تکرار اشتباه بوش توسط ترامپ

جهان صنعت – «در سال۲۰۱۶، دونالد ترامپ در جریان رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری آمریکا، جنگهای آمریکا پس از ۱۱سپتامبر را «فاجعه» خواند. در سال۲۰۲۰، جو بایدن کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری با جنگهای خاورمیانه مخالفت کرد و توانست با همین رویه پیروز شود. ترامپ در رقابتهای انتخاباتی سال گذشته بر این موضوعات تمرکز زیادی به خرج داد و متعهد شد تا جلوی «جنگ جهانی سوم» را بگیرد اما اکنون با آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران و وارد شدن آمریکا به این جنگ، ترامپ در خطر تکرار اشتباهات بوش پسر در خاورمیانه است.»
روزنامه واشنگتنپست با بیان این مطلب در گزارشی مینویسد: ترامپ اکنون انتخاب کرده که به درگیری اسرائیل علیه ایران ملحق شود. او با این کار مذاکرات دیپلماتیک کوتاهمدت خود را که میتوانست مثمرثمر باشد، تهدید کرده و خطر قرار دادن آمریکا را به یک باتلاق دیگر به جان خریده است.
یک جنگ جدید به یک خیانت بزرگ برای میلیونها آمریکایی طبقه کارگر تبدیل میشود که سال گذشته به امید بهتر شدن وضعیت زندگی و معیشت خود، به ترامپ رای دادند.
افرادی مانند سناتور برنی سندرز و الکساندر اوکازیو کورتز به همراه دیگر سناتورها چون جاشهاولی، مارجوری تیلور گرین و نیز تاکر کارلسون، استیون بنن و چارلی کرک مخالف جنگ هستند. این افراد با وجود فشار شدید از سوی تندروهای جمهوریخواه در مخالفت با پیشرفت به سمت جنگ، قاطعتر و مصممتر شدهاند و هرچه فشار بیشتری بر آنها وارد میشود، این افراد بیشتر بر موضع خود در برابر جنگ تاکید و مقاومت میکنند.
نظرسنجی موسسه YouGov نشان داد که تنها ۱۶درصد از آمریکاییها فکر میکنند ارتش ایالاتمتحده باید در درگیری بین اسرائیل و ایران دخالت کند. ۶۰درصد میگویند نباید این افتاق بیفتد. اکثریت دموکراتها یا ۶۵درصد آنها، ۶۱درصد حامیان مستقل و ۵۳درصد جمهوریخواهان مخالف مداخله آمریکا هستند. یک نظرسنجی در ماه مه از موسسه بروکینگز نشان داد که اکثریت آمریکاییها از دیپلماسی به جای جنگ به عنوان روشی برای حلوفصل برنامه هستهای ایران حمایت میکنند.
دلایل این مخالفت باید روشن باشد. برخی افراد با دیدگاههای تندرو به یک حمله سریع به تاسیسات هستهای فردو در ایران فکر میکنند. این ادعاها به طرز نگرانکنندهای یادآور ادعاهای بیش از ۲۰سال پیش هستند که جنگ عراق تحت رهبری رییسجمهور جورج بوش پسر بهعنوان یک «پیروزی آسان» توصیف میشد.
در واقع، جنگ بین ایالاتمتحده و ایران هرگز به این سادگی نخواهد بود. ارتش اسرائیل و اطلاعات آن در روزهای ابتدایی تجاوز به ایران نتایجی به دست آوردند که یادآور دستاوردهای مشابه ارتش ایالاتمتحده در روزها و هفتههای اولیه جنگ عراق است اما جنگها همیشه اول فریبنده هستند و در ادامه، نتایج متفاوت خواهد بود.
استراتژیستهای نظامی مدتهاست که هشدار دادهاند که تصور یک حمله تنها با استفاده از نیروی هوایی، صرفا یک رویاپردازی است. بمبافکنهای آمریکایی به تاسیسات فردو حمله کردهاند و از بمبهایی استفاده کردهاند که برای نفوذ به عمق زمین طراحی شدهاند. اما از آنجایی که ایران این تاسیسات را زیر یک کوه ساخته است، ارزیابی میزان خسارت واردشده بدون حضور بازرسان در زمین دشوار خواهد بود.
حتی اگر دولت واشنگتن بتواند خود را قانع کند که با انجام یک عملیات «یکباره» تمام اهداف لازم را محقق کرده است، باز هم طرف مقابلش که ایران باشد، حق واکنش دارد. ایران میتواند تنگه هرمز را که حدود ۲۰درصد از عرضه نفت جهانی از آن عبور میکند، ببندد و پایگاههای آسیبپذیر ایالاتمتحده در سراسر خاورمیانه را با مجموعهای از موشکهای پیشرفته کوتاهبرد و میانبرد هدف قرار دهد.
اگر ایران به پایگاههای ایالاتمتحده حمله کند، واشنگتن مجبور خواهد شد که بهطور متقابل پاسخ دهد. این وضعیت میتواند منجربه جنگی بزرگ در خاورمیانه شود و این در حالی است که مردم آمریکا از جنگهای طولانیمدت در این منطقه خسته شدهاند. این وضعیت همچنین هدف اعلامشده سیاستگذاران آمریکایی چه از جناح چپ و چه راست و حتی در زمان دولت اوباما را که انتقال منابع محدود به منطقه استراتژیک و مهم اقیانوس آرام است، به چالش میکشد. در نهایت، این وضعیت میتواند به معنای آن باشد که نسل دیگری از نظامیان آمریکایی زندگی خود را صرف جنگهای غیرضروری کنند.
ادامه دخالت آمریکا در جنگ کنونی یک اشتباه بزرگ خواهد بود. یک جایگزین وجود دارد. پس از بمباران سایتهای هستهای ایران، ترامپ باید از اسرائیل بخواهد که حملات خود را متوقف کرده و به مسیر دیپلماتیک بازگردد. بهترین راه برای جلوگیری از این وضعیت، ایجاد توافقی است که برنامه هستهای ایران را تحت محدودیتهای نظارتی دقیق قرار دهد.
در سال۲۰۰۳، گزینهای برای استفاده از دیپلماسی در مورد عراق وجود داشت اما این گزینه کنار گذاشته شد. میلیونها نفر به دلیل تصمیم عجولانه دولت بوش برای ترک تلاشهای دیپلماتیک و استفاده از گزینه نظامی آسیب دیدهاند. این تصمیم براساس باور نادرستی بود که استفاده از نیروی نظامی نشانه قدرت است نه ضعف و ترامپ نباید همان اشتباه را تکرار کند.
در سال۲۰۰۳، صداهای مخالف در واشنگتن معدود بود و بسیار متفرق اما اکنون راستها و چپها اکثرا مخالف اقدامات نظامی بیشتر آمریکا علیه ایران هستند.