نقش یقهسفیدها در آسیبپذیری بورس
حسین مریدسادات، کارشناس بازارسرمایه
چندنرخی شدن دلار بزرگترین ظلمی است که در حق صنایع بورسی کشور شده است؛ سیاستی که سود واقعی شرکتها را کاهش میدهد. بارها وعده داده شده که نظام ارزی چندنرخی به سمت تکنرخی شدن حرکت کند تا صنایع صادراتی بتوانند بیشترین بهره را از کاهش اختلاف نرخ دلار ببرند اما این وعده تاکنون محقق نشده و همچنان فاصله نرخها پابرجاست.
متاسفانه در اقتصاد کشور «یقهسفیدهایی» وجود دارند که از همین چندنرخی بودن دلار سودهای کلان کسب میکنند و همین موضوع باعث شده تکنرخی کردن ارز به امری بسیار دشوار تبدیل شود.
بسیاری از مدیران، مسوولان و وزرا کاهش اختلاف نرخ ارزها را در دستور کار قرار دادهاند و حتی برنامههایی هم برای حذف چندنرخی بودن دلار تدوین شده اما ایران کشوری است که منافع در آن به شکل پیچیدهای در هم تنیده است و یقهسفیدها چنان قدرتی دارند که مانع تحقق این هدف میشوند. یکی از طلایهداران سیاست ارز تکنرخی عبدالناصر همتی بود اما سیستم مدیریتی او فرصت کافی برای اجرای برنامهاش پیدا نکرده و در کمتر از یک سال از صحنه کنار رفت.
با این حال فعالان بازارسرمایه همچنان امیدوارند این سیاست در نهایت به سرانجام برسد هرچند تحقق آن در کوتاهمدت بعید است.
به طور کلی نرخ بهره نقطه مقابل بازارسرمایه است. وقتی سپردههای بانکی با نسبت قیمت به سود (P/E) حدود سهواحد برای مردم جذاب بوده طبیعی است که سهام شرکتها با نسبت ۵تا۷واحد چندان مورد توجه قرار نگیرد. بارها هشدار دادهایم که سیاست افزایش نرخ بهره کمر بورس را شکسته و آثار آن در خروج مستمر پول از بازارسرمایه کاملا مشهود است. نرخ بالای بهره در واقع بلای جان بورس شده و جریان نقدینگی را به سمت بازار پول سوق داده است.
البته مقصود این نیست که نرخ بهره باید بهکلی به نفع بورس تعیین شده بلکه باید شرایطی منصفانه و رقابتی برقرار باشد تا مسیر اقتصاد به درستی طی شود. در این شرایط پول هوشمند میتواند با آزادی عمل مسیر منطقی خود را انتخاب کند اما در حال حاضر سیاست بانک مرکزی همچنان بر افزایش نرخ بهره بوده و نشانهای از کاهش آن دیده نمیشود.
ادامه این روند به زیان کل اقتصاد خواهد بود و صنایع مختلف از آن آسیب میبینند. بررسی جزئیات نشان میدهد نرخ تامین مالی شرکتها بهشدت بالا رفته و این رشد هزینهها بهوضوح در صورتهای مالی آنها قابل مشاهده است.
در کنار این مسائل صندوقهای درآمد ثابت به عنوان یکی از ابزارهای مالی بازارسرمایه نقش مهمی ایفا میکنند. این صندوقها با سازوکار پرداخت سود تضمینی و ثابت در نرخ مشخص ابزاری مفید برای بورس محسوب میشوند. ابزارهای مبتنی بر بدهی حتی برای فعالان بازار سهام نیز مزیت دارند زیرا در زمان احساس ریسک سرمایهگذاران میتوانند با تغییر دارایی به سمت این صندوقها حرکت کنند تا از نوسانات شدید در امان بمانند.
با شرایط فعلی اقتصاد صندوقهای درآمد ثابت جذابیت بیشتری نسبت به سپردههای بانکی پیدا کردهاند. سود آنها اغلب رقابتی است و در عین حال امنیت سرمایه را تا حد زیادی تضمین میکند. خوشبختانه در حال حاضر هیچ مشکل ساختاری یا اختلالی در برنامهریزی و سازوکار این صندوقها وجود ندارد و میتوان گفت به عنوان پناهگاهی امن برای سرمایههای هوشمند در فضای پرریسک بورس نقش موثری ایفا میکنند.
در مجموع بازارسرمایه کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند سیاستهای پایدار، شفاف و منصفانه است.
تا زمانی که یقهسفیدها از چندنرخی بودن ارز نفع برده و سیاستهای پولی بر پایه نرخ بهره بالا ادامه دارد نمیتوان انتظار رونق پایدار در بورس داشت. مسیر اصلاح روشن است اما عبور از آن ارادهای جدی و ساختاری میطلبد؛ ارادهای که هنوز نشانهای از تحقق آن در افق سیاستگذاری اقتصادی کشور دیده نمیشود.