«جهان‌صنعت» ایده جدید حکمرانی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس را بررسی می‌کند؛

غول‌های نفتی دنبال قدرت نرم

گروه بین الملل
کدخبر: 536263
کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه با سرمایه‌گذاری در ورزش، رسانه، فرهنگ و فناوری به دنبال تبدیل قدرت سخت به قدرت نرم و افزایش نفوذ  هستند.
غول‌های نفتی دنبال قدرت نرم

جهان صنعت- در دنیای امروز، کشورها تنها با قدرت نظامی و اقتصادی سنجیده نمی‌شوند؛ بلکه توانایی تاثیرگذاری آنها بر دیگر ملت‌ها از طریق ابزارهای فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و رسانه‌ای یعنی آنچه که «جوزف نای» آن را قدرت نرم می‌نامد در حال تبدیل شدن به یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های نفوذ بین‌المللی است. در این میان کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه، به‌ویژه عربستان سعودی، امارات و قطر به‌خوبی این واقعیت را درک کرده‌ و در حال سرمایه‌گذاری سنگین در ایجاد قدرت نرم برای تغییر تصویر جهانی خود هستند.

دیپلماسی ورزشی

طبق گزارشی که به‌تازگی خبرگزاری بلومبرگ در این خصوص منتشر کرده، ورزش در قرن ۲۱ به یکی از مؤثرترین ابزارهای نفوذ نرم تبدیل شده و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به‌خوبی در حال استفاده از چنین مزیتی هستند.

به عنوان مثال، قطر با میزبانی جام‌جهانی ۲۰۲۲، سرمایه‌گذاری کلان در باشگاه پاری‌سن‌ژرمن و راه‌اندازی آکادمی اسپایر، تلاش کرده تا تصویر یک کشور مدرن، باز و اثرگذار را به جهانیان ارائه دهد. این اقدامات، علاوه بر توسعه زیرساخت‌های داخلی، منجر به افزایش نفوذ قطر در نهادهای ورزشی بین‌المللی شده است. از سوی دیگر، عربستان سعودی با خرید باشگاه نیوکسل و جذب ستارگان مطرح فوتبال مانند کریستیانو رونالدو، به‌دنبال ایجاد یک لیگ فوتبال جهانی در داخل کشور است. همچنین، برگزاری مسابقات گلف با حمایت صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان، نشان‌دهنده تلاش جدی این کشور برای بازتعریف برند ملی خود است.

رسانه و روایت‌سازی

در چنین شرایطی کارشناسان معتقدند قدرت نرم بدون رسانه مؤثر شکل نمی‌گیرد. در نتیجه قطر با شبکه الجزیره، نفوذ عمیقی در فضای رسانه‌ای خاورمیانه و حتی فراتر از آن دارد. در واقع الجزیره نه‌تنها در شکل‌دهی افکار عمومی نقش ایفا کرده، بلکه بسیاری از مباحث ژئوپلیتیکی منطقه را از منظر دوحه بازتاب داده است. از سوی دیگر، امارات نیز با راه‌اندازی شبکه‌هایی مانند اسکای‌نیوز عربی و توسعه پلتفرم‌های دیجیتال، در حال سرمایه‌گذاری برای تاثیرگذاری رسانه‌ای است. عربستان هم اخیرا با تاسیس پلتفرم‌های خبری، پروژه نوسازی رسانه‌ای خود را آغاز کرده است. فارغ از بحث رسانه‌ها، کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس به دنبال ساخت یک قدرت نرم براساس تغییر چهره فرهنگی خود نیز هستند؛ به طوری که شاهد هستیم، امروزه، امارات با پروژه‌هایی مانند موزه لوور ابوظبی، جشنواره فیلم دوبی و اکسپو ۲۰۲۰، توانسته خود را به‌عنوان مرکز تبادل فرهنگی معرفی کند. عربستان سعودی نیز با پروژه «ویژن ۲۰۳۰» و گشایش در حوزه‌های فرهنگی، مانند جشنواره فیلم دریای سرخ، کنسرت‌های موسیقی و توسعه گردشگری مذهبی و تاریخی، در تلاش است تا چهره‌ای انسانی‌تر و مدرن‌تر از خود ارائه دهد.

علاوه بر این قطر با تاسیس شاخه‌هایی از دانشگاه‌های برتر جهان مانند جورج تاون و کرنل در شهر آموزشی خود تلاش می‌کند به مرکز علمی منطقه تبدیل شود و امارات نیز با پروژه‌هایی مانند دانشگاه محمد بن‌زاید برای هوش مصنوعی (MBZUAI)  و برنامه فضایی خود، در حال تبدیل ‌شدن به قطب علمی خاورمیانه است. این اقدامات، همزمان با جذب نخبگان جهانی، توان علمی و پژوهشی این کشورها را تقویت می‌کند.

هوش مصنوعی؛ قدرت نرم قرن ۲۱

همچنین لازم به ذکر است در دنیای امروز که فناوری به یک ابراز جهت قدرت نرم و نفوذ بین‌المللی تبدیل شده، عربستان و امارات با سرمایه‌گذاری در شرکت‌های بزرگ فناوری، توسعه دیتاسنترها و هوش مصنوعی، در حال جای گرفتن در نظم جدید جهانی هستند. به‌طور خاص، صندوق‌های ثروت ملی این کشورها (مانند PIF عربستان و Mubadala امارات) در شرکت‌های سیلیکون ولی، فناوری‌های پیشرفته و استارتاپ‌های جهانی سرمایه‌گذاری کرده‌اند؛ اقدامی که فراتر از سود اقتصادی، جایگاه ژئوپلیتیکی این کشورها را تقویت می‌کند.

همچنین شاهد هستیم در حالی که کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس تا دیروز بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت و سوخت‌های فسیلی جهان بوده‌اند، امروز به دنبال این هستند که به بازیگران کلیدی انرژی‌های تجدیدپذیر تبدیل شوند. به عنوان مثال، امارات با نیروگاه خورشیدی محمد بن‌راشد و نیروگاه هسته‌ای براکه، یکی از پیشگامان توسعه انرژی‌های پاک در خاورمیانه است. از سوی دیگر عربستان سعودی با پروژه نئوم و سرمایه‌گذاری عظیم در هیدروژن سبز، می‌خواهد نه‌تنها اقتصاد خود را متحول کند، بلکه به صادرکننده دانش و فناوری انرژی پاک نیز تبدیل شود.

در نتیجه به گفت تحلیلگران، این اقدامات به کشورهای خلیج‌فارس امکان می‌دهد تا نه‌تنها در نشست‌های اقلیمی نقش‌آفرینی کنند، بلکه چهره‌ای نوین و سازنده از خود به جهان ارائه دهند.

محدودیت‌های قدرت نرم در خاورمیانه

البته با وجود تمامی تلاش‌های صورت گرفته، استفاده از قدرت نرم برای کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به واسطه بافت و قواعد بازی در خاورمیانه با چالش‌هایی نیز روبه‌رو است زیرا از یک جهت، پروژه‌های عظیم بدون زیرساخت فرهنگی به گفته برخی ناظران، بیشتر نمادین و مصرف‌گرایانه بوده و با ارزش‌های فرهنگی فاصله دارد. علاوه بر این هر چند این کشورها هدف نهایی‌شان عبور از اقتصاد نفتی و رسیدن به تنوع اقتصادی است اما واقعیت این است که بسیاری از این کشورها هنوز برای اجرای پروژه‌های بلندپروازانه خود به درآمدهای نفتی وابسته هستند.

در نتیجه می‌توان گفت، کشورهای نفتی خاورمیانه با بهره‌گیری از درآمدهای هنگفت در حال گذار از قدرت سخت به قدرت نرم هستند. آنها می‌دانند که در جهانی چندقطبی و رسانه‌محور، صرفا صادرات نفت و خرید تجهیزات نظامی کافی نیست و سرمایه‌گذاری فرهنگ، ورزش، فناوری، منابع انسانی و روایت‌سازی کلید نفوذ مؤثرتر و ماندگارتر در قرن۲۱ است اما موفقیت بلندمدت در این مسیر، به ایجاد توازن میان مدرن‌سازی بیرونی و اصلاحات درونی، میان نماد و نهاد و میان تصویرسازی و واقعیت بستگی دارد. اگر این کشورها بتوانند به‌جای استفاده مقطعی و ابزاری از قدرت نرم، آن را به بخشی از ماهیت سیاستگذاری خود تبدیل کنند، آنگاه نفت نه‌تنها منبع ثروت، بلکه سکوی پرتاب آنها به آینده‌ای متنوع، تاثیرگذار و پایدار خواهد بود.

وب گردی