مس، فلز سرنوشتساز قرن

عاطفه قاسمیان– در جهانی که به سرعت در حال حرکت به سوی اقتصادهای دیجیتال، کمکربن و هوشمند است، برخی منابع طبیعی بار دیگر به نقطه کانونی توجه سیاستگذاران و اقتصاددانان بازگشتهاند. مس بیتردید یکی از این عناصر کلیدی است فلزی رسانا، انعطافپذیر، مقاوم در برابر خوردگی و کاملا قابل بازیافت. جایگاه مس، از یک ماده خام صنعتی به یک عنصر راهبردی در قرن بیستویکم ارتقا یافته است. در این نوشتار، تلاش میشود به نقش تحولآفرین مس در آینده اقتصاد جهانی، چالشهای عرضه و تقاضا، جایگاه کشورهای در حال توسعه و در نهایت فرصتهای نهفته برای ایران پرداخته شود.
مس در قلب تحول فناورانه و زیستمحیطی
مصرف مس در گذشته عمدتا محدود به صنعت ساختمان، سیمکشی و لولهکشی بود اما در دهههای اخیر، انفجار تقاضا در حوزههایی چون خودروهای الکتریکی، انرژیهای تجدیدپذیر، فناوری اطلاعات، شبکههای برق هوشمند و زیرساختهای شهرهای هوشمند، باعث شده مس به یک فلز راهبردی بدل شود.
براساس گزارش «سازمان بینالمللی مس (ICA)»، پیشبینی میشود که تا سال۲۰۵۰، تقاضای جهانی برای مس تا دو برابر افزایش یابد. این رشد خیرهکننده به دلیل نقش غیرقابل جایگزین مس در رسانایی الکتریکی و انتقال انرژی است. برای نمونه:
یک خودروی برقی بهطور متوسط بین ۷۰ تا ۸۰ کیلوگرم مس مصرف میکند، یعنی بیش از دو برابر یک خودروی بنزینی.
یک مزرعه بادی ۳ تا ۵مگاواتی ممکن است تا ۴ تُن مس نیاز داشته باشد.
انتقال برق از منابع تجدیدپذیر به شهرها نیازمند شبکههای مدرن و سیمکشیهای عظیمی است که تماما با مس انجام میشود.
درواقع، گذار جهانی به انرژی پاک بدون دسترسی پایدار به مس، امکانپذیر نیست.
تهدید کمبود عرضه در افق جهانی
در حالی که تقاضا در حال رشد بیوقفه است، عرضه مس با محدودیتهای جدی روبهرو است. طبق گزارش اخیر آنکتاد (UNCTAD)، جهان ممکن است از اواخر دهه جاری با یک شکاف فزاینده بین عرضه و تقاضا مواجه شود. برخی از عوامل محدودکننده عبارتند از:
-کاهش عیار معادن موجود: معادن بزرگ جهان مانند اسکوندیدا (شیلی) به تدریج بهرهبرداری کمتری دارند.
-سرمایهگذاری ناکافی در اکتشاف و فرآوری: پروژههای جدید مس نیاز به سرمایهگذاریهای چند میلیارد دلاری و زمانبر دارند.
-چالشهای زیستمحیطی و اجتماعی: اعتراضات محلی، کمبود آب و مقررات سختگیرانه محیطزیستی، راهاندازی معادن جدید را دشوار کرده است.
-ریسکهای ژئوپلیتیکی: تمرکز تولید در چند کشور خاص، مانند شیلی و پرو زنجیره تامین را در برابر بیثباتی سیاسی آسیبپذیر میسازد.
این در حالی است که ICA اعلام کرده منابع زمینشناختی کافی برای پاسخگویی به تقاضای آتی وجود دارد اما آنچه کمبود ایجاد میکند، تاخیر در توسعه پروژهها و ضعف حکمرانی منابع است.
تمرکز تولید، پراکندگی مصرف
براساس آمارهای رسمی، بیش از ۴۰درصد مس معدنی جهان تنها در دو کشور، شیلی و پرو تولید میشود. سایر تولیدکنندگان مهم عبارتند از: جمهوری دموکراتیک کنگو، زامبیا، اندونزی، روسیه، قزاقستان و ایالات متحده. در مقابل، مصرف عمده مس در کشورهایی چون چین، آمریکا، آلمان، کرهجنوبی و ژاپن رخ میدهد.
این تمرکز تولید و پراکندگی مصرف، باعث افزایش ریسک ژئوپلیتیکی در بازار مس شده است؛ بهویژه که برخی کشورهای تولیدکننده با مشکلات مزمن سیاسی، ضعف زیرساخت یا نبود شفافیت مواجهند.
کشورهای در حال توسعه: آغاز زنجیره محروم از سود
در نگاه اول، ممکن است افزایش تقاضای جهانی برای مس، خبری خوش برای کشورهای در حال توسعه به نظر برسد اما در واقع، بسیاری از این کشورها صرفا در ابتدای زنجیره قرار دارند- به عنوان صادرکننده موادخام مانند کنسانتره یا کاتد مس- و از ارزشافزوده صنایع پاییندستی بینصیب میمانند.
گزارش آنکتاد صریحا تاکید دارد که: «سهم کشورهای در حال توسعه از کل ارزشافزوده زنجیره جهانی مس، بسیار کمتر از پتانسیل زمینشناسی آنهاست.» کشورهایی چون زامبیا و کنگو با وجود دارا بودن ذخایر عظیم، هنوز عمدتا صادرکننده موادخام باقیماندهاند. در مقابل، چین با واردات کنسانتره از کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین، توانسته صنایع پاییندستی قدرتمندی ایجاد کند که کابل، مدار الکترونیکی، باتری و حتی خودروهای برقی تولید میکند.
فرصتهای نوظهور: فرآوری، بازیافت و حکمرانی بهتر
براساس پیشبینی ICA، بخش فزایندهای از تامین آینده مس باید از طریق بازیافت تامین شود. در حال حاضر، حدود ۳۰درصد مصرف جهانی مس از منابع بازیافتی (Secondary Copper) تامین میشود اما این ظرفیت هنوز جای رشد بسیاری دارد. از سوی دیگر، ایجاد زیرساخت فرآوری داخلی در کشورهای تولیدکننده (ذوب، پالایش، ریختهگری و نورد) میتواند سهم آنها را از سود جهانی مس افزایش دهد. تحقق این اهداف نیازمند:
۱- سرمایهگذاری بلندمدت در صنایع پاییندستی
۲- اصلاح ساختار مالیاتی برای تشویق صادرات با ارزشافزوده بالا
۳- همکاری فناورانه با کشورهای صنعتی
۴- تقویت حکمرانی منابع، شفافیت و کاهش رانتخواری.
و اما ایران: فرصت ازدسترفته؟
کشور ایران با در اختیار داشتن معادن بزرگی چون سرچشمه، سونگون و میدوک، از جمله دارندگان ذخایر مهم مس در منطقه بهشمار میرود اما آیا توانسته از این پتانسیل در مسیر توسعه اقتصادی استفاده کند؟
طبق آمار رسمی، در سال ۱۴۰۳ صادرات کنسانتره مس ایران حدود ۱۶۲میلیون دلار بوده است. این عدد معادل تنها صفردرصد از صادرات غیرنفتی کالایی کشور است در حالی که ارزش بازار جهانی مس به دهها میلیارد دلار میرسد. بر آوردها نشان میدهد سهم ایران از تولید جهانی مس تنها به حدود ۵/۱درصد میرسد؛ در حالی که از منظر ذخایر مس، جزو ۱۰کشور برتر جهان محسوب میشود.
نبود زیرساختهای مدرن ذوب و پالایش، نبود سیاستهای تشویقی، ضعف در جذب سرمایهگذاری خارجی و صادرات مواد خام، ازجمله عوامل اصلی این عقبماندگی هستند.
نکته نگرانکنندهتر آنکه کشورهایی مانند ترکیه و امارات با واردات موادخام از ایران، آنها را فرآوری کرده و به محصول نهایی تبدیل میکنند و در واقع با تغییر جایگاه خود در زنجیره ارزش جهانی، سهم ارزشافزوده بالاتری از بازار بهدست میآورند.
نتیجهگیری: فرصتی که نباید از دست برود
مس دیگر صرفا یک کالای معدنی نیست؛ بلکه به عنصر راهبردی در گذار جهانی به فناوری، انرژی پاک و اقتصاد هوشمند تبدیل شده است. کشورهایی که امروزه برای بهرهبرداری بهتر از زنجیره ارزش این فلز سرمایهگذاری میکنند، فردا در عرصه رقابت جهانی دست بالا را خواهند داشت.
برای ایران نیز این لحظه، یک فرصت تاریخی برای عبور از خامفروشی و حرکت بهسوی توسعه صنعتی پایدار است. تحقق این هدف مستلزم:
– بازنگری در سیاستهای صادراتی و تشویق صنایع پاییندستی
– جذب سرمایهگذاری خارجی با شروط فناورانه
– ارتقای حکمرانی منابع، شفافسازی و مقابله با فساد
و طراحی نقشه راه ملی برای توسعه زنجیره مس در افق ۱۰ ساله است.
فرصتهایی مانند مس، در تلاقی انرژی، فناوری و سیاست جهانی، نادر و سرنوشتسازند. از دست رفتن آنها، هزینهای بیش از آن دارد که بعدها بتوان جبران کرد.
منبع: آیندهنگر