رویای کوچکسازی پالایشگاههای چینی

جهان صنعت– دولت مرکزی چین کمپین «ضد درونگرایی» را برای مقابله با مازاد ظرفیت در صنعت پالایش نفت راهاندازی کرده است. این اقدام برای کاهش تولید سوخت سنتی و هدایت سرمایه بهسمت پتروشیمی با ارزشافزوده بالاتر انجام میشود زیرا تقاضای داخلی بهدلیل گرایش به انرژی سبز کاهش یافته و رقابت داخلی حاشیه سودها را فرسایشی کرده است.
کارشناسان تخمین میزنند که حداقل ۱۰۰میلیون تن ظرفیت پالایش باید در پنجسال حذف شود تا با اهداف زیستمحیطی و اقتصادی همخوانی یابد. با این حال، مقاومت شدید مقامات محلی، بهویژه در شاندونگ که میزبان پالایشگاههای کوچک («قوریهای چای») است، اجرای اصلاحات را مختل کرده. این مقامات با اولویتدهی به رشد منطقهای، اشتغال و مالیات، اقدامات حمایتی مانند سهمیه واردات نفت و تخفیف مالیاتی اعمال کردهاند که تنش بین اهداف کلان پکن و نیازهای محلی را برجسته میکند.
تحلیلگران پیشبینی میکنند تا ۲۰۳۰ تنها ۶۰میلیونتن ظرفیت حذف شود و ظرفیت کلی افزایش یابد که نشاندهنده ناکامی دولت مرکزی در غلبه بر منافع محلی است. این وضعیت میتواند نشانهای منفی برای اصلاحات در بخشهای پویاتر اقتصاد مانند پنلهای خورشیدی باشد و توازن بین رشد کوتاهمدت و پایداری بلندمدت را به چالش کشد.
مقاومتهای محلی
تلاشهای اصلاحی و دستورات صریح دولت مرکزی چین برای کاهش مازاد ظرفیت در صنعت پالایش، با یک مقاومت شدید و سازمانیافته از سوی مقامات محلی در مناطق مختلف کشور مواجه شده است. این مقاومت بهطور خاص در استان شاندونگ نمود بیشتری پیدا کرده است چون این استان اکثریت قاطع پالایشگاههای کوچک و مستقلی را در خود جای داده که اصطلاحا به آنها «قوریهای چای» گفته میشود. این پالایشگاههای کوچک در شاندونگ نقش بسیار محوری در اقتصاد منطقهای ایفا میکنند و بیش از یکپنجم کل ظرفیت پالایشی چین را تامین میکنند.
مقامات محلی شاندونگ در عمل، برخلاف دستورات صریح پکن برای کاهش ظرفیتهای قدیمی و ناکارآمد، راهبرد «تا زمانی که جدید را نساختهای، قدیمی را حذف نکن» در پیش گرفتهاند. این شعار نه تنها یک شعار ساده نیست بلکه یک راهبرد عملی برای به تاخیر انداختن یا حتی تضعیف اجرای کامل اصلاحات دولت مرکزی بهشمار میآید. ریشه اصلی این مقاومت در نیازهای اساسی و کوتاهمدت مناطق نهفته است که شامل حفظ رشد اقتصادی منطقهای، تامین فرصتهای شغلی و تضمین کسب درآمدهای مالیاتی است چون این صنایع قدیمی همچنان منبع اصلی این موارد هستند. این وضعیت به یک تنش آشکار بین اهداف کلان دولت مرکزی برای ایجاد پایداری ساختاری و نیازهای شدید محلی برای حفظ رشد تولید ناخالص داخلی(GDP) تبدیل شده است. تا زمانی که پکن اهداف سختگیرانه برای رشد را از مقامات محلی مطالبه میکند، آنها همواره وسوسه میشوند که در اعمال سختگیریهای لازم در قبال این صنایع کوتاهی کنند.
مقامات شاندونگ عملا با مجموعهای از اقدامات حمایتی دستورات پکن را تضعیف کردهاند. برای مثال پس از ورشکستگی و تملک تعدادی از این کارخانهها توسط رقبای محلی، مقامات استانی با موفقیت لابی کردند تا سهمیههای اضافی واردات نفتخام را از دولت مرکزی برای مالکان جدید دریافت کنند. این سهمیههای حیاتی برای بخش پالایشگاههای کوچک حکم یک خط نجات را دارند و به بقای آنها در بازار رقابتی کمک شایانی میکنند. علاوهبر این، مقامات محلی برای حمایت از ادامه فعالیت این صنایع، تخفیفهای مالیاتی بر خرید نفت کوره را بازگرداندهاند. نفت کوره یک ماده اولیه ارزانتر است که بهطور عمده توسط پالایشگاههای کوچک استفاده میشود و تخفیف مالیاتی بر آن، حاشیه سود این پالایشگاهها را بهبود میبخشد. این مجموعه اقدامات حمایتی که شامل تخفیفهای مالیاتی و رفتار ترجیحی در تصویب پروژهها نیز میشود، بهوضوح نشان میدهد که مقامات شاندونگ اولویت قاطع را به رشد کوتاهمدت محلی و حفظ اشتغال منطقهای دادهاند و این اولویت در مقابل اصلاحات ساختاری بلندمدت و نظمدهی به بازار قرار گرفته است.
کاهش محدود ظرفیت
با توجه به مقاومتهای شدید منطقهای و سیاستهای متناقضی که در اجرای برنامههای اصلاحی اتخاذ شده است، تحلیلگران صنعتی نسبتبه موفقیت کامل و سریع کمپین «ضددرونگرایی» دولت مرکزی پکن خوشبین نیستند. پیشبینیهای کارشناسان حاکی از آن است که تلاشهای بیوقفه و زیرکانه پالایشگاههای کوچک برای حفظ بقا، در کنار حمایتهای مالی و سیاسی که از سوی مقامات منطقهای دریافت میکنند، اجازه نخواهد داد تا اهداف تعیینشده پکن بهصورت کامل محقق شوند. در نتیجه انتظار میرود که تا سال۲۰۳۰ تنها حدود ۶۰میلیون تن از ظرفیت پالایشی کشور از چرخه تولید حذف شود. این میزان حذف، نتیجه مستقیم مقاومتهای منطقهای و عدم تمکین کامل به دستورات مرکزی است.
این رقم حذفشده در مقایسه با ۱۰۰میلیونتن ظرفیتی که برای قرار دادن صنعت در یک مسیر پایدار و منطقی مورد نیاز است، یک کمبود قابلتوجه و یک شکاف عمیق محسوب میشود. این فاصله ۴۰میلیون تنی نشاندهنده ناکامی در رسیدن به حداقل الزامات پایداری است. از سوی دیگر با وجود نیاز حیاتی کشور به کاهش کلی ظرفیت تولید، کشور همزمان شاهد راهاندازی پالایشگاههای مدرن جدید و یکپارچه است که اغلب با اهداف بهرهوری بالاتر ساخته میشوند. ورود این تاسیسات پیشرفته به شبکه تولید، فرآیند کلی کوچکسازی صنعت را بیش از پیش پیچیدهتر و اثرات اندک حذف ظرفیتهای قدیمی را عملا خنثی میکند. در نتیجه این دوعامل متضاد و متناقض(حذف ناکافی ظرفیتهای قدیمی و اضافهشدن ظرفیتهای جدید)، تحلیلگران انتظار دارند که ظرفیت اسمی کلی کشور تا پایان این دهه افزایش یابد و نه اینکه کاهش پیدا کند که این خلاف هدف اعلامشده پکن است.
این نتیجه مورد انتظار بهوضوح نشان میدهد که مبارزه دولت مرکزی با مازاد ظرفیت در صنایع قدیمی همچنان با مشکلات جدی مواجه است و در حال حاضر پکن نتوانسته است اراده اصلاحی خود را بر نیازهای رشد محلی و حفظ مشاغل منطقهای تحمیل کند.
منبع: نفت خبر