قزوین در تهدید مستمر!

جهان صنعت– قزوین، شهری با پیشینه پایتختی صفویه و معماری منحصربهفرد، این روزها با تخریب و کمتوجهی به میراث فرهنگیاش، تیتر خبرهاست؛ از پروژههای عمرانی بحثبرانگیز در دل دولتخانه صفوی و خیابان انصاری شرقی گرفته تا فیلمبرداری یک سریال در مسجد جامع آن.
قزوین، یکی از کهنترین شهرهای ایران، این روزها بیش از آنکه نامش با معماری صفوی، باغستانهای سنتی یا دروازههای تاریخی گره بخورد، با اخباری بحثبرانگیز درباره تخریب، تغییر کاربری و کمتوجهی به میراث فرهنگیاش بر سر زبانها افتاده است. از تبدیل بخشی از دولتخانه صفوی به پارکینگ گرفته تا استفاده نادرست از مسجد جامع در یک پروژه تلویزیونی، این پرسش مطرح میشود که در قزوین چه میگذرد؟
ماجرای پارکینگ در دولتخانه صفوی
دولتخانه صفوی، ارگ حکومتی دوران صفوی در روزگار پایتختی قزوین از جمله ارزشمندترین مجموعههای معماری ایران است. با این حال به روایت سمیه مراقی، کنشگر میراث فرهنگی آنچه امروز از این مجموعه باقیمانده تنها تکهای کوچک در مرکز شهر است و آن هم زیر سایه تهدیدهای مستمر.
مراقی میگوید: هنوز آنطور که باید و شاید روی دولتخانه صفوی قزوین مطالعه نشده است، چه از منظر باستانشناسی و چه از منظر مطالعات شهری. هرچند در مقاطع مختلف گمانهزنیهایی انجام شده و کف صفوی در برخی قسمتها به دست آمده اما مطالعات جامع و یکپارچهای صورت نگرفته است. بخشهایی از این مجموعه از دوران پهلوی به بعد به نهادهای مختلف واگذار شده بود، مثلا آموزشوپرورش، تربیتبدنی، مخابرات و… اما چون این محدوده بسیار ارزشمند بود، طرحی با عنوان «آزادسازی دولتخانه صفوی» در دستور کار قرار گرفت که تاکیدی هم از سوی مقام معظم رهبری (۱۳۸۲) برای آن وجود داشت. این طرح، یک پروژه ملی محسوب و بودجهاش نیز از منابع ملی تامین میشد. در جریان این طرح، ساختمانهای تحت تملک نهادهای مختلف را یکییکی خریدند تا مجموعه آزاد شود. برای نمونه چند مدرسه مانند مدرسه دهخدا را تخریب یا بخشهایی از ساختمانهای متعلق به تربیتبدنی و دیگر نهادها را خریداری کردند تا دولتخانه در یک چارچوب منسجم امکان دیدهشدن بیابد.
او ادامه میدهد: در حال حاضر بخش زیاد دولتخانه آزادسازی شده ولی هنوز قسمتهایی مانند بخشی از زمینهای تربیتبدنی، آموزشوپرورش یا حتی تعدادی مغازه که مالک خصوصی دارند، باقی ماندهاند اما باید گفت قسمتهای اصلی مجموعه آزادسازی شده است. یکی از بناهای مهم واقع در شمالغربی این محدوده، بقعهای به نام «چهار انبیا» است. در اسناد و منابع تاریخی روایت شده که این مکان به چهار پیامآور تعلق داشته که خبر ظهور حضرت عیسی مسیح را به سوی شرق میبردند، همچنین امامزادهای به نام صالح هم در این محدوده بوده است. این بقعه از گذشتههای دور دیواری مشخص داشت که آن را از محدوده دولتخانه جدا میکرد، هرچند بخشی از دولتخانه محسوب میشد.
مراقی میگوید: تقریبا از اواسط دهه۸۰ به بعد بحث توسعه بقعه چهار انبیا مطرح شد. سازمان اوقاف تصمیم گرفت این محدوده را توسعه دهد در حالی که اصلا به این توسعه نیازی نبود چون عرصه مربوطه در دل دولتخانه صفوی قرار داشت و در سالهای گذشته با صرف بودجه آزادسازی شده بود. برای این منظور حتی مغازهها و ساختمانهای اطراف را خریده بودند. براساس شنیدهها و البته شواهدی که وجود دارد بهنظر میرسد اداره میراث فرهنگی قزوین در تفاهمنامهای، بخشی از این محدوده را یعنی بخشهای شمال، شرق و جنوب بقعه را به اوقاف واگذار کرده تا در آن ساختوساز انجام شود. این مساله جای پرسش دارد که چرا اساسا چنین طرحی باید اجرا شود؟ چه ضرورتی دارد؟ و چرا اداره میراث فرهنگی چنین اشتباهی کرده و اجازه داده این بخش تاریخی به اوقاف واگذار شود؟ طرح توسعه اوقاف یعنی ساختوساز، آن هم در مجاورت بقعههای تاریخی.
این کنشگر میراث فرهنگی اظهار میکند: در نگاه اوقاف، برای هر امامزادها آرامگاهی مجموعهای از فضاها باید در نظر گرفته شود و اگر چنین فضاهایی وجود نداشته باشد، آنها به هر شکلی که شده، سعی میکنند این فضاها را ایجاد کنند. حتی میتوان بهطور جداگانه درباره این نوع نگاه و رفتار سازمانی پژوهش و بررسی انجام داد.
او اضافه میکند: پیش از این نیز اتفاقی مشابه برای امامزاده حسین قزوین رخ داد. در جریان توسعه آنجا، بافت تاریخی اطراف تخریب و پروژه نیمهکاره رها شد. اکنون آن محدوده یکی از محلههایی است که میتوان گفت بافتش از بین رفته و به حال خود رها شده است. حالا هم به نظر میرسد نوبت بقعه چهار انبیاست. در حالیکه واقعا هیچ لزومی ندارد آنجا توسعه پیدا کند. چند ماه پیش هم برای مخفی نگهداشتن ماجرا، فضا را با گونی پوشانده بودند تا سروصدا بخوابد. این همان ماجراست که حالا ادامه پیدا کرده است. آن بخشی که امروز تبدیل به پارکینگ شده، در جنوب مجموعه قرار دارد. حتی تابلو نصب کردهاند که اینجا پارکینگ است برای خدمت به بقعه.
مراقی با طرح این پرسش که حالا که آن محدوده آزادسازی شده، چرا نباید از آن در مسیر درست استفاده کرد؟ میگوید: بهخصوص که اگر آن را توسعه دهند، به لحاظ ترافیکی هم با مشکل مواجه خواهند شد. توسعه امامزادهها و پروژههایی از این دست، مسائل فرهنگی و اجتماعی گستردهای را هم در پی دارد.
سعید زارعپور، از دیگر کنشگران میراث فرهنگی قزوین درباره اتفاقات اخیر در دولتخانه صفوی به ایسنا میگوید: در زمان مدیریت آقای خزائلی (مدیرکل پیشین میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی قزوین)، تفاهمنامهای برای طرح توسعه مجموعه چهار انبیا، معروف به «پیغمبریه» و اتصال آن به دولتخانه صفوی امضا شده بود. قرار بود این توسعه و احیا از سه ضلع شکل بگیرد. یکی از این اضلاع که مشرف به خیابان است، عملا امکان مداخله ندارد اما سه ضلع دیگر عبارت بودند از ضلع مشرف به پیادهروی سبزهمیدان، ضلع مشرف به محوطه چهلستون و ضلع دیگر که به زمینهایی مرتبط میشود که برای احیای دولتخانه صفوی آزادسازی شدهاند. زمینی که اکنون واگذار شده و قرار است به دولتخانه صفوی الحاق شود، پیشتر به نام گاراژ اقتصاد شناخته میشد.
او اظهار میکند: تمام نگرانی ما این بود که مبادا در فرآیند احیای گراند هتل، بخشی که برای کاوش و احیای دولتخانه لازم است، به گراند هتل ملحق شود. در ابتدا مشاهده کردیم که در بخشهایی از این زمینها حصارکشیهایی به نفع مجموعه گراند هتل انجام شد و مصالح و تیرآهن در آنجا انبار میشد اما ناگهان دیدیم از سمت مجموعه چهار انبیا، چند دَر ایجاد شده یعنی اتفاقی برعکس انتظارمان رخ داد. از حیاط چهار انبیا، راه دسترسی به مجموعه دولتخانه باز شد، به همان بخش آزادسازی شده!
زارعپور اضافه میکند: چند روز پیش هم مشاهده کردیم که آن محدوده باز بود و ماشینهایی، هرچند محدود، در آنجا پارک کرده بودند اما وقتی بنری با عنوان «پارکینگ مجموعه چهار انبیا آستان مقدس چهار انبیا» در آنجا نصب شد، دیگر وضعیت روشن و آشکار شد و اعتراضها نیز بالا گرفت، تا جایی که دیگر همه از ماجرا باخبر شدند. دقیقا پس از سفری که مقام معظم رهبری (۱۳۸۲) به قزوین داشتند، تصویب شد که دولتخانه صفوی احیا شود. هدف، احیای کامل این مجموعه بود و تملک اراضی در راستای همین هدف صورت گرفت. حالا بیاییم و در جایی که هنوز کاوشهای باستانشناسی دقیق صورت نگرفته، شبستان و بازارچهای احداث کنیم؟ در حالی که نمیدانیم در زیر زمین چه آثاری نهفته است؟ این تصمیم، به نظر من محل اشکال جدی است. برای آزادسازی آنجا هزینه شده اما اینکه حالا بخواهیم بنایی ایجاد کنیم که جزئی از دولتخانه صفوی نیست و اصلا نسبتی با آن ندارد، به ویژه با وجود ارزش و احترام فراوان برای فضای مذهبی و مقدس مسلمانان و شیعیان اما این فضا ربطی به دولتخانه ندارد. بحث اتصال دولتخانه به مجموعه چهار انبیا یک موضوع جداگانه است اما اینکه در عرصه دولتخانه بخواهیم الحاقاتی انجام دهیم، کاملا مسالهدار است.
با وجود شواهد و این اظهارات، مدیرکل میراث فرهنگی استان قزوین تبدیل بخشی از مجموعه به پارکینگ را تکذیب کرده و گفته است: «اختصاص پارکینگ در محوطه تاریخی دولتخانه صفوی، یک سوءتفاهم رسانهای بود و بههیچ عنوان عرصه دولتخانه را تبدیل به پارکینگ نخواهیم کرد.»
انصاری شرقی، پروژهای که هرگز متوقف نشد!
موضوع اصلی در قزوین نه صرفا یک پروژه با یک اشتباه اجرایی بلکه ظاهرا نوعی الگوی رفتاری نهادینه شده است؛ طرحهایی که آهسته و زیرپوستی اجرا میشوند، بیآنکه اطلاعرسانی یا مطالعات مقدماتی لازم انجام شده باشد.
یکی دیگر از این طرحها پروژه خیابان «انصاری شرقی» است، آن هم در جایی که ساکنان قدیمی، خانههای ارزشمند و مسیرهای کهن، این روزها زیر سایه پروژهای ناشناس و بیمصوبه در حال حذف شدن هستند؛ پروژهای که نه در شورایعالی معماری و شهرسازی مصوب شده، نه در شورای شهر قزوین به روشنی تصویب شده و نه میراث فرهنگی گزارش شفافی از آن ارائه داده اما با این حال گفته میشود این پروژه زیرپوستی در حال اجراست. توسعه خیابان انصاری شرقی با هدف دسترسی و انسجام بافت تاریخی محله بلاغی، پس از مصوبات شورایعالی معماری و شهرسازی متوقف شد اما اخیرا بنرهای شهرداری با لحن قهری و اقدامات تخریبی، آرام و چراغ خاموش در مسیر اجرای این طرح است. میراث فرهنگی اعلام کرده اجرای طرح مغایر با مصوبهها بوده و مدعی پیگیری قانونی آن است اما سمیه مراقی، کنشگر میراث فرهنگی معتقد است: شهرداری هیچوقت این طرح را متوقف نکرده است. برعکس بسیار زیرپوستی و آرام آن را جلو میبرد. این را حتی میتوان با مقایسه عکسهای هوایی در چند دوره زمانی فهمید. روند تخریبها آنقدر آرام انجام شده که حالا میتوان گفت بخش زیادی از بافت این بخش از شهر کهن قزوین از بین رفته است.
این کنشگر میراث فرهنگی میگوید: از همان زمان که مشاور، طرحی برای این محدوده تهیه کرد، پیشنهاد شد گذرها بهجای ۱۴ یا ۱۲متر، ۸متری باشند و شورایعالی شهرسازی هم این را تصویب کرد اما مشکل ما دقیقا همین بود. وقتی به میراث فرهنگی اعتراض میکردیم که چرا موضوع تخریبها را رها کردهاید، معمولا پاسخ میدادند «آن بنا ارزش تاریخی نداشته است». در حالی که بسیاری از خانهها مانند خانه «قافلهباشی» حتی اگر قدمت کالبدی زیادی نداشتند اما ارزش فرهنگی و اجتماعی مهمی داشتند. این خانواده، یکی از خانوادههای شناختهشده قزوین بودند. تخریب چنین خانههایی، نماد فرهنگی را از بین میبرد. همیشه هم همین پاسخ را میدادند که «اتفاقی نیفتاده» یا «طرح اجرا نمیشود» یا «کسی کاری نمیکند» اما مقایسه عکسهای هوایی ۲۰سال گذشته نشان میدهد طرح عملا اجرا شده و بافت کاملا از بین رفته است.
مراقی ادامه میدهد: جریان هیچوقت متوقف نشده، فقط آهسته و پیوسته پیش رفته است. حتی در دورههایی، ارائه خدمات به مردم را معطل کردند. مثلا به کسی که در انتظار تعیینتکلیف زمین یا خانهاش بود، پاسخی نمیدادند. در بحث تعمیر یا ساختوساز هم تعلل میکردند. هدف این بود که مردم خودشان از ادامه دادن خسته شوند، تصمیم بگیرند بفروشند و بروند.
منبع: ایسنا