زیر سایه تحریم رخ می‌دهد:

۲۵ متر در روز، عمق بحران حفاری ایران

گروه انرژی
کدخبر: 567113
ایران با نرخ نفوذ چاه‌های نفتی به‌طور متوسط ۲۵ تا ۳۰ متر در روز، به‌دلیل تحریم‌ها و فقدان فناوری‌های پیشرفته، در مقایسه با کشورهای همسایه، به شدت عقب‌مانده است.
۲۵ متر در روز، عمق بحران حفاری ایران

جهان صنعت– در اعماق خلیج فارس؛ جایی که دکل‌های حفاری ایرانی با موتورهای فرسوده به جنگ لایه‌های سنگی نفت و گاز می‌روند، هر متر حفاری، نمادی از عقب‌ماندگی است. نرخ نفوذ چاه‌های نفت ایران که به ازای هر دکل تنها حدود ۲۵ تا ۳۰‌متر در روز است، نیمی از میانگین جهانی ۵۰ تا ۶۰‌متر محسوب می‌شود. این شکاف، نه‌فقط از پیچیدگی‌های زمین‌شناختی بلکه محصول مستقیم تحریم‌های طولانی‌مدت است که دسترسی به فناوری‌های پیشرفته را قطع کرده درحالی‌که عربستان سعودی با نرخ نفوذ ۸۰ تا ۱۲۰‌متر روزانه، تولید خود را به ۱۲‌میلیون بشکه در روز رسانده، ایران با حدود ۶۰ تا۱۰۰‌دکل فعال، سالانه تقریبا ۱۱۰تا۱۲۰ هزار متر حفاری می‌کند که البته رقمی بسیار ناکافی برای حفظ تولید حدود ۳/‌۳‌میلیون بشکه‌ای فعلی است.

صنعت حفاری نفت به‌عنوان هسته مرکزی زنجیره انرژی، بر سه شاخص کلیدی تکیه دارد: نرخ نفوذ(ROP)، زمان غیرمولد (NPT)و بهره‌وری دکل (rig efficiency) .نرخ نفوذ که متراژ حفاری در واحد زمان (معمولا متر در روز) را اندازه می‌گیرد به‌شدت به نوع مته، سیستم هدایت و سیالات حفاری وابسته است. براساس گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی (IEA)و اداره اطلاعات انرژی آمریکا در سطح جهانی،  (EIA) برای سال‌های ۲۰۲۵-۲۰۲۴، میانگین ROP حدود ۵۰ تا ۶۰ متر در روز است. این رقم در ایالات‌متحده، با بهره‌گیری از حفاری افقی (horizontal drilling)و سیستم‌های هدایت چرخشی rotary steerable systems یا (RSS)، به ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر می‌رسد. مثلا در حوضه پرمین باسن تگزاس، هر دکل روزانه بیش از ۱۵۰متر نفوذ می‌کند و تولید نفت‌خام هر چاه جدید را به ۱۲۰۰‌بشکه در روز می‌رساند. در مقابل، ایران با نرخ نفوذ متوسط ۲۵‌متر در روز، در گروه کشورهای عقب‌مانده قرار می‌گیرد. این آمار که برگرفته از گزارش‌های شرکت ملی حفاری ایران و مطالعات اخیردانشگاهی است‌، وابستگی به دکل‌های قدیمی مدل‌های دهه۱۹۸۰ را نشان می‌دهد که فاقد فناوری‌های دیجیتال مانند سنسورهای real-time و مته‌های پلی‌کرستال الماسه (PDC bits) هستند.

تحریم‌های ایالات‌متحده‌، واردات تجهیزات کلیدی را ممنوع و ایران را از بیش از ۷۰‌درصد فناوری‌های نوین حفاری محروم کرده است در نتیجه زمان غیرمولد(NPT) که شامل توقف‌های ناشی از خرابی تجهیزات، مشکلات چاه و تاخیرهای لجستیکی است، در ایران به ۴۰ تا ۵۰‌درصد کل زمان عملیات می‌رسد که عددی دو برابر میانگین جهانی ۲۰درصدی است. در یک مطالعه موردی روی میدان‌های جنوب غربی،  NPTبه‌دلیل عدم دسترسی به پمپ‌های هیدرولیکی پیشرفته، بیش از ۶۰ روز در هر عملیات ۹۰روزه را بلعیده و هزینه‌ها را ۳۰ درصد افزایش داده است.

مقایسه با همسایگان این عقب‌ماندگی را دردناک‌تر می‌کند. عربستان سعودی با سرمایه‌گذاری ۱۰۰میلیارد دلاری در برنامه ویژن۲۰۳۰، نرخ ROP  خود را از ۴۰ متر در دهه۲۰۱۰ به ۹۰ متر در ۲۰۲۵ رسانده است. شرکت آرامکو با استفاده از هوش‌مصنوعی در پیش‌بینی فشار مخزن و سیستم‌های خودکار حفاری (automated drilling)، بهره‌وری دکل‌هایش را ۲۵درصد افزایش داده. در امارات متحده عربی، شرکت ادنوک با نرخ نفوذ ۷۰ تا ۱۰۰‌متر روزانه، از فناوری‌های دیجیتال twin برای شبیه‌سازی چاه‌ها بهره می‌برد و تولید per rig را به ۲۰۰۰‌بشکه در روز رسانده درحالی‌که در ایران این رقم تنها ۸۰۰‌بشکه است.

عراق، رقیب مستقیم، با حمایت‌های فنی از شل و اکسون‌موبیل، نرخ ROP ۶۰ متری را در میدان‌های بصره به دست آورده و تولید نفت خود را از ۲/‌۴میلیون بشکه در ۲۰۲۰ به ۸/‌۴‌میلیون در ۲۰۲۵ افزایش داده. حتی ترکیه به‌عنوان ‌هاب منطقه‌ای، با نرخ ۵۰ متری و همکاری با توتال، ۳۰‌درصد بازار حفاری خاورمیانه را تصاحب کرده! این مقایسه‌ها که براساس داده‌های EIA و IEA صورت گرفته‌، نشان می‌دهد ایران با ۱۵‌درصد ذخایر نفت جهان، تنها ۴‌درصد از حفاری‌های منطقه‌ای را انجام می‌دهد.

تحریم‌ها، این نابرابری را از طریق کانال‌های متعدد تشدید کرده‌اند. نخست، محرومیت از لایسنس‌های نرم‌افزاری مانند Landmark و Petrelکه برای مدل‌سازی سه‌بعدی مخازن ضروری‌ هستند، دقت اکتشاف را ۴۰‌درصد کاهش داده است. در وهله بعدی، کمبود قطعات یدکی برای دکل‌های وارداتی، NPT  را از ۲۵‌درصد به ۴۵‌درصد رسانده و عمر مفید تجهیزات را از ۱۰ سال به ۵‌سال کوتاه کرده.

دیگر اینکه، خروج شرکت‌های غربی مانند شلومبرژه و‌ هالیبرتون از سال۲۰۱۲، انتقال دانش فنی را متوقف کرده و ایران را به سمت بومی‌سازی ناکارآمد سوق داده. برآورد می‌شود تحریم‌ها سالانه ۵‌میلیارد دلار ضرر مستقیم به صنعت حفاری وارد کنند، از جمله از دست رفتن ۳۰۰ هزار بشکه تولید روزانه به‌دلیل decline طبیعی مخازن بدون تزریق پیشرفته CO2ا EOR  (enhanced oil recovery)  که باید صورت می‌گرفت.

عواقب این وضعیت، فراتر از آمار است. نرخ حفاری پایین، ضریب برداشت نفت ایران را به ۲۰‌درصد محدود کرده درحالی‌که این نرخ در عربستان ۴۰درصد است و وابستگی به واردات تجهیزات را به ۸۰‌درصد رسانده. از منظر زیست‌محیطی، حفاری‌های ناکارآمد، انتشار متان را ۳۰‌درصد افزایش داده و ریسک نشت‌های چاه را دو برابر کرده. در سطح اقتصادی هم هر متر حفاری کمتر، معادل ۱۰‌هزار دلار عدم‌النفع است؛ محاسبه‌ای که البته براساس قیمت نفت ۸۰‌دلاری و هزینه عملیات ۵۰۰دلاری صورت گرفته است. بی‌تردید اگر این روند تا ۲۰۳۰ ادامه یابد، ایران ۲۰۰‌میلیارد دلار فرصت صادراتی را از دست خواهد داد و جایگاهش در اوپک از تولیدکننده دوم به حاشیه رانده خواهد شد.

با این حال، هنوز هم راهکارهایی وجود دارد. بومی‌سازی ۶۰‌درصدی تجهیزات توسطNIDC، مانند مته‌های PDC داخلی، گام مثبتی است اما نیاز به سرمایه‌گذاری حدود یک‌میلیارد دلاری در سال جاری و تا سال۲۰۲۶ دارد.

می‌توان گفت که همکاری با روسیه و چین که ۲۰‌درصد دکل‌های جدید را تامین کرده، می‌تواند ROP  را ۳۰‌درصد افزایش دهد. اولویت‌بندی حفاری هوشمند در میادین پارس جنوبی و استفاده از الگوریتم‌های یادگیری ماشین برای پیش‌بینی ROP، کار قابل اعتنایی است ولی به هر حال صنعت حفاری ایران، در سایه تحریم‌ها نه‌تنها کند بلکه شاید بتوان گفت مبتلا به فلج شده است. بدون دسترسی به چرخه‌های تکنولوژیک جهانی، هرروز تاخیر، هزاران بشکه نفت را در عمق زمین مدفون می‌کند. زمان برای شکستن این باتلاق، با دیپلماسی انرژی و سرمایه‌گذاری جسورانه، فرا رسیده است وگرنه «نفت سیاه» ایران، به «تاریکی اقتصادی» تبدیل خواهد شد.

منبع: نفت

وب گردی