ابزار نظارتی در خدمت رقابتهای جناحی
محمدعلی وکیلی، نماینده پیشین مجلس
در حالی که تنها ۱۳ماه از آغاز به کار دولت چهاردهم گذشته، نمایندگان مجلس دوازدهم در اقدامی تاملبرانگیز طرحهایی را برای استیضاح چهار تن از وزیران دولت که همگی هم از جمله اعضای تیم اقتصادی دولت هستند، کلید زدهاند؛ اتفاقی که باردیگر نحوه کارکرد نظارتی مجلس را در معرض پرسش افکار عمومی قرار داده چراکه آنچه در ظاهر نشانه پویایی نظارت پارلمانی است در واقع حامل نشانههایی از نوعی رقابت جناحی درون مجلس و نگرانکنندهتر از آن نشانهای از بیثباتی در کلیت نظام مدیریتی کشور است.
مجلس شورای اسلامی ابزارهای گوناگونی برای نظارت بر عملکرد وزیران دولت دارد و ازجمله این ابزارها تذکر شفاهی و کتبی، سوال و دعوت از وزیران برای حضور در جلسات کمیسیونهای تخصصی است اما به نظر میرسد نمایندگان صرفا به استفاده از ابزار استیضاح تمایل دارند و این گرایش عجیب در شرایط کنونی که از قضا شاهد یکی از دشوارترین شرایط برای مردم و مملکت هستیم، محل نگرانی است.
به نظر میرسد بخشی از نمایندگان بهجای هدفگذاری برای اصلاح امور بهدنبال حذف اعضای کابینه و جابهجایی چهرههای موردنظر خود هستند تا بدین طریق بهزعم خود، کارآمدی سیاسی خود را به نمایش بگذارند! وقتی این مساله را بیرون از بازه زمانی خاص کنونی مورد ارزیابی و آسیبشناسی قرار دهیم به نظر میرسد نظارت نمایندگان بر عملکرد دولت و اعضای کابینه که یکی از وجوه کارکردی مجلس است بهدلیل ساختار مجلس و نحوه قانونگذاری، تاثیری در روند مدیریت کشور ندارد تا جایی که بیراه نیست اگر بگوییم به دلیل این شیوه استفاده نمایندگان از ابزارهای نظارتی، این وجه کارکردی عملا تاثیراتی ضد توسعه بهجای گذاشته است بنابراین در حالی که وجه کارکردی مجلس عملا به موضوع نظارت محدود شده، شاهد هستیم که استیضاح به کارسازترین ابزار نظارتی مجلس تبدیل شده است.
حال آنکه به هر حال نمایندگان نباید به هیچ عنوان اجازه دهند که این ابزار کارکرد خود را از دست بدهد و تبدیل به یک ابزار سیاسی شود. فراموش نکنیم که صیانت از این ابزار قدرتمند نظارتی و حفظ و استفاده بهینه و معقول و بجا از آن وظیفه خود مجلس و نمایندگان است. در واقع اگر نمایندگان از این حق خود بهدرستی استفاده کنند، کماکان میتوانیم امیدوار باشیم که این ابزار در ادامه مسیر نیز تاثیرگذار باشد. حال آنکه در غیراین صورت ابزار استیضاح و دیگر ابزارهای نظارتی مجلس عملا به ضد خود تبدیل شده و بیاثر میشوند.
واقعیت این است که وقتی در فاصله حدود یکسال از آغاز به کار دولت ناگهان چهار طرح استیضاح در دستور کار مجلس قرار میگیرد، این تلقی ایجاد میشود که دستکم برخی نمایندگان میخواهند در مسیر سلب مشروعیت از دولت گام بردارند. اگر در مجلس حضور داشتم قطعا استیضاح یکی از این افراد را پیگیری میکردم اما وقتی همزمان چهار تن از وزیران و اعضای تیم اقتصادی دولت به جریان میافتد، به این معناست که نوعی هرج و مرج بر مجلس حاکم شده و نمایندگان بهتعبیری درگیر نوعی مسابقه خودنمایی شدهاند! این شیوه یعنی ارائه طرح استیضاح چهار وزیر بهصورت همزمان موجب خواهد شد که وزیری که مستحق استیضاح است هم مجازاتی دریافت نکند بنابر این به هیچ عنوان به مصلحت نیست.
طبیعی است نمایندگان متقاضی این استیضاحها میتوانند موضوع را دستکم در مورد وزیرانی که استیضاحشان در اولویت نیست و مستندات کافی در مورد ضعف عملکردشان نیز وجود ندارد از طریق تذکر و سوال دنبال کنند و آن وزیری که احیانا با اتهامات جدی روبهرو است و صرفا آن وزیری را استیضاح کنند مرتکب خطاهای جدی شده و نمیتوان منکر نقشش در وضعیت ناگوار کنونی شد.
نمایندگان مجلس همواره در سال دوم و سوم از دوره چهارساله نمایندگیشان بهدنبال شکلدهی کارنامهای برای خود هستند و متاسفانه اغلب بهترین کارنامه را نیز برخورد با وزیران میدانند، حال آنکه بخشی از شرایط موجود حاصل عملکرد مجلس در دورههای مختلف است.
در واقع حتی بخشی از فسادهایی که در وزارتخانهها شکل میگیرد نیز حاصل فشارهای برخی نمایندگان مجلس به وزیران و مدیران ارشد دولتی است که این پدیده نامبارک محدود به یک دوره خاص هم نیست و در تمامی دورهها رخ داده است.
در مجموع به نظر میرسد تا زمانی که سازوکار برگزاری انتخابات مجلس و بررسی صلاحیت کاندیداها بهطور اساسی اصلاح نشود، بهبودی در این اوضاع ناکارآمد مجلس رقم نخواهد خورد.