تعرفههای تجاری؛ دیوارهای پنهان اقتصاد

جهانصنعت – تعرفههای تجاری یکی از قدیمیترین ابزارهای سیاستگذاری اقتصادی هستند که دولتها برای مدیریت جریان کالاهای وارداتی و حمایت از تولید داخلی به کار میگیرند. سادهترین تعریف تعرفه این است که دولت برای ورود کالاهای خارجی به کشور مالیاتی وضع میکند تا قیمت آن کالاها افزایش یابد. به این ترتیب، تولیدکنندگان داخلی در رقابت با کالاهای خارجی از موقعیت بهتری برخوردار میشوند و دولت نیز از محل دریافت این مالیات به درآمدی پایدار دست پیدا میکند اما در کنار این تعریف ساده، تعرفهها آثار اقتصادی گستردهای دارند که بر تجارت، تولید، مصرف و حتی روابط بینالمللی کشورها اثر میگذارند.
تعرفهها معمولا دو نوع اصلی دارند: تعرفههای خاص و تعرفههای درصدی یا ارزشی. در نوع اول، برای هر واحد کالای وارداتی مبلغ ثابتی دریافت میشود، مثلا ۱۰دلار برای هر تن فولاد. در نوع دوم، درصدی از ارزش کالا بهعنوان مالیات دریافت میشود، مثلا ۲۰درصد از قیمت خودروی وارداتی. بسیاری از کشورها از ترکیب این دو روش استفاده میکنند تا هم درآمد دولت را افزایش دهند و هم در برابر کالاهایی که رقابت شدیدی با تولید داخلی دارند، سد ایجاد کنند.
کارکرد اصلی تعرفهها حمایت از صنایع داخلی است. وقتی کالای خارجی با قیمت پایین وارد بازار میشود، تولیدکنندگان داخلی نمیتوانند با آن رقابت کنند و ممکن است از بازار حذف شوند. در چنین شرایطی، تعرفه بهعنوان یک دیوار محافظ عمل میکند و فرصت میدهد تا تولیدکنندگان داخلی رشد کرده و توان رقابتی خود را ارتقا دهند. اما این حمایت همیشه جنبه مثبت ندارد. تجربه بسیاری از کشورها نشان داده که اگر حمایت تعرفهای طولانیمدت و بدون برنامه باشد، صنایع داخلی بهجای افزایش بهرهوری، به اتکای همین حمایتها عادت میکنند و عملا ناکارآمد باقی میمانند.
از سوی دیگر، تعرفهها تاثیر مستقیمی بر مصرفکنندگان دارند. افزایش تعرفه واردات به معنای بالا رفتن قیمت کالاهای خارجی است و در بسیاری از مواقع، تولیدکنندگان داخلی نیز از این فرصت استفاده کرده و قیمت محصولات خود را افزایش میدهند. بنابراین مصرفکننده نهایی معمولا هزینه حمایت از تولید داخلی را میپردازد. این موضوع بهویژه در کشورهایی که سبد مصرفی خانوارها وابستگی زیادی به کالاهای وارداتی دارد، اثر قابل توجهی بر سطح رفاه جامعه میگذارد.
تعرفهها همچنین در عرصه روابط بینالملل اهمیت زیادی دارند. وضع تعرفههای سنگین ممکن است به اختلافات تجاری بین کشورها منجر شود و حتی به جنگهای تجاری دامن بزند. نمونه بارز آن اختلافات میان آمریکا و چین در سالهای اخیر است که با افزایش متقابل تعرفهها، نهتنها تجارت جهانی بلکه رشد اقتصادی دو کشور را نیز تحتتاثیر قرار داد. به همین دلیل، سازمان تجارت جهانی(WTO) تلاش میکند با وضع قواعد و چارچوبهای مشخص، کشورها را به کاهش تعرفهها و حرکت به سمت تجارت آزاد تشویق کند. با این حال، بسیاری از کشورها همچنان تعرفهها را بخشی ضروری از سیاست صنعتی و تجاری خود میدانند. به ویژه کشورهای در حال توسعه که تلاش میکنند با حمایت از صنایع نوپا، مسیر صنعتیشدن را طی کنند. در این میان، موضوع تعادل اهمیت دارد. تعرفهها اگر با برنامهریزی درست، شفافیت و زمانبندی مناسب اعمال شوند، میتوانند به رشد اقتصادی کمک کنند. اما اگر بهصورت بلندمدت و بدون راهبرد مشخص ادامه یابند، تنها به ناکارآمدی اقتصادی، افزایش قیمتها و کاهش رقابتپذیری منجر خواهند شد.
در نهایت، تعرفههای تجاری نه صرفا یک ابزار مالیاتی بلکه ابزاری پیچیده در سیاستگذاری اقتصادی هستند. آنها میتوانند مانند دیوارهایی پنهان از صنایع داخلی محافظت کنند اما اگر این دیوارها بیش از حد بلند و همیشگی شوند، به زندانی برای همان صنایع بدل خواهند شد.