«جهان‌صنعت» عملکرد بازار سرمایه در هفته گذشته را بررسی کرد:

هفته متفاوت بازار سرمایه

گروه بورس
کدخبر: 536098
بازار سرمایه ایران در هفته گذشته با نوسانات سنگین، فشار فروش و امیدهای مقطعی مواجه بود.
هفته متفاوت بازار سرمایه

گروه بورس– در شرایطی که بازار سرمایه فراتر از یک فضای معاملاتی ساده عمل می‌کند و به بازتابی از تحولات اقتصادی، سیاسی و روانی جامعه تبدیل شده است، درک دقیق روندها و تحولات آن اهمیت فراوانی دارد. بورس امروزه، تنها محلی برای خریدوفروش سهام نیست؛ بلکه نقطه‌ای است که انتظارات سرمایه‌گذاران، اخبار سیاسی و اقتصادی و تغییرات نرخ‌های جهانی با یکدیگر تلاقی پیدا می‌کنند و تصویری واقعی از شرایط کلان اقتصاد کشور ارائه می‌دهند. هر تغییر در شاخص‌ها و قیمت‌ها بازتابی از تصمیمات سرمایه‌گذاران خرد و کلان است که تحت‌تاثیر عوامل متعددی چون مذاکرات سیاسی، روند تورم و سیاست‌های مالی قرار دارد. بنابراین، تحلیل بازار سهام نیازمند فراتر رفتن از آمار و ارقام و توجه به زمینه‌های سیاسی و اقتصادی موثر بر آن است. در نتیجه لازم است با نگاهی جامع به تحولات هفته گذشته، فضای فعلی بورس را در چارچوب واقعیت‌های اقتصادی و سیاست‌های کلان بررسی کنیم و چشم‌انداز احتمالی پیش‌رو را به تصویر بکشیم.

شنبه؛ زنده اما خسته

شنبه گذشته، بورس با حال‌و‌هوای مثبتی آغاز شد اما آنچه در ادامه رخ داد، نمایشی از نوسان‌های شدید و هیجانی بود. سهم‌هایی که در شروع بازار تا صف خرید پیش رفتند، در میانه راه صف فروش را هم تجربه کردند؛ گرچه در نهایت، بسیاری از این صف‌ها جمع شد اما شاخص در محدوده منفی به کار خود پایان داد. ۵۴‌درصد از نمادها در محدوده منفی معامله شدند و ارزش معاملات نیز به رقم سنگین ۱۹‌هزار میلیارد تومان رسید. رکورد تعداد خریداران نیز دوباره شکسته شد و ۲۲۰‌هزار کد فعال وارد میدان شدند. این اوضاع خبر از بازاری می‌داد که هنوز زنده است اما توان عبور از مقاومت‌های پیش‌رو، مخصوصا در نمادهای بزرگ و پرتراکنش را ندارد. در میانه این تلاطم، خساپا صحنه تازه‌ای از جدال را به نمایش گذاشت. آخر هفته ماقبل، نامه‌ای منتشر شد که از تشکیل کنسرسیومی توسط کرمان‌موتور و بانک شهر برای خرید بلوک خساپا خبر می‌داد. همین موضوع، پای بابک زنجانی را هم به توئیتر باز کرد و او با کری‌خوانی برای این کنسرسیوم، دوباره نامش را بر سر زبان‌ها انداخت. رقابت برای تصاحب خساپا، از آنجا داغ‌تر شد که مدیریت سایپا سال‌ها در اختیار دولت بود و حالا امیدها برای خصوصی‌سازی جدی‌تر شده است. بازار همچنان منتظر است ببیند در این نبرد، چه کسی گوی مدیریت را می‌رباید. در طرف دیگر، بانکی‌ها در روز مذکور با خبر تصویب مشروط لایحه پالرمو جانی دوباره گرفتند. وبملت با تقاضای بالا و در نهایت صف خرید بسته شد. با این حال، نبود سرمایه‌گذاران تازه‌نفس در بورس باعث شده این صعودها فقط بازی داخلی حرفه‌ای‌ها باشد. در بازار ارز هم دلار حوالی ۸۳‌هزار تومان آرام گرفته و بی‌تفاوت به شایعه‌ها، منتظر توافق یا چالش بعدی ماند.

یکشنبه؛ همچنان امیدوار

بورس در یکشنبه هفته گذشته همچنان میل به حفظ رونق معاملات داشت و معامله‌گران روزانه بار دیگر نشان دادند که قصد ترک میدان را ندارند. آنها از بانکی‌ها خارج شدند، به خودرویی‌ها ورود کردند، بعد به بهانه خبرهای مرتبط با گازوئیل، به سمت پالایشی‌ها رفتند. سهم‌هایی که گزارش عملکرد مثبت یا اخبار نرخ‌گذاری منتشر کرده بودند، خیلی سریع با صف خرید همراه شدند و شاخص‌ها نیز با این تحرکات همراهی کردند. ۶۷‌درصد نمادها در محدوده مثبت بسته شدند و ارزش معاملات خرد به حدود ۱۴‌هزار میلیارد تومان رسید. این رفتارها از یک بازار زنده حکایت داشت، هرچند این جریان فعلا بدون ورود جریان پول تازه از بیرون مواجه است و نقدینگی صرفا بین صنایع جابه‌جا می‌شود. در همین فضای ملتهب، زمزمه‌هایی از اصلاح سهمیه‌بندی حامل‌های انرژی شنیده شد. طرح تثبیت قیمت‌ها که از سال‌۸۲ آغاز شده بود، نه‌تنها رفاه وعده‌ داده‌ شده را نیاورد، بلکه منابع انرژی را هم به تحلیل برد. سیاستگذاران در حال بررسی الگویی جدید بودند که مصرف پایه را با نرخ یارانه‌ای و مازاد مصرف را با نرخ آزاد محاسبه کند. این الگو پیش‌تر در مورد برق اجرا شده بود اما هنوز برای بنزین و گازوئیل اجرایی نشده است. تحلیل‌ها حاکی از آن است که در صورت کاهش انتظارات تورمی و به نتیجه رسیدن مذاکرات، این سیاست در دستور اجرا قرار خواهد گرفت. در بازار جهانی نیز طلا هفته سختی را تجربه کرد. افت بیش از ۴‌درصدی قیمت انس و کاهش آرام نرخ دلار تا ۸۱‌هزار تومان، فشار مضاعفی به صندوق‌های طلا وارد کرد. ادامه این مسیر نزولی می‌تواند باعث لمس دوباره کف‌های اخیر و افتی ۶ تا ۷درصدی در این صندوق‌ها شود.

دوشنبه؛ سایه ویتکاف بر سر بازار

دوشنبه هفته گذشته بورس مثبت آغاز شد اما در پایان، اکثریت نمادها قرمزپوش شدند. ۶۱‌درصد نمادها در محدوده منفی معامله را به پایان رساندند و ارزش معاملات با ثبت عدد ۶/‏۱۵‌هزار میلیارد تومانی، تغییر محسوسی نسبت به روزهای پیش نداشت. فضای منفی بازار تا حدی تحت‌تاثیر مصاحبه اخیر ویتکاف بود اما نمی‌شد تمام نوسانات را به پای او نوشت. در هفته‌های اخیر، این مقام آمریکایی چند نوبت مواضع متناقضی درباره مذاکرات اتخاذ کرده بود. مواضعی که نه می‌توان آنها را صرفا فشار رسانه‌ای دانست و نه نشانه‌ای از موضع قطعی. اصل داستان، هنوز همان دو محور قدیمی است: مذاکرات درباره غنی‌سازی و تحریم‌ها اما اثر روانی حرف‌های ویتکاف، باز هم توانست بازار سرمایه را به چالش بکشد.

در این بین، گروه‌هایی که با کالاهای اساسی و دارو سروکار دارند، روندی با ثبات‌تر را تجربه کردند. حفظ ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰‌تومانی باعث شد رشد بهای تمام ‌شده آنها کنترل شود و از طرفی سیاست‌های دولت چهاردهم نسبت به افزایش قیمت محصولات با سختگیری کمتری همراه شده است. این شرایط سهام شرکت‌های دارویی و غذایی را برای بازار جذاب‌تر کرده بود.

پالایشی‌ها اما قصه‌ای دوگانه داشتند. درحالی که نمادهای گروه نوسان داشتند، صندوق پالایش معاملات قوی‌تری ثبت کرد. خوش‌بینی نسبت به بازگشت فرمول قیمت‌گذاری خوراک و فرآورده‌ها به قبل از آذر ۱۴۰۲ با اخبار مربوط به سهمیه‌بندی گازوئیل و واردات بنزین سوپر افزایش یافته بود. با این حال، نگرانی از تعلل سیاستگذار همچنان اثر خود را حفظ کرده بود.

سه‌شنبه؛ دوره بزن بزن

سه‌شنبه هفته گذشته بازار سهام با افتی سنگین مواجه شد. آغاز معاملات، نشانه‌هایی از بی‌رمقی داشت اما با پررنگ شدن زمزمه‌هایی مبنی بر احتمال توقف مذاکرات، فضای هیجانی شدت گرفت. ۸۶‌درصد نمادها در پایان در محدوده منفی بسته شدند و بازار با ارزش معاملاتی ۲/‏۱۳‌هزار میلیارد تومان و حدود ۷‌هزار میلیارد تومان صف فروش باقی‌مانده به کار خود پایان داد. آنچه رخ داد، واکنش ناگهانی بازار به جو منفی تازه‌ای بود که پس از هفته‌ها نوسان بی‌نتیجه در گروه‌های مختلف، دیگر رمقی برای مقاومت نگذاشته بود. در چنین شرایطی، بخشی از معامله‌گران به الگویی رسیده‌اند که در مواجهه با اخبار منفی، سبدشان را خالی کنند و با مخابره اخبار مثبت، دوباره وارد بازار شوند اما تجربه سه هفته گذشته نشان داد این استراتژی بیشتر از آن ‌که سودآور باشد، سرمایه‌ها را در پیچ‌وخم تصمیمات بی‌ثبات فرسوده می‌کند چرا که روند مذاکرات نه به وضوح روبه شکست است، نه نشانه‌ای از توافق فوری دارد؛ تنها چیزی که مداوم منتشر می‌شود، اخباری ضدونقیض است. در چنین فضای پرنوسانی، چاره‌ای جز متنوع‌سازی سبد نیست. ترکیبی از سهام، طلا و صندوق‌های درآمد ثابت می‌تواند تا حدی ریسک‌ها را پوشش دهد. طلا هم اگرچه پشتوانه‌ای سنتی محسوب می‌شود اما در صورت توافق احتمالی با افت همراه خواهد شد. بنابراین نه خروج کامل و نه ورود سنگین به بازارها توصیه نمی‌شود؛ بلکه بازی با وزن دارایی‌هاست که می‌تواند سرمایه‌گذار را از این گرداب پرهیاهو به سلامت عبور دهد.

چهارشنبه؛ امید سرخ‌پوش

چهارشنبه هفته گذشته بازار سرمایه با فشار فروش شدیدی آغاز شد اما در ادامه معاملات، این فشار به‌تدریج تخلیه شد و بسیاری از صف‌های فروش جمع‌آوری شدند. هرچند در نهایت ۷۳‌درصد از نمادها در محدوده‌ منفی بسته شدند اما نکته‌ مهم و امیدوارکننده، بهبود قیمت‌ها در دقایق پایانی بود. داده‌ها نشان می‌دهد در ۴۲۸‌نماد، قیمت آخرین معامله بالاتر از قیمت پایانی قرار گرفت که می‌تواند نشانه‌ای از آمادگی بازار برای بازگشت در صورت انتشار اخبار مثبت در روزهای آینده باشد. در فضای مبهم مذاکرات، امیدواری به مخابره اخبار خوش در پایان هفته، باعث شد جو بازار اندکی تعدیل شود چراکه بازار در هفته‌ گذشته از نوسانات پی‌درپی فرسوده شده و منتظر یک سیگنال تازه برای جهت‌گیری مجدد است. در بازار ارز نیز دلار آرام گرفت. برخلاف طلا و سهام، واکنش‌های دلار به اخبار سیاسی منطقی‌تر بوده است. معامله‌گران این بازار از هیجان فاصله گرفته‌اند و رشد یا افت نرخ دلار با وزن اخبار هماهنگ‌تر است. همین ویژگی باعث شده که آرامش نسبی در بازار ارز، نقطه ثباتی در میان بازارهای دارایی پرنوسان باشد. در صنعت سیمان هم یک دوگانگی وجود داشت: نرخ‌های فروش بالا به‌دلیل کمبود عرضه یا افزایش تولید با بازگشت برق؟ به‌نظر می‌رسد خبر تداوم تولید، آن ‌هم پس از هفته‌ها قطعی، منفعت بیشتری برای این صنعت دارد تا قیمت‌های نجومی که سود آن، تنها روی کاغذ است. با برق، تولید هست؛ با تولید، سود واقعی.

ارزندگی یا حباب؟

مروری بر اتفاقات هفته گذشته نشان می‌دهد که بازار سهام ایران، اگرچه هنوز زنده است اما خسته و سردرگم به‌نظر می‌رسد. از شنبه‌ای پرتلاطم تا چهارشنبه‌ای امیدوار اما سرخ‌پوش، بورس زیر ضرب نوسانات سیاسی و اقتصادی، درپی یافتن مسیر آینده است. اما سؤال اساسی اینجاست: بازار در موقعیت کنونی، با توجه به نسبت قیمت به درآمد (E/‏P)  فعلی، ارزنده است یا بیش از حد ‌ارزش‌گذاری شده؟

واقعیت این است که عدد (E/‏P)  حال حاضر بازار سرمایه در مقایسه با متوسط تاریخی خود، در محدوده معقولی قرار دارد و حتی در برخی صنایع پایین‌تر از میانگین‌های پنج‌ساله است اما نباید فراموش کرد که این عدد صرفا یک میانگین است و نه یک چراغ راه قطعی. آنچه سرنوشت ارزندگی یا ‌ارزش‌گذاری بیش از حد توسط بازار را تعیین می‌کند، نتیجه مذاکرات و تغییرات انتظارات تورمی است. در واقع، بورس این روزها در موقعیتی «مشروط» قرار دارد؛ نه ارزان است و نه گران، بلکه در حالت تعلیق بین دو سناریو معلق مانده است. سرمایه‌گذارانی که امروز وارد می‌شوند، در حال شرط‌بندی بر سر آینده سیاست خارجی و اقتصادی کشور هستند. بازی اصلی، دیگر در تالار شیشه‌ای نیست، در اتاق‌های مذاکره است و آنچه که در آن اتاق‌ها رقم می‌خورد، مشخص خواهد کرد که بازار، سرمایه‌پذیر است یا در مسیر ترکیدن یک حباب جدید حرکت می‌کند.

وب گردی