زنان»، دامنه انتخاب‌های شغلی را برای آنها محدود می‌کند. از سوی دیگر اگرچه قوانینی برای حمایت از زنان شاغل وجود دارد اما بعضی از این قوانین می‌توانند به‌عنوان عاملی بازدارنده برای کارفرمایان در استخدام زنان عمل کنند. توزیع نامتوازن جغرافیایی نیز مشهود است؛ سهم اشتغال زنان در کلانشهرها به‌مراتب بالاتر از استان‌های محروم است. علاوه‌بر این، محیط‌های کاری در بخش‌خصوصی کوچک و متوسط اغلب فاقد انعطاف‌پذیری لازم برای تطابق با مسوولیت‌های خانوادگی زنان هستند. در نهایت در دوران رکود اقتصادی، زنان نخستین گروهی هستند که شغل خود را از دست می‌دهند یا در یافتن کار با مشکل مواجه می‌شوند.

پیامدهای پایین‌بودن نرخ اشتغال زنان

پایین‌بودن نرخ اشتغال زنان پیامدهای گسترده‌ای برای جامعه به‌همراه دارد. این وضعیت منجربه اتلاف سرمایه انسانی عظیمی می‌شود چراکه جامعه از مهارت‌ها و خلاقیت نیمی از جمعیت خود بهره‌ کافی نمی‌برد. از منظر کلان، این امر رشد اقتصادی کشور را تضعیف می‌کند زیرا مطالعات بین‌المللی به‌وضوح نشان می‌دهند افزایش مشارکت زنان رشد تولید ناخالص داخلی را به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌دهد. از جنبه اجتماعی، محدودیت در دسترسی به درآمد و استقلال اقتصادی، زنان را در برابر آسیب‌های اجتماعی آسیب‌پذیرتر می‌کند. جالب اینجاست که تجربه‌های بین‌المللی نشان داده سیاست‌های همسوکننده اشتغال و خانواده می‌تواند به افزایش نرخ باروری نیز کمک کند، برخلاف تصور رایجی که این دو را در تضاد می‌داند.

راهکارهایی برای بهبود اشتغال زنان

با وجود چالش‌ها فرصت‌ها و راهکارهای متعددی برای بهبود این وضعیت وجود دارد. توسعه کارآفرینی و کسب‌وکارهای خرد زنان از طریق حمایت از تعاونی‌ها و کسب‌وکارهای خانگی می‌تواند مسیری مستقیم برای ایجاد اشتغال باشد. همچنین اقتصاد دیجیتال و فضای کسب‌وکارهای آنلاین فرصت‌های کم‌هزینه و انعطاف‌پذیرتری برای ورود زنان به عرصه اشتغال فراهم می‌کنند. از نهادهای قانونگذار نیز انتظار می‌رود با اصلاح قوانین و ایجاد مشوق‌هایی برای بخش‌خصوصی به‌منظور استخدام زنان و همچنین گسترش محیط‌های کاری امن و مراکز مراقبت از کودک، بستر لازم را فراهم آورند. در کنار این موارد توانمندسازی مهارتی زنان از طریق آموزش‌های متناسب با نیازهای واقعی بازار کار، امری ضروری است.

کلام آخر

سهم اشتغال زنان در ایران تنها یک شاخص آماری نیست بلکه آینه‌ای از تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است. حل این چالش مستلزم عزمی ملی و رویکردی جامع است که در آن دولت، بخش‌خصوصی و نهادهای مدنی همکاری کنند. سرمایه‌گذاری برای افزایش مشارکت اقتصادی زنان نه‌تنها یک اقدام عادلانه بلکه یک ضرورت انکارناپذیر برای توسعه پایدار ایران است. آینده اقتصادی کشور در گرو آن است که بتواند از تمامی ظرفیت‌های خود، از جمله زنان توانمند و تحصیلکرده بهره ببرد.

وب گردی