شوک بزرگ به رگ‌های حیاتی اقتصاد

کدخبر: 540703
در بحبوحه جنگی بی‌سابقه میان ایران و اسرائیل، تأثیرات این درگیری نظامی نه‌فقط در حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی، بلکه در بطن اقتصاد کشور نیز خود را به‌روشنی نشان داده است.
شوک بزرگ به رگ‌های حیاتی اقتصاد

جهان صنعت– در بحبوحه جنگی بی‌سابقه میان ایران و اسرائیل، تأثیرات این درگیری نظامی نه‌فقط در حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی، بلکه در بطن اقتصاد کشور نیز خود را به‌روشنی نشان داده است. یکی از نخستین قربانیان این بحران، صنعت حمل‌ونقل ایران است؛ صنعتی راهبردی که پیش از این نیز با چالش‌هایی جدی در زیرساخت، فناوری، لجستیک، و سیاستگذاری مواجه بود. جنگ کنونی، مانند تیغی دولبه، همزمان بر عرضه، تقاضا، امنیت مسیرها، قیمت‌ها، و سرمایه‌گذاری در حوزه حمل‌ونقل فشار وارد کرده و بخش‌های مختلف این صنعت را با تهدیدات آنی و بلندمدت مواجه ساخته است.

حمل‌ونقل جاده‌ای؛ اولین قربانی جنگ

حمل‌ونقل جاده‌ای که حدود ۷۰درصد بار و مسافر داخلی ایران را جابه‌جا می‌کند، بیشترین آسیب را از شرایط جنگی دیده است. از همان روزهای نخست، بسیاری از رانندگان ترانزیتی از عبور در جاده‌های مرزی خودداری کردند. در مناطق غربی و جنوب‌غربی (مانند خوزستان، ایلام و کرمانشاه) هشدارهای امنیتی و افزایش حضور نظامی، حرکت کامیون‌ها را به شدت محدود کرده است.

ورود کامیون‌ها به بنادر جنوبی مانند بندر امام و بندر بوشهر به شدت کاهش یافته است. شرکت‌های پخش و لجستیک کالا برای انتقال محصولات به مراکز استان‌ها با مشکل مواجهند و حتی توزیع سوخت و کالاهای اساسی نیز در مناطقی با اختلال جدی همراه شده است. افزایش زمان توقف و ناامنی جاده‌ها باعث افزایش کرایه حمل، هزینه‌های بیمه و کاهش اطمینان از تحویل به‌موقع شده است.

افزایش قیمت سوخت، قطعات یدکی، لاستیک و روغن که بخشی از آن ناشی از اختلال در واردات و بخشی ناشی از رشد انتظارات تورمی است، هزینه ناوگان باری را چند برابر کرده است. همین عامل باعث خروج برخی کامیون‌داران از چرخه حمل‌ونقل شده است.

حمل‌ونقل ریلی؛ ظرفیتی بلااستفاده در سایه بحران

حمل‌ونقل ریلی در ایران همواره از کم‌برخوردار بودن نسبت به جاده‌ای رنج می‌برد اما در دوران جنگ، همین ظرفیت محدود نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. خطوط ریلی غرب کشور (مانند راه‌آهن کرمانشاه، خرمشهر و شلمچه) در معرض خطرات امنیتی جدی هستند. اختلال در تردد قطارهای باری بین‌المللی باعث تعلیق بسیاری از خطوط حمل بار به عراق و سوریه شده است.

قراردادهای ریلی میان ایران و کشورهای همسایه چون عراق، ترکیه و سوریه برای عبور بار ترانزیتی، در سایه افزایش تنش‌های منطقه‌ای، به حالت تعلیق درآمده‌اند. این موضوع به‌ویژه بر پروژه‌هایی مانند کریدور شمال-جنوب و شرق-غرب اثر منفی داشته و توان رقابتی ایران در تجارت منطقه‌ای را کاهش داده است. در پی تحریم‌ها و تداوم جنگ، واردات قطعات یدکی برای تعمیرات و نوسازی ناوگان می‌تواند با مشکل مواجه شود. بسیاری از واگن‌های باری زمینگیر شوند و برنامه‌های توسعه‌ای نظیر خرید لکوموتیو جدید متوقف شوند.

حمل‌ونقل هوایی؛ آسمان پرخطر

در پی افزایش تنش نظامی، بسیاری از شرکت‌های هواپیمایی بین‌المللی از عبور از آسمان ایران خودداری می‌کنند. این موضوع نه‌تنها بر ترانزیت هوایی بین‌المللی تأثیر منفی گذاشته، بلکه درآمدهای حاصل از عبور پروازها از حریم هوایی ایران را نیز متوقف کرده است.

فرودگاه‌هایی مانند امام، مهرآباد، اهواز، بندرعباس و بوشهر در معرض تهدید مستقیم حملات موشکی یا پهپادی قرار گرفته‌اند. این امر باعث کاهش پروازهای داخلی، لغو برخی خطوط خارجی و افزایش نگرانی در میان مسافران شده است.

در شرایط تحریم و جنگ، واردات قطعات هواپیما تقریبا غیرممکن شده است. هواپیمایی جمهوری اسلامی و دیگر خطوط داخلی با چالش جدی در نگهداری ناوگان روبه‌رو خواهند شد. زمینگیر شدن هواپیماها و افزایش هزینه تعمیرات، به کاهش ظرفیت پرواز منجر خواهد شد.

حمل‌ونقل دریایی؛ آب‌های ناآرام جنوب

درگیری نظامی در خلیج‌فارس و دریای عمان، حمل‌ونقل دریایی را در خطری بی‌سابقه قرار داده است. حملات پهپادی و تهدید به بستن تنگه هرمز، باعث کاهش تردد کشتی‌های خارجی به بنادر ایران شده است. شرکت‌های بیمه بین‌المللی از پوشش کشتی‌هایی که به بنادر ایران تردد می‌کنند، خودداری می‌کنند یا نرخ‌ها را به‌شدت افزایش داده‌اند.

صادرات مواد پتروشیمی، میعانات گازی و محصولات کشاورزی با اختلال همراه شده است. شرکت‌های بین‌المللی برای تحویل کالا به ایران دچار تردید شده‌اند. از طرفی، واردات کالاهای اساسی مانند گندم، دارو، تجهیزات پزشکی و مواد اولیه صنعتی به کندی صورت می‌گیرد یا متوقف شده است.

بنادر چابهار و بندرعباس که در کریدورهای ترانزیتی منطقه نقش کلیدی دارند، به‌دلیل ناامنی و تحریم، جذابیت خود را برای ترانزیت کالا از کشورهای آسیای میانه از دست داده‌اند. بسیاری از تجار، مسیرهای جایگزین نظیر بندر گوادر پاکستان یا بنادر امارات را ترجیح می‌دهند.

تأثیرات کلان بر ترانزیت بین‌المللی ایران

جنگ کنونی باعث تهدید جدی جایگاه ژئوپلیتیکی ایران به عنوان «چهارراه ترانزیت منطقه» شده است. کشورهای آسیای میانه، روسیه و حتی هند، به‌دنبال مسیرهای جایگزین برای تجارت با اروپا هستند. پروژه‌هایی نظیر کریدور هند-ایران-روسیه (INSTC) یا چین-آسیای میانه-ایران عملا متوقف یا با تأخیرهای شدید روبه‌رو شده‌اند.

صادرات خدمات ترانزیتی ایران که سالانه میلیاردها دلار درآمد به همراه داشت، به‌شدت کاهش یافته است. دولت نیز در سایه کاهش این درآمدها، با کسری بودجه شدیدتری مواجه شده و امکان سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های حمل‌ونقل را از دست داده است.

۳ سناریوی محتمل برای آینده صنعت حمل‌ونقل در ایران

در شرایط کنونی، سه سناریو برای آینده صنعت حمل‌ونقل کشور محتمل هستند؛ تداوم جنگ و انزوای حمل‌ونقل، توقف جنگ و بازسازی تدریجی و تغییر راهبردهای منطقه‌ای.

در صورت تداوم جنگ برای چند ماه دیگر، ایران به‌طور کامل از زنجیره ترانزیت منطقه‌ای حذف خواهد شد. زیرساخت‌های موجود فرسوده‌تر می‌شوند و سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی صنعت لجستیک، کشور را ترک خواهند کرد. اگر آتش‌بس برقرار شود، بازگشت اعتماد منطقه‌ای و بین‌المللی برای همکاری با ایران در حوزه حمل‌ونقل، به ماه‌ها و حتی سال‌ها زمان نیاز دارد. ایران نیازمند دیپلماسی حمل‌ونقل فعال و بسته‌های تشویقی گسترده برای احیای صنعت خواهد بود.

در این سناریو، ایران با تمرکز بر ظرفیت‌های داخلی، به سمت تقویت کریدورهای شرقی (مانند اتصال به افغانستان و آسیای میانه) یا توسعه لجستیک در مناطق آزاد می‌رود. البته این تغییر مستلزم اصلاحات عمیق در سیاست‌های حمل‌ونقل، تسهیل تجارت و به‌روزرسانی زیرساخت‌هاست.

فروپاشی خاموش یک زیرساخت حیاتی در سایه جنگ

جنگ ایران و اسرائیل، نه‌تنها زندگی روزمره مردم را با تهدید مواجه کرده، بلکه ریشه‌های اقتصادی کشور را نیز هدف قرار داده است. صنعت حمل‌ونقل به عنوان شریان حیاتی اقتصاد، در این میان یکی از آسیب‌پذیرترین حوزه‌هاست. این بحران بار دیگر لزوم تنوع‌بخشی به مسیرهای ترانزیتی، مقاوم‌سازی زیرساخت‌های حمل‌ونقل، هوشمندسازی لجستیک، و بازتعریف نقش ایران در نقشه اقتصادی منطقه را یادآور شده است.

در شرایط جنگی، زمان آن رسیده که حمل‌ونقل کشور نه به‌مثابه یک وظیفه خدماتی، بلکه به‌عنوان «مساله‌ای راهبردی» دیده شود؛ مساله‌ای که حل آن، نه‌تنها اقتصادی، بلکه امنیتی و حتی سیاسی است.

صنعت حمل‌ونقل ایران، در میانه جنگ بی‌سابقه با اسرائیل، وارد یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های تاریخ خود شده است. اگرچه حمل‌ونقل همواره زیرساختی پنهان و کمتر مورد توجه سیاستگذاران بوده اما اکنون به‌وضوح می‌توان دید که این صنعت همانند ستون فقرات اقتصاد ملی عمل می‌کند و هرگونه ضربه به آن، کل سازوکار اقتصادی کشور را دچار اختلال خواهد کرد.

جنگ کنونی تأثیراتی ندارد که صرفا به چند روز یا چند مسیر خاص محدود شود. با نگاهی نظام‌مند به عملکرد بخش‌های جاده‌ای، ریلی، هوایی و دریایی مشخص می‌شود که بحران فعلی یک بحران سیستماتیک و چندلایه است. اثرات جنگ نه‌تنها امنیت فیزیکی حمل‌ونقل را تهدید کرده، بلکه «اعتماد منطقه‌ای و بین‌المللی به مسیرهای ترانزیتی ایران» را نیز فروپاشیده است. این فروپاشی، با قطع زنجیره تأمین، افزایش هزینه‌ها، کاهش سرمایه‌گذاری و افت بهره‌وری در تمام حوزه‌ها همراه بوده است.

جنگ ایران و اسرائیل را نمی‌توان جدا از بستر تحریم‌های چندساله علیه ایران تحلیل کرد. بسیاری از مشکلات کنونی، مانند کمبود ناوگان، فرسودگی زیرساخت‌ها، وابستگی شدید به قطعات وارداتی، و عدم دسترسی به فناوری‌های نوین حمل‌ونقل، ریشه در تحریم‌های ساختاری دارند. جنگ، در واقع ضربه نهایی بر ساختاری نیمه‌فلج وارد کرده و روند فروپاشی را تسریع کرده است.

یکی از شدیدترین آسیب‌های راهبردی این جنگ، کاهش جایگاه ایران در نقشه ترانزیتی منطقه است. پروژه‌های کلان نظیر کریدور شمال-جنوب، کریدور چین-آسیای میانه-ایران، و مسیرهای ترانزیت به عراق، سوریه و مدیترانه، اکنون با وقفه یا تعلیق مواجهند. اعتماد شرکای تجاری خارجی به ثبات و امنیت ایران به شدت خدشه‌دار شده و این موضوع می‌تواند اثرات بلندمدتی بر اقتصاد ملی و توسعه زیرساخت‌ها داشته باشد. رقبایی مانند ترکیه، پاکستان و کشورهای حوزه خلیج‌فارس نیز در تلاشند این خلا را پر کنند و مسیرهای جایگزین ترانزیت را تثبیت کنند.

سرمایه‌گذاران داخلی در حوزه حمل‌ونقل، با نوسانات شدید نرخ ارز، تورم، ناامنی مسیرها، و بیمه‌های گران‌قیمت مواجهند. شرکت‌های لجستیکی، حمل‌ونقلی و ترانزیتی با زیان‌های سنگین مواجه شده‌اند و به سمت توقف فعالیت یا خروج از بازار سوق داده می‌شوند. از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری خارجی که پیش‌تر نیز شکننده بود، اکنون تقریبا به صفر رسیده است. این وضعیت، توسعه زیرساخت‌های جدید را متوقف کرده و باعث تشدید فرسودگی در ناوگان فعلی شده است.

در نهایت، تمام این بحران‌ها بر دوش مردم سنگینی می‌کند. قیمت بلیت هواپیما، کرایه حمل‌ونقل جاده‌ای، هزینه ارسال کالا، و حتی دسترسی به دارو و مواد غذایی در مناطق دورافتاده، تحت تأثیر اختلال در سیستم حمل‌ونقل قرار گرفته‌اند. با افزایش هزینه‌ها، بخشی از خدمات حمل‌ونقلی برای مردم غیرقابل دسترس شده و این موضوع با کاهش رفاه عمومی و افزایش نابرابری همراه است.

سخن پایانی

جنگ، بسان آزمونی سخت، نشان داد که صنعت حمل‌ونقل ایران، نه‌تنها آماده مواجهه با بحران‌های نظامی و ژئوپلیتیکی نیست، بلکه حتی در شرایط عادی نیز بر لبه پرتگاه قرار داشت. جنگ ایران و اسرائیل تنها یک محرک برای سرعت‌ بخشیدن به فرآیند فرسایش بوده است. در چنین شرایطی، سکوت و بی‌عملی در برابر این بحران، نه‌فقط به عقب‌ماندگی اقتصادی بیشتر منجر می‌شود، بلکه می‌تواند امنیت ملی را نیز در معرض تهدید جدی قرار دهد.

حمل‌ونقل، ستون فقرات اقتصاد است. بدون اصلاح این ستون، اقتصاد ایران نه می‌تواند روی پای خود بایستد، نه به سوی توسعه پایدار حرکت کند. اکنون زمان آن است که سیاستگذاران با نگاهی راهبردی، کل‌نگر و مبتنی بر واقعیات، برای نجات این صنعت، دست به اقدام فوری و قاطع بزنند.

وب گردی