گزارش یک پزشک از خشونت علیه کادر درمان

جهان صنعت– معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی میگوید: خشونت علیه کادر درمان در سالهای گذشته بیشتر شده است و این افزایش علل مختلفی دارد. وضعیت اقتصادی طی این سالها به شکلی است که مردم عموما تحت فشار بوده و نمیتوانیم انکار کنیم که مردم نسبت به گذشته عصبانیتر هستند و این تحت فشار بودن وقتی که طولانیمدت باشد به افزایش بار روانی و در نتیجه وقوع خشونت منجر شده است.
موضوع «خشونت علیه کادر درمان» مبحث جدیدی نیست اما هر روز چندین مورد جدید از این معضل به آمار موجود خشونت در این حوزه افزوده میشود و فضای مجازی پر است از اخباری که پزشک یا پرستاری توسط بیمار یا همراهانش مورد ضرب و شتم واقع شدهاند.
در اغلب موارد خشونت از طرف همراهان بیمار رقم میخورد و گاهی نیز خود بیمار پرستار یا پزشک معالجش مورد ضرب و شتم و خشونت قرار میدهد.
متنی که در ادامه میخوانید مربوط به یک پزشک است که در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
هادی یزدانی، پزشک در خصوص خشونت علیه کادر درمان میگوید: خشونت کلامی در دنیا گاهی اوقات برای کادر درمان تا ۶۰درصد ذکر شده است؛ خشونت کلامی یعنی توهین، تحقیر و آزار کلامی و مساله این است که یک چیزی به اشتباه و به اسم عرف شناخته شده و بسیاری از مردم یا کسانی که مسوولیت دارند در مکانها و نقاط مختلف از شبکههای بهداشت گرفته تا دانشگاه علوم پزشکی و وزارتخانه با ادبیاتی که «مردم بیمارند و آن لحظه ضرب و شتم و خشونت کادر درمان حالت عادی ندارند و حالشان خوب نیست» و مواردی از این دست ارتکاب خشونت علیه کادر درمان را تقلیل میدهند.
او اضافه میکند: هیچ وقت آمار رسمی خشونت علیه کادر درمان منتشر نمیشود اما درباره آمار غیررسمی این معضل باید بگویم که اگر پزشکی را دیدید که ادعا میکند در طول طبابتش هیچوقت توهین، آزار کلامی، تهدید، خشونت، خشونت جسمی و ضرب و شتم فیزیکی را تجربه نکرده، شک نکنید که او طبابت نکرده است من این ادعا را دارم که در کشور ما ۱۰۰درصد پزشکان نوعی از آزار را تجربه میکنند.
محمد میرخانی، معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی نیز درباره آمار خشونت علیه کادر درمان میگوید: در خصوص خشونت علیه کادر درمان واقعا فقر آمار وجود دارد تا زمانی که فرد شکایت یا گزارشی از خشونتی که علیه او رخ داده نکند، نمیتوان فهمید که چه اتفاقی افتاده است که در بسیاری موارد برای جلوگیری از خشونت ثانویه و درگیریهای قومی و طایفهای پزشک یا پرستار خشونت دیده، ترجیح میدهند موضوع ببخشند و خودشان را به نحوی آرام کنند.
او میافزاید: آمار رسمی از خشونت علیه کادر درمان در کشور نداریم، عموم کادر درمان وقتی با خشونت مواجه میشوند، پناهگاهی ندارند و این خشونت به خشونت روانی تسری پیدا میکند و از یک جایی به بعد فرد در حالت احساس ناتوانی در برابر ظلمی که به او شده قرار میگیرد و درونریزی میکند و حتی ممکن است به خودش آسیب بزند. مواردی بوده از کسانی که خودکشی کردند آنهم به خاطر خشونتی که روزهای قبلتر بر آنها روا داشته شده بوده و از آنجایی که کسی را ندارند و جایگاهی نیست که بخواهد از آنها حمایت خاصی کند، امید خود را از دست دادهاند. در فرهنگ ما پذیرفته شده است که وقتی کسی بیمار و مخصوصا بیمار بدحال دارد ناراحت باشد و انگار ما کادر درمان داریم عادت میکنیم که اگر کتک هم بخوریم حقمان است و باید تحمل کنیم و کسی هم نیست که به داد ما برسد.
معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی گفت: تمام بحث ما پزشکان این است که مساله خشونت علیه کادر درمان را به رسمیت بشناسید؛ خشونت هم ابعاد مختلفی دارد از یک توهین و آزار کلامی گرفته تا حتی قتل؛ مثل قتل فجیع دکتر داوودی که عواطف عمومی را جریحهدار کرد و متاسفانه هنوز هم حکم قاتل اجرا نشده و قوه قضاییه در این خصوص تعلل کرده است.
او میگوید: کار کادر درمان به اندازه کافی خودش سخت است و قرار نیست ما سختترش کنیم. اول باید جان و آرامش و امنیت خودمان حفظ شود که بتوانیم علم و دانش پزشکی که داریم را برای بیمارمان پیاده کنیم. بحث اول ما این است که اصلا چیزی به نام خشونت علیه کادر درمان را ببینند. قبلا تصویر نوشتهای از ماده ۶۰۸ و ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی که مرتبط با مجازات اهانت، توهین و درگیری است را روی دیوار بخش پذیرش نصب میکردند تا در دید عموم مراجعهکنندگان باشد اما این اقدامات هیچ ضمانت اجرایی ندارد و قوانین فعلی آنقدر محکم نیستند که بازدارندگی لازم را داشته باشند.
میرخانی هم معتقد است: در بعضی نقاط کشورمان وقتی که متوفی دارند یا بیماری بدحال است برای نشان دادن نگرانی خودشان عربدهکشی، سر و صدا و حمله میکنند که به خانواده بیمار دلسوزی خودشان را نشان بدهند و به نوعی بیرونریزی میکنند و اگر این رفتارها در جایی باشد که کنترل نشود میتواند به بروز خشونت علیه کادر درمان و درگیری منجر شود.
معاون اجتماعی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی میگوید: در بعضی مراکز دولتی و بیمهای ما به خصوص گاهی تا ۲۰۰مریض ممکن است در یک شیفت ۶ تا ۸ ساعته توسط یک پزشک ویزیت شوند، قانون میگوید یک پزشک عمومی باید بیمار را زیر ۱۵دقیقه ویزیت نکند اما وقتی که ۲۰۰ بیمار پشت در اتاق پزشک منتظر هستند و خود آنها هم خسته میشوند و اصرار میکنند که سریعتر باید کار را انجام بدهید و از طرفی پزشک دیگری هم نیست، کیفیت خدمات پایینتر آمده و در نتیجه بیمار ناراحت میشود که چرا وقت کافی برای من گذاشته نمیشود.
او اضافه میکند: البته این موضوع اصلا به ماجرای کمبود پزشک ربطی ندارد. در اصل مراکز درمانی باید بیشتر شوند و بحث بعدی این است که خدمترسانی برای بخش خصوصی توجیه اقتصادی داشته باشد یا اینکه در بخش دولتی توانایی پرداخت وجود داشته باشد. نمیتوان در مرکز دولتی که پول کافی به پزشک پرداخت نمیشود این انتظار را داشته باشیم که آن مرکز کادر درمان درجه یک داشته باشد چون امورات زندگی کار درمان هم نمیگذرد.
منبع: خبرآنلاین