«جهان‌صنعت» گزارش می‌دهد:

درس سیاست‌ خارجی هند برای جهان

محمدرضا ستاری
کدخبر: 556333
هفته گذشته جهان شاهد تصویری چشمگیر بود؛ شی جین‌پینگ رییس‌جمهوری چین، نارندرا مودی نخست‌وزیر هند و ولادیمیر پوتین رییس‌جمهوری روسیه شانه‌به‌شانه در تیانجین و در حاشیه نشست سازمان همکاری شانگهای ایستاده بودند.
درس سیاست‌ خارجی هند برای جهان

محمدرضا ستاری – هفته گذشته جهان شاهد تصویری چشمگیر بود؛ شی جین‌پینگ رییس‌جمهوری چین، نارندرا مودی نخست‌وزیر هند و ولادیمیر پوتین رییس‌جمهوری روسیه شانه‌به‌شانه در تیانجین و در حاشیه نشست سازمان همکاری شانگهای ایستاده بودند. این تصویر چیزی فراتر از یک آیین دیپلماتیک را نشان می‌داد؛ نمادی از انسجام فزاینده میان اعضای کلیدی بریکس و جنوب جهانی در واکنش به فشارهای ایالات‌متحده. به همین دلیل برخی کارشناسان آمریکایی معتقدند، برای واشنگتن، این تصویر باید زنگ خطری جدی باشد زیرا اگر سیاست‌های آمریکا، دهلی‌نو را به مسکو و پکن نزدیک‌تر کند، ایالات ‌متحده هم راهبرد هند- اقیانوس آرام و هم جایگاه رهبری جهانی خود را در معرض خطر خواهد دید.

در همین رابطه مجله نشنال‌اینترست به تازگی در گزارشی تحلیلی آورده است: در ماه‌های اخیر واشنگتن تلاش کرده به دلیل خرید نفت ارزان روسیه، هند را با اعمال تعرفه‌های سنگین بر کالاهای هندی مجازات کند. منطق این اقدام ساده است؛ افزایش هزینه‌های هند، کاهش درآمدهای روسیه و تضعیف توانایی مسکو در ادامه جنگ اوکراین اما این منطق به‌وضوح معیوب است  زیرا تعرفه‌های تنبیهی نه محاسبات انرژی هند را تغییر می‌دهند و نه به پایان جنگ سرعت می‌بخشند؛ بلکه خطر تخریب یکی از مهم‌ترین شراکت‌های راهبردی آمریکا را در پی داشته و در لحظه‌ای حساس دهلی‌نو را به مسکو و پکن نزدیک‌تر می‌کند؛ درست زمانی که آمریکا باید خلاف این روند را دنبال کند. همزمان جابه‌جایی‌های ژئوپلیتیکی موازنه قدرت را تغییر می‌دهد و بلوک بریکس شامل چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی که اکنون با اعضای بیشتری گسترش یافته در برابر اقدامات تجاری واشنگتن منسجم‌تر شده است. یعنی آنچه روزگاری صرفا اتحادی سست میان اقتصادهای نوظهور با منافع متنوع بود، امروز هرچه بیشتر در برابر فشارهای اقتصادی آمریکا به اشتراک منافع رسیده است. در واقع نشست سه‌جانبه اخیر چین، روسیه و هند پس از سال‌ها در چین نشان‌دهنده ظرفیت بالقوه شکل‌گیری وزنه‌ای منسجم‌تر در برابر غرب بود.

در این میان تحلیلگران غربی معتقدند اگر ایالات‌‌متحده می‌خواهد رهبری جهانی خود را حفظ کند باید از سوق دادن هند به این هم‌پیمانی‌ها اجتناب کند. در عوض واشنگتن باید بکوشد هند را از راه همکاری انرژی، مشارکت‌های فناورانه، توافقات تجاری و احترام دیپلماتیک، محکم‌تر در مدار راهبردی خود جای دهد زیرا مسیر آینده مسیر مجازات نیست بلکه مسیر شراکت است.

چرا تعرفه‌ها علیه هند نتیجه نمی‌دهند

وابستگی هند به نفت روسیه برخاسته از ضرورت‌های اقتصادی داخلی است نه تمایل به مقابله با سیاست‌های آمریکا. نفت خام ارزان روسیه بیش از یک‌سوم واردات نفتی هند را تشکیل داده، میلیاردها دلار صرفه‌جویی برای دهلی‌نو به همراه داشته و به پایین نگه داشتن قیمت سوخت برای جمعیت ۴/‌۱میلیاردی این کشور کمک کرده است. بنابراین قطع ناگهانی این واردات می‌تواند شوکی ۱۱‌میلیارد دلاری بر اقتصاد وارد کند؛ باری که هیچ دولتی در هند تاب تحمل آن را ندارد.

رهبران هند همچنین استدلال می‌کنند که در چارچوب سقف قیمتی گروه۷ عمل  و به تثبیت قیمت‌های جهانی کمک کرده‌اند. علاوه بر این، هند هم‌راستا با منافع آمریکا، وابستگی خود به سلاح‌های روسی را کاهش داده، واردات از ایران و ونزوئلا را کم کرده و خرید نفت‌خام آمریکایی را افزایش داده است. این اقدامات نشان‌دهنده بی‌توجهی به نگرانی‌های آمریکا نیست بلکه بیانگر تلاشی دقیق برای ایجاد تعادل میان امنیت انرژی، مقرون‌به‌صرفه بودن و استقلال راهبردی است.

بنابراین تعرفه‌های تنبیهی نه‌تنها این روند تنوع‌بخشی را تسریع نمی‌کنند، بلکه مقاومت هند را عمیق‌تر می‌سازند. این اقدامات در دهلی‌نو این تصور را تقویت می‌کند که آمریکا شریکی ناپایدار است که حاضر است فشار اقتصادی را علیه دوستان خود به کار گیرد. همزمان، چنین رفتاری برای مسکو و پکن فرصتی ارزشمند فراهم می‌آورد تا ادعا کنند واشنگتن دوستان خود را قلدرمآبانه تحت فشار قرار می‌دهد در حالی که از آنها وفاداری می‌طلبد.

پیامد نزدیک‌تر شدن هند به چین و روسیه

در همین رابطه جیانلی یانگ، پژوهشگر دانشکده حکمرانی کندی در دانشگاه هاروارد در مقاله‌ای برای مجله نشنال‌اینترست می‌نویسد: سیاست خارجی هند دهه‌ها بر اصل خودمختاری راهبردی استوار بوده و هرگاه تحت‌فشار قرار گرفته، دهلی‌نو به شکل غریزی به گسترش گزینه‌های خود پرداخته است. در نتیجه رهبران چین به‌خوبی از این غریزه بهره‌برداری کرده‌اند. به طوری که پکن بارها با کند کردن روند ترخیص واردات حیاتی نظیر آهنرباهای خاکی کمیاب، کود و ماشین‌آلات صنعتی، آسیب‌پذیری‌های هند را به او یادآوری کرده است. بازگرداندن مهندسان چینی فاکسکان از کارخانه‌های آیفون در هند نیز نشان داد که وابستگی زنجیره‌های تامین چه خطراتی دارد.

در همین حال نیروهای چینی از زمان درگیری مرگبار در گالوان در سال ۲۰۲۰ همچنان در مرز هیمالیا مستقر مانده‌اند و بخش‌های وسیعی از مناطق مرزی را از دسترس گشت‌های هندی خارج کرده‌اند. با این وجود در سایه تردید نسبت به حمایت آمریکا، دهلی‌نو لحن خود را نرم‌تر کرده و به جای تاکید بر بازگشت به وضعیت پیش از ۲۰۲۰ از مسیر مثبت در روابط سخن می‌گوید. حتی در موضوعات حساسی مانند تبت و هند واکنش خود را ملایم‌تر کرده و نشان داده که ترجیح می‌دهد به جای رویارویی، مسیر عادی‌سازی شکننده را دنبال کند. در چنین فضایی نشست‌های سه‌جانبه روسیه-هند-چین بیش از آنکه شراکت ایدئولوژیک به نظر برسد، به نوعی بیمه در برابر فشارها شباهت دارد. برای مسکو این نشست‌ها اثباتی است بر عدم انزوا؛ برای پکن وسیله‌ای است برای ثبات جبهه قاره‌ای و برای دهلی‌نو ابزاری است برای مقابله با اجبار احتمالی از هر دو طرف. در چنین شرایطی تعرفه‌های دوران ترامپ نیز این روندها را تشدید کرده چرا که به گفته مقامات سابق هندی این اقدامات آمریکا مشوق مشترکی برای کشورهای بریکس فراهم آورد تا وابستگی خود به دلار را کاهش دهند و تجارت درون‌گروهی را تعمیق بخشند. ایالات‌ متحده بارها هند را «ستون مرکزی» راهبرد هند- اقیانوس آرام خوانده است؛ شریکی دموکراتیک، وزنه‌ای حیاتی در برابر چین و پلی به سوی جنوب جهانی. با این حال سیاست تعرفه‌ای واشنگتن دقیقا این اهداف را تضعیف می‌کند. در کوتاه‌مدت، تعرفه‌ها تسلط روسیه بر قلمرو اوکراین را کاهش نمی‌دهد. در واقع آنچه انجام می‌دهد فرسایش حسن‌نیت در دهلی‌نو، هدر دادن ظرفیت دیپلماتیک و دشوار کردن همکاری‌های امنیتی است. هند پیش‌تر به‌ عنوان یک تامین‌کننده امنیت خالص عمل کرده است؛ از تجهیز فیلیپین گرفته تا اشتراک اطلاعات با شرکای آسیای جنوب‌شرقی و گسترش مانورهای دفاعی با آمریکا و ژاپن. در نتیجه اختلافات تعرفه‌ای تنها حواس‌ها را از این اقدامات حیاتی پرت می‌کنند. در بلندمدت، خطرها آشکارتر نیز می‌شوند زیرا هم‌گرایی بیشتر میان روسیه، هند و چین همراه با انسجام بریکس می‌تواند به روسیه روزنه‌های دیپلماتیک بدهد، چین را در برابر تحریم‌های غرب مقاوم‌تر سازد و برای هند بسترهای چندجانبه‌ای فراهم کند تا در برابر فشار آمریکا مقاومت کند.  چنین نتیجه‌ای نفوذ واشنگتن را نه‌تنها در آسیا بلکه در سراسر جنوب جهانی، یعنی  جایی که هند وزن ویژه‌ای دارد  فرسایش خواهد داد.

یک راهبرد هوشمندانه‌تر آمریکا- هند

در نتیجه تحلیلگران آمریکایی معتقدند، به‌جای اجبار، واشنگتن باید معماری سیاستی را دنبال کند که همکاری با ایالات‌ متحده برای هند سودمندترین گزینه باشد. چند گام اساسی در این مسیر می‌تواند نقش‌آفرین باشد.

نخست بحث همکاری انرژی است. یعنی توافقی بلندمدت میان واشنگتن و دهلی‌نو برای تضمین دسترسی هند به گاز طبیعی مایع و نفت خام آمریکا با قیمت‌های رقابتی. این توافق باید با سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های هند از خط لوله تا تاسیسات ذخیره و بنادر  پشتیبانی شود. همچنین آزادسازی هماهنگ ذخایر استراتژیک و سازوکارهای مالی برای مقابله با شوک‌های قیمتی می‌تواند پایداری سیاسی این توافق را تضمین کند. پیوند دادن این همکاری با سرمایه‌گذاری مشترک در انرژی‌های تجدیدپذیر، ذخیره‌سازی برق و فناوری هیدروژن، هر دو کشور را برای آینده‌ای پاک‌تر آماده می‌کند. مساله دوم شراکت‌های فناورانه است. هند صرفا یک بازار مصرفی نیست بلکه یک قدرت فناورانه است. با نیروی عظیم مهندسان و اکوسیستم پرجنب‌وجوش استارتاپی. این کشور آماده نقش‌آفرینی در آینده هوش مصنوعی، نیمه‌رساناها و نوآوری در انرژی پاک است. بنابراین واشنگتن ناچار است دهلی‌نو را به ‌طور کامل در اکوسیستم فناوری خود ادغام کند؛ از ایجاد مراکز تحقیق مشترک هوش مصنوعی در بنگلور و حیدرآباد گرفته تا توسعه ظرفیت نیمه‌رسانا و ساخت زیرساخت‌های ابری بومی سازگار با استانداردهای هند. موضوع سوم نیز روابط تجاری و اقتصادی است. آمریکا همچنان بزرگ‌ترین بازار صادراتی هند است. صادرات هند به آمریکا در سال ۲۰۲۴ حدود ۴/‌۸۷میلیارد دلار بود؛ یعنی بسیار بیشتر از صادرات به روسیه یا چین. بنابراین واشنگتن می‌تواند این برتری را با توافقات تجاری، به‌ویژه در داروسازی، خدمات فناوری اطلاعات و کالاهای انرژی پاک گسترش دهد. کاهش موانع تعرفه‌ای بر کالاهای هندی مانند منسوجات و داروها حسن‌نیت ایجاد می‌کند و وابستگی متقابل اقتصادی را تقویت می‌کند.

مساله چهارم هم به گفته تحلیلگران غربی احترام دیپلماتیک و اطمینان راهبردی است. واقعیت این است که  هند نسبت به جاه‌طلبی‌های چین، پیوندهای آن با پاکستان و پروژه‌های سدسازی‌اش در فلات تبت بدگمان است. واشنگتن می‌تواند به دهلی‌نو اطمینان دهد که تعامل آمریکا با چین به زیان هند نخواهد بود.

مدیریت ابهامات هند

با این حال منتقدان می‌گویند رفتار هند گاهی برای واشنگتن آزاردهنده بوده است؛ از جمله ادامه واردات نفت از روسیه، بی‌طرفی در موضوع اوکراین و مقاومت در برابر فشارهای غرب. این نگرانی‌ها بی‌اساس نیستند اما باید در بستر خود فهمیده شوند. بی‌طرفی هند بازتاب نیازهای اقتصادی داخلی و تمایل به جلوگیری از وابستگی بیش‌ازحد روسیه به چین است. واردات نفتی هند نیز سپری در برابر شوک‌های جهانی بوده و ثبات اقتصادی در پرجمعیت‌ترین کشور جهان را تضمین کرده است.

بنابراین ایالات‌ متحده نباید انتظار داشته باشد هند کاملا با مواضع غرب همسو شود. هدف باید این باشد که هرگاه هند موازنه‌گری می‌کند، این موازنه به سمت آمریکا سنگینی کند نه برعکس. این امر نیازمند مشوق است، نه مجازات. همچنین نیازمند درک این واقعیت است که هند همزمان با اروپا، ژاپن و جنوب جهانی نیز همکاری خواهد داشت. بنابراین وظیفه واشنگتن نه مطالبه انحصار بلکه جذاب ساختن شراکت با آمریکاست.

اهمیت راهبرد هند برای آمریکا

این موضوع تنها به هند و اقیانوس آرام محدود نمی‌شود. سیاستی نادرست در قبال هند می‌تواند روندهای جاری را سرعت بخشد؛ از جمله تلاش کشورهای بریکس برای استفاده از سازوکارهای تسویه غیردلاری، خرید طلا توسط بانک‌های مرکزی به‌ عنوان سپر در برابر تحریم‌های آمریکا و ظهور معماری‌های مالی موازی در آسیا و فراتر از آن. در واقع هرچند دلار همچنان مسلط خواهد ماند اما موقعیت انحصاری آن به ‌طور پیوسته در حال به چالش کشیده شدن است.

برعکس، یک سیاست هوشمندانه در قبال هند رهبری آمریکا را تقویت خواهد کرد. اعتبار هند در جنوب جهانی به آن ظرفیت منحصر‌به‌فردی می‌دهد تا مواضع آمریکا را درباره موضوعاتی چون تاب‌آوری زنجیره‌های تامین و تغییرات اقلیمی تقویت کند. توانایی هند همچنین در موازنه با چین در هند-اقیانوس آرام بی‌بدیل است و نقش آن به‌ عنوان شریکی اجتناب‌ناپذیر در عصر جسارت فزاینده اقتدارگرایان، ارزشی دوچندان دارد.

در چنین شرایطی، ایالات‌ متحده در برابر یک انتخاب بنیادین قرار دارد. یعنی می‌تواند مسیر تعرفه‌ها و اجبار را ادامه دهد و امیدوار باشد هند را وادار به تبعیت کند. یا می‌تواند بی‌حاصل بودن این رویکرد را بپذیرد و به جای آن، توافق‌های پایدار و سودمندی بسازد که منافع هند را با منافع خود همسو کند. در واقع در زمانی که موازنه جهانی در حال تغییر است و هم‌پیمانی‌های تازه‌ای شکل می‌گیرند، واشنگتن نمی‌تواند یکی از محوری‌ترین شرکای خود را از دست بدهد. انتخاب مجازات به معنای سوق دادن هند به سمت پکن و مسکو است که هم روند پایان جنگ اوکراین را دشوار می‌کند و هم جایگاه آمریکا در منطقه هند- اقیانوس آرام را  تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

وب گردی