جهان‌صنعت از سیاست‌های دوگانه دولت و کارفرمایان گزارش می‌دهد:

رنج کارگران

گروه صنعت
کدخبر: 560003
کارگران نانوایی با بیش از ۱۰ ساعت کار روزانه در گرمای طاقت‌فرسا، دستمزدی بسیار پایین‌تر از حداقل حقوق مصوب وزارت کار دریافت می‌کنند، در حالی که قیمت نان در یک سال گذشته بیش از ۱۰۰ درصد افزایش یافته است.
رنج کارگران

جهان صنعت– کارگران نانوایی با بیش از ۱۰ ساعت کار روزانه در گرمای طاقت‌فرسا کنار تنور نانوایی‌ها، دستمزدی بسیار پایین‌تر از حداقل حقوق مصوب وزارت کار دریافت می‌کنند؛ حال آنکه قیمت نان در یک سال گذشته بیش از ۱۰۰‌درصد افزایش یافته است. این وضعیت نابرابر نتیجه ضعف سازوکار تعیین دستمزد کارگران نانوا از طریق پیمان‌های دسته‌جمعی است که به دلیل ناتوانی گروه کارگری در چانه‌زنی و نبود تشکل‌های مستقل، نتایج قابل‌قبولی ندارد. در حالی که دولت هیچ اقدامی برای پرداخت کمک هزینه نان انجام نمی‌دهد، کارفرمایان نیز افزایش دستمزدها را مشروط به دریافت یارانه از دولت کرده‌اند و این چرخه معیوب باعث شده دستمزد کارگران نانوا عملا گرو گرفته شود. مهران و محمد، دو نمونه از هزاران کارگر نانوای ایران باوجود سال‌ها تجربه و کار طاقت‌فرسا نمی‌توانند با درآمد ماهانه خود زندگی ساده‌ای را برای خانواده‌هایشان فراهم کنند و ناچار به کارهای دوم، حتی جمع‌آوری ضایعات زباله در ساعات شبانه هستند. فشارهای مالی و تورم شدید اقلام خوراکی، شرایط زندگی این قشر را روز به روز سخت‌تر کرده است. نمایندگان کارگری بارها تلاش کرده‌اند دستمزدها را به سطحی متناسب با تورم و هزینه‌های زندگی برسانند اما مقاومت کارفرمایان و سیاست‌های ناکارآمد دولتی باعث شده این تلاش‌ها بی‌نتیجه باقی بماند. تجمعات اعتراضی اخیر نانوایان در چند استان کشور، هشدار جدی به مسوولان است که باید فکری عاجل برای رفع این بحران کنند؛ در غیر این صورت، رنج کارگران نانوا هر روز عمیق‌تر و بغرنج‌تر خواهد شد.

مهران یک کارگر نانواست. او بیش از ۳۰‌سال سابقه کار دارد و از این ۳۰‌سال تنها ۲۱‌سال برایش بیمه رد شده است. وضعیت  این کارگر نمونه خوبی برای به تصویر کشیدنِ اوضاع و احوال دردناک  معیشتی  کارگران نانواست. حقوقی که مهران برای ۱۳‌ساعت کار در روز می‌گیرد حدود ۱۵‌میلیون تومان است. او در پاسخ به این سوال که «با ۱۵میلیون تومان در ماه چگونه سر می‌کنید؟» می‌گوید: «۶‌میلیون تومان اجاره خانه می‌دهم. بخشی بابت اقساط جهیزیه‌ دخترم می‌رود و باقیمانده هم صرف پول آب و برق و گاز و خورد و خوراک می‌شود.»

مرکز آمار ایران، تورم نقطه به نقطه شهریورماه را ۳/‏۴۵‌درصد و تورم اقلام خوراکی، یعنی دقیقا آن بخشی که کارگران بیش از همه با آن سر کار دارند، را ۹/‏۵۷درصد اعلام کرده است. در چنین شرایطی دستمزد بسیاری از کارگران نانوا در سال جدید و با وجود افزایش قیمت نان هنوز افزایش نیافته است.

کارگرِ نانوا از سخت‌تر شدنِ روز به روزِ زندگی گله می‌کند و می‌گوید: «یک کیسه برنج، یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان شده اما مزد منِ کارگر با ۱۳ساعت کار روزانه هنوز ۶۰۰ هزار تومان است!»

به گزارش ایلنا، با یک حساب و کتاب دم‌دستی، متوجه می‌شویم که دخل و خرج  زندگی او به‌هم نمی‌خورد. شاید اگر فرصتی برای اضافه‌کاری و یا شغل دوم بود، می‌توانستیم تناسبی بین دخل و خرج پیدا کنیم اما با شرایطِ توصیف شده و ۱۳‌ساعت کارِ روزانه به نظر نمی‌رسد شغل دومی در کار باشد. از او می‌پرسم از کدام‌یک از هزینه‌های اصلیِ زندگی زده‌اید تا بتوانید زندگی را اداره کنید؟ می‌گوید: «اداره‌ای در کار نیست! سه‌ماه است کرایه خانه ندادم. رفته‌ام بنگاه و تعهد کتبی دادم که اگر یه ماهِ دیگر کرایه خانه‌ام عقب بیفتد، خودم اسباب و اثاثیه‌ام را جمع کنم و بروم…»

برای آنکه بگوید اوضاعِ معیشتی چقدر بد است، دوباره قیمت  اقلام  خوراکی را مرور می‌کند: روغن ۶۰۰‌هزار تومان و یک‌کیلوگرم گوشت ۹۰۰‌هزار تومان است. منِ کارگر با ۳۰‌سال کار، نباید بتوانم یک مهمان به خانه‌ام دعوت کنم؟! نباید توان یک مسافرت رفتن داشته باشم؟ کارم به جایی رسیده که برنج را کیلویی می‌خرم. من حتی نمی‌توانم برای خانه‌ شکر بخرم.

در خجالت خانواده‌ام مانده‌ام» این جمله را هر چند دقیقه یکبار تکرار می‌کند. مگر بچه‌ من لباس نمی‌خواهد؟ یعنی من با ۱۳‌ساعت کار باید دغدغه خورد و خوراک داشته باشم؟ ما باید بمیریم؟!

کارگران از زندگی عقب مانده‌اند. آنها بهترین سال‌های عمر و بهترین ساعاتِ روزشان را صرف کار کرده‌اند اما نصیب‌شان از این همه کار حتی یک زندگیِ ساده بخور و نمیر هم نیست! آنطور که مهران می‌گوید، چند وقت پیش، زمانی که مشکلات  مالی زندگیِ خانوادگی‌اش را به‌هم ریخته بود، با کمک یک خیّر توانسته کمی اوضاع را رو به راه کند و به قول خودش «جلو بیاید.». او با ۳۰‌سال سابقه کار   سخت برای پیشبردِ زندگی‌اش همچنان مستاصل است.

دست در خمیر و زباله/‏ چاره‌ای نمانده است!

با نانوای دیگری صحبت می‌کنم. «محمد» بیش از ۱۵‌سال سابقه کار دارد و سهمش از این تجربه کاریِ بالا، درآمد  ۱۲میلیون تومانیِ ماهانه است. او می‌گوید: «سه فرزند دارم و برای آنکه از پس مخارج زندگی بر بیایم باید شغل دوم داشته باشم.»

صحبت‌هایم با او در رابطه با وضعیتِ بدِ معیشتی چیز جدیدی ندارد؛ روایت، همان روایتِ همیشگیِ درد و استیصال مطلق است. از او می‌پرسم، چگونه صبح تا شب در نانوایی کار می‌کنید و بعد شغل دوم هم دارید؟ کارگر در ابتدا تمایلی به صحبت کردن در رابطه با شغل دوم خود ندارد اما کمی که گفت‌وگو پیش می‌رود، کارگر  نانوا هم راحت‌تر صحبت می‌کند. آنطور که از گفته‌هایش پیداست، گهگاهی برای گذران امور زندگی و رها شدن از استیصالِ معیشت، مجبور است شبانه ضایعات جمع کند! این تنها کاری است که می‌تواند بعد از فراغت از کارِ نانوایی انجام دهد. او تاکید می‌کند که فقط گاهی شبانه بیرون می‌زند و تا ۵ صبح ضایعات جمع می‌کند و بعد دوباره به نانوایی می‌رود و تا ۹ شب کار می‌کند. کارگر نانوا می‌گوید: «من دستم به خمیر می‌خورد، نباید به زباله دست بزنم اما مجبورم! اگر مردم ببینند چه می‌گویند؟»

این وضعیت  زندگیِ «مهران» و «محمد» و بسیاری دیگر از کارگران  نانوای این سرزمین است. آنها با صرفِ نیروی کار خود در تمام ساعات شبانه‌روز، بازهم نمی‌توانند روزگار خود و خانواده‌شان را به راحتی سپری کنند.

نقدی بر سازوکار پیمان‌های دسته‌جمعی برای افزایش حقوق کارگران نانوا

فعالان کارگری می‌گویند: سازوکارِ پیمان‌های دسته‌جمعی برای افزایش حقوق کارگران نانوا جواب نمی‌دهد و حقوق این کارگران نیز باید مطابق با مصوبه شورای‌عالی کار افزایش پیدا کند. پیمان‌های دسته‌جمعی تنها در صورتی جواب می‌دهد که طرفینِ گفت‌وگو در موضعی برابر باشند؛ همچنین تشکل‌های مستقل کارگری  توان فعالیت داشته باشند. کارگران در ایران در ضعیف‌ترین حالت ممکن هستند و توان چانه‌زنی ندارند. بنابراین اگرچه افزایش سالانه دستمزد در شورای‌عالی کار نیز خود محل انتقاد  است و در سازوکار به اصطلاح سه‌جانبه این شورا جایی برای قدرت‌نمایی کارگران وجود ندارد اما به هر حال تضمینی برای افزایش سالانه وجود دارد؛ تضمینی که کارگران نانوا از آن بی‌بهره هستند.

گفت‌وگو با نودهی، دبیر انجمن صنفی کارگران نانوای سبزوار به وضوح وضعیتِ ضعف کارگران را نشان می‌دهد و دور از ذهن نیست که وضعیتی مشابه در استان‌های دیگر بین نمایندگان کارگری و کارفرمایی برقرار باشد.

دبیر انجمن صنفی کارگران نانوای سبزوار می‌گوید: به تازگی در اداره کار برای به‌روزرسانی دستمزد کارگران با گروه کارفرمایی جلسه داشتیم اما هنوز برای افزایش دستمزد با اعضای اتحادیه به توافق نرسیده‌ایم و طرف کارفرما خیلی پافشاری می‌کند.

او می‌گوید: سه ماه است قیمت نان زیاد شده اما دستمزد کارگران هیچ تغییری نکرده است. کارگران از ما که نماینده آنها هستیم انتظار دارند اقدامی انجام دهیم و ما هم تلاش می‌کنیم اما تا این لحظه هنوز موفق نشده‌ایم.

نودهی می‌گوید: افزایش قیمت نان ۱۰۰درصد بوده و ما در مذاکرات صراحتا گفتیم حقوق کارگران چند سال تغییر نکرده، حالا باید دستمزدی تعیین شود که کارگران با آن بتوانند گذران زندگی کنند. در حالی که گروه کارفرمایی می‌خواهد از این افزایش ۱۰۰درصدی، مبلغ ناچیزی برای دستمزد نانوا در نظر بگیرد و ما فعلا زیربار نرفته‌ایم.

به گفته‌ او، در حال حاضر مزد کارگران برای روزی ۱۱‌ساعت کار مفید حدود ۵۰۰‌هزار تومان است، که ماهانه ۱۲‌میلیون تومان می‌شود و کفاف هزینه‌های زندگی را نمی‌دهد.

دبیر انجمن صنفی کارگران نانوای سبزوار می‌گوید: کارگران زیر فشارِ زندگی له شده‌اند. باور کنید چند روز پیش کارگری تماس گرفت و گفت دیگر طاقت ندارم و می‌خواهم خودکشی کنم. ببینید کارگر را به کجا رسانده‌اند که دیگر نمی‌خواهد زندگی کند.

دستمزد کارگران نانوا گرو گرفته شده است

طی روزهای اخیر شاهد تجمع نانوایان در اصفهان و اهواز در اعتراض به‌ عدم پرداخت یارانه نان از سوی دولت بوده‌ایم. پیشتر نیز آنها در اعتراض به همین موضوع تجمعاتی در استان‌های مختلف برگزار کرده بودند و دور از ذهن نیست که این اعتراضات در دور جدید به استان‌های دیگر نیز کشیده شود. صاحبان نانوایی‌ها می‌گویند بدون پرداخت کمک هزینه از سوی دولت، این شغل برای ما صرف نمی‌کند و هزینه‌های نانوایی نسبت به درآمد، تناسبی ندارد و موجب ضرر است.

آنطور که برخی کارگران می‌گویند، کارفرمایان افزایش دستمزد را موکول به پرداخت کمک هزینه نان از سوی دولت کرده‌اند و دولت هم فعلا هیچ واکنشی نشان نداده است. این وسط، دستمزد کارگرانِ نانوا گرو گرفته شده است. آنها با روزی بیش از ۱۰‌ساعت کار سخت کنار تنور، دستمزدی بسیار کمتر از دستمزد وزارت کار می‌گیرند و افزایشِ حقوق‌شان، زمانی موکول به افزایش قیمت نان می‌شود و زمانی هم موکول به پرداخته یارانه دولتی. دستمزدِ این کارگران اما با توجه به ضعف ساختاریِ چانه‌زنی، آنچنان که باید افزایش پیدا نمی‌کند و مشکلات  معیشتی‌شان روز به روز بیشتر می‌شود.

وب گردی