پوتین کجاست؟

جهانصنعت- همزمان با تشدید تنشها میان ایران و رژیم متجاوز صهیونیستی روزنامه نیویورکتایمز روز گذشته در گزارشی آورده است: با وجود روابط نزدیک میان تهران و مسکو، روسها تاکنون اقدامی جدی در قبال حملات اسرائیل به ایران نکردهاند. در این رابطه تحلیلگران معتقدند روسیه در این شرایط به جنگ اوکراین و همچنین حفظ روابط خود با کشورهای حاشیه خلیجفارس که از قدرت گرفتن ایران نگران هستند، اولویت بیشتری میدهد و تاکنون به غیر از صدور بیانیههای انتقادی، کار دیگری نکرده است. در این گزارش نیویورکتایمز به نقل از یک کارشناس روسی اظهار داشته که کرملین در حال ارزیابی ورود احتمالی آمریکا به درگیریهاست و در نتیجه گمان میکند که طرفداری از ایران در این شرایط برایش فایدهای ندارد. در واقع پوتین نهتنها مخالف دستیابی ایران به سلاح هستهای بوده، بلکه به دنبال بهبود روابطش با ایالات متحده است، بنابراین بیشتر مایل است پیشنهاد میانجیگری را مطرح کند تا اینکه بخواهد اقدامی جدی در این رابطه انجام دهد.
کدام شریک راهبردی
طبق بیانیه و صحبتهایی که از سوی مقامات ایران و روسیه در طول سالهای اخیر مطرح شده، دو کشور روابط نزدیک سیاسی، اقتصادی و نظامی با یکدیگر داشته و برخی از کارشناسان و مقامات ایرانی بارها تاکید کردهاند که شرایط کشورمان با روسها یک شراکت راهبردی بوده که در قالب توافق ۲۰ساله اخیر قابل توجیه است.
با این حال در جریان حملات اخیر رژیم صهیونیستی به ایران، موضع روسیه مبنی بر عدم واکنش جدی، سوالاتی را درباره عمق این اتحاد راهبردی مطرح کرده است. در این رابطه برای بررسی نقش و عملکرد روسها در این بزنگاه تاریخی چند مورد را باید مدنظر قرار داد؛ نخست، منافع راهبردی روسیه در خاورمیانه است که به عنوان یک بازیگر بینالمللی منافع چندبعدی در خاورمیانه دارد که این منافع گاهی اوقات با منافع ایران همسو و گاهی در تضاد است. به عنوان مثال، روسیه روابط خوبی با اسرائیل دارد و مسکو تلاش میکند تا بین حمایت از متحدانش (ایران) و اجتناب از تنش با اسرائیل توازن برقرار کند. علاوه بر این روسیه از تنشها میان ایران و رژیم صهیونیستی بهصورت غیرمستقیم بهره میبرد زیرا این تنشها توجه و منابع آمریکا را به خاورمیانه معطوف میکند و فشار بر مسکو را کاهش میدهد. در نتیجه به طور طبیعی روسیه نمیخواهد به دلیل حمایت بیقیدوشرط از ایران، خود را درگیر یک جنگ نیابتی با اسرائیل کند. مسکو به دنبال ایفای نقش میانجی در خاورمیانه است و نمیخواهد با حمایت یکجانبه از ایران، روابط خود با کشورهای عربی و رژیم اسرائیل را تخریب کند. از سوی دیگر با توجه به جنگ اوکراین، روسیه ترجیح میدهد منابع خود را در جبههای دیگر مصرف نکند کمااینکه کرملین از افزایش تنشهای هستهای در منطقه منتفع نمیشود زیرا ممکن است به مداخله بیشتر غرب بینجامد.
چه باید کرد؟
در چنین شرایط و در حالی که در روزهای دشوار و بحرانی وزن و عیار متحدان یک کشور مشخص میشود، این مواضع روسیه باعث میشود که پس از خاتمه یافتن درگیریها، اعتماد به مسکو به عنوان یک متحد راهبردی از سوی برخی مقامات کشورمان کاهش یابد زیرا بیطرفی روسیه، تهران را به این نتیجه میرساند که نمیتوان در مواقع بحرانی به حمایت مسکو تکیه کرد. از طرف دیگر در حالی که رژیم اسرائیل به پشتوانه آمریکا در حال یارگیری بینالمللی بوده و غرب را با خود همراستا میکند که این موضوع را میتوان در صحبتهای روسای دولت آلمان و فرانسه طی چند روز اخیر به خوبی دریافت، به طور قطع عدم پشتیبانی شرکایی مانند روسیه که در جنگ اوکراین از حمایت تمامعیار کشورمان برخوردار بوده، موضوع ایران را در مقابل فشارهای غربی دچار آسیبپذیری میکند.
البته این موضوع و تجربه در دل خود برای ایران فرصتهایی را نیز به همراه خواهد داشت زیرا هر چند این تجربه با هزینه زیادی به دست آمده، اما میتواند در آینده به تنوعبخشی در روابط خارجی کشورمان کمک کند، به طوری که ایران میتواند با تقویت روابط با سایر بازیگران منطقهای و بینالمللی، وابستگی خود به روسیه را کاهش دهد. تهران میتواند با اتکا به قدرت بازدارندگی داخلی و اتحادهای غیروابسته، راهبردهای جدیدی برای مقابله با تهدیدات اسرائیل طراحی کند. علاوه بر این ایران میتواند با طرح موضوع در سازمانهایی مانند سازمان ملل، فشار سیاسی بر اسرائیل را افزایش دهد.
در نتیجه در چنین شرایطی بسیاری از تحلیلگران معتقدند که با پایان یافتن درگیریها لازم است ایران روابط گذشته خود را با مسکو بازتعریف کند. این بازتعریف به معنی قطع روابط یا بیاعتنایی به مسکو نیست زیرا قاعده اصلی روابط بینالملل این است که نه دوستان دائمی در این عرصه وجود دارند و نه دشمنان دائمی، بلکه همواره منافع دائمی وجود داشته و سیاست خارجی آمیزهای از دوستی- دشمنی و رقابت- همکاری به صورت توامان و متوازن خواهد بود.
البته در شرایط کنونی، ایران باید بهصورت مستقیم از روسیه بخواهد موضع خود را در قبال حمایت از ایران در برابر اسرائیل روشن کند و از تمامی ظرفیتهای دیپلماتیک خود جهت خنثی کردن یک اجماع بینالمللی در شرایطی که متحدانش مانند چین و روسیه اقدام خاصی انجام نمیدهند، بهرهبرداری کند.
در نتیجه در مجموع میتوان گفت موضعگیری روسیه در قبال حملات رژیم اسرائیل به ایران نشان میدهد که مسکو منافع خود را فراتر از اتحاد با ایران تعریف میکند. این مساله برای تهران یک هشدار است که نباید تمام ظرفیتهای امنیتی و دیپلماتیک خود را به یک متحد وابسته کند. در واقع ایران لازم است با ترکیبی از تقویت بازدارندگی داخلی، تنوعبخشی در روابط بینالمللی و دیپلماسی فعال از وابستگی به روسیه بکاهد و راهبردهای انعطافپذیرتری برای حفظ امنیت ملی خود طراحی کند زیرا در بلندمدت، تنها با ایجاد توازن در روابط خارجی و تقویت اتحادهای چندجانبه میتوان از موضع ایران در برابر تهدیدات آتی دفاع کرد.