چرا چین در جنگ تجاری پیروز است؟
جهانصنعت- نشریه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود به تحلیل جنگ تجاری میان آمریکا و چین پرداخت. این نشریه بر این باور است که برخلاف تصور واشنگتن، چین نهتنها در برابر فشارهای اقتصادی آمریکا تاب آورده بلکه توانسته با اقدامات متقابل هوشمندانه، زنجیرههای تامین خود را بازسازی و حتی قواعد تجارت جهانی را به نفع خود بازتعریف کند. این گزارش تاکید دارد که بازار سهام چین رشد قابلتوجهی را تجربه کرده و با تغییر جهت صادرات به بازارهای جدید، نفوذ خود در اقتصاد جهانی را افزایش داده است. اکونومیست سه دلیل اصلی را برای موفقیت چین برمیشمرد:۱- توان مقاومت و پاسخ متقابل موثر، ۲- تدوین نظام جدید تجارت جهانی و ۳- تقویت جایگاه داخلی حزب کمونیست و رهبری شی جینپینگ.
دونالد ترامپ و شی جینپینگ قرار است هفته آینده در کرهجنوبی دیدار کنند. با این حال هنوز مشخص نیست که آیا این دیدار واقعا انجام خواهد شد یا نه. این وضعیت بازتابی از شرایط نگرانکننده و بحران مهمترین رابطه در جهان امروز است. در هفتههای اخیر آمریکا و چین بهشدت به یکدیگر حمله کردهاند. آمریکا محدودیتهای صادرات فناوری را تشدید کرده و تهدید به افزایش تعرفهها نموده است؛ در مقابل چین نیز از تحریمها و محدودیتهای مربوط به عناصر نادر خاکی استفاده کرده است. ارتباط میان دو کشور بسیار ضعیف و ناکارآمد است. در کاخ سفید این باور وجود دارد که آمریکا در این آزمون، دست برتر را دارد. اسکات بسنت، وزیر خزانهداری گفته است که چین ضعیف است. واقعیت اما چیز دیگری است. در حقیقت چین در جنگ تجاری دست برتر را دارد و در حال پیروزی است. این کشور یاد گرفته است که به همان اندازه آمریکا، به طور موثر شدت عمل نشان میدهد و مقابلهبهمثل میکند. افزون بر این، چین در حال آزمایش قوانین تجاری فراسرزمینی خود است و به این ترتیب، مسیر اقتصاد جهانی را تغییر میدهد. پس از گذشت شش ماه، وضعیت چین در مقایسه با آمریکا بسیار آرامتر و با ثباتتر است و این امر سه دلیل اصلی دارد.
نخست، چین نشان داده است که میتواند در برابر فشارهای آمریکا مقاومت کند و در واکنش نیز بهخوبی عمل نماید؛ به گونهای که در اصطلاح کارشناسی به آن «برتری در تشدید درگیری» گفته میشود. برخی از منتقدان دونالد ترامپ، این مساله را ناشی از پدیدهای میدانند که آن را
TACO) Trump Always Chickens Out) یا به تعبیر سادهتر، «ترامپ همیشه عقبنشینی میکند» مینامند اما در واقع این وضعیت بازتاب قدرت، آمادگی و مهارت چین است.
تعرفههایی که ترامپ در ماه آوریل با عنوان «تعرفههای روز آزادی» بر کالاهای چینی وضع کرده بود، پس از سقوط شدید والاستریت لغو شد. بهتازگی نیز وقتی چین صادرات عناصر نادر خاکی مورد استفاده در صنایع فناوری پیشرفته را محدود کرد، ترامپ تهدید به اعمال تعرفههای ۱۰۰درصدی کرد اما باز هم از تصمیم خود عقب نشست. تهدید او به فلج کردن چین از طریق تحریمهای تقریبا کامل اقتصادی نیز چندان جدی گرفته نمیشود زیرا چنین اقدامی برای خود آمریکا نیز زیانبار خواهد بود. آنهایی که ادعا میکنند چین در بحران است، باید بدانند که بازار سهام چین امسال برپایه دلار ۳۴درصد رشد کرده است؛ یعنی دو برابر رشد شاخص ۵۰۰ S&P در آمریکا.
چین در واکنشهای خود بسیار ماهرانه عمل کرده است. وقتی ترامپ بر کشتیهای باری چینی که وارد بنادر آمریکا میشدند عوارض وضع کرد، چین نیز با تعیین هزینههای بندری برای کشتیهای آمریکایی مقابلهبهمثل کرد. همچنین با تهدید به انجام تحقیقات ضدانحصار، شرکتهای آمریکایی مانند دوپونت (DuPont)، گوگل، انویدیا و کوالکام (Qualcomm) را تحت فشار قرار داده است.
از سوی دیگر تصمیم چین برای خودداری از خرید دانههای سویا از آمریکا، بازار ۱۲میلیارد دلاری برای کشاورزان ایالتهای میانی و بزرگترین صادرات آمریکا به چین، ضربه سنگینی به همان پایگاه رای ترامپ وارد کرده است. البته هنوز در برخی زمینهها مانند موتورهای هواپیما، آمریکا برتریهایی دارد، با این حال، شی جینپینگ تلاش فراوانی کرده تا زنجیرههای تامین چین را از وابستگی به قطعات و فناوریهای خارجی جدا کند و در مقابل کشورش را به بخش جداییناپذیری از زنجیره تامین جهانی تبدیل نماید. در ظاهر، ترامپ میتواند با قطع دسترسی چین به نظام مالی دلاری، فشارها را افزایش دهد اما به احتمال زیاد چنین نخواهد کرد چرا که پیامدهای آن آشفتگی شدید در بازارهای مالی جهانی و زیان سنگین برای خود آمریکا خواهد بود. در میان تمام اقدامات تلافیجویانه و واکنشهای پیاپی میان دو کشور، چین در حال شکلدهی از راه آزمون و خطا به مجموعهای تازه از هنجارهای تجارت جهانی است. این دومین عرصه موفقیت چین به شمار میآید. هدف پکن، ساختن یک نظام تجاری جهانی جدید به رهبری چین است، بر ویرانههای نظم قدیمی تجارت آزاد؛ نظمی که بتواند رقیبی برای «امپراطوری تعرفههای» ترامپ باشد.
چین از هماکنون جغرافیای تجارت خود را دگرگون کرده است: در ۱۲ماه منتهی به سپتامبر، صادرات کالایی این کشور بیش از ۸درصد افزایش یافته، در حالی که صادرات به آمریکا ۲۷درصد کاهش داشته است. تهدید چین به محدود کردن صادرات عناصر نادر خاکی، ترس و نگرانی شدیدی در غرب برانگیخته است زیرا چین در این بازار نقش مسلطی دارد و میتواند زنجیرههای تامین تولید صنعتی غرب را فلج کند اما اهمیت این اقدام فقط در قدرت اقتصادی آن نیست بلکه در این نکته نهفته است که چین در تلاش است تا نظامی جهانی از «مجوزدهی و کنترل صادرات» ایجاد کند، نسخهای سختگیرانهتر از همان شیوهای که آمریکا برای کنترل صنعت نیمههادیها به کار میبرد. احتمالا در آینده نمونههای بیشتری از بازنویسی قواعد تجارت جهانی توسط چین خواهیم دید زیرا این کشور از جایگاه خود به عنوان تولیدکنندهای پیشرفته و بزرگترین شریک تجاری بیش از ۷۰کشور جهان بهره میگیرد تا قواعد بازی را به نفع خود بازتعریف کند.
سومین و آخرین دلیل پیروزی چین در جنگ تجاری این است که این نبرد نهتنها شی جینپینگ و حزب کمونیست را تضعیف نکرده بلکه به تقویت آنها نیز انجامیده است. ناظران خارجی معمولا به مشکلات عظیم چین از بحران عمیق در بخش مسکن گرفته تا مصرفکنندگان محتاط، کارآفرینان مرعوب و مشکلات ناشی از سیاست صنعتی دولت مانند مازاد ظرفیت تولید و تخصیص نادرست سرمایه اشاره میکنند. با این حال برای بسیاری از چینیها، رفتار تهاجمی ترامپ تاییدی بر درستی پروژه ۱۲ساله شی جینپینگ بوده است: برنامهای برای آمادهسازی چین جهت رویارویی با جهانی خصمانه، از راه تبدیل شدن به یک ابرقدرت فناورانه و صنعتی.
در همین هفته، رهبران حزب کمونیست برای تدوین برنامه پنجساله جدید گردهم آمدند. انتظار میرود در این برنامه، رویکرد «ملیگرایی فناورانه» شی جینپینگ با قدرت بیشتری دنبال شود. البته مسیر پیشرو برای چین خالی از خطر نیست. هدایت صادرات به سوی بازارهایی غیر از آمریکا ممکن است کشورهای دیگر را نیز به وضع تعرفههای جدید ترغیب کند. نظام مجوزدهی تازهتاسیس چین میتواند برای خود آن و سایر کشورها به کابوس بوروکراتیک بدل شود. درست همانطور که آمریکا دریافته است، استفاده از قدرت اقتصادی به عنوان ابزار فشار، پرمخاطره است چرا که در چنین شرایطی، انگیزه سایر کشورها برای تنوعبخشی، نوآوری و کاهش وابستگی به قدرتهای بزرگ به سرعت افزایش مییابد.
اگر دونالد ترامپ و شی جینپینگ واقعا در کرهجنوبی با یکدیگر دیدار کنند، ممکن است هر دو ترجیح دهند نمایشی از کاهش تنش به راه بیندازند. احتمال دارد آمریکا برای مدتی اجرای تعرفههای جدید را متوقف کند و در مقابل چین نیز اجرای محدودیتهای مربوط به عناصر نادر خاکی را به تعویق بیندازد. شاید هم خرید دوباره دانههای سویا از سوی چین و تایید معامله پیشنهادی برای فروش شرکت تیکتاک به سرمایهگذاران آمریکایی، بخشی از این توافق نمایشی باشد اما نباید دچار توهم شد، آنچه در حال شکلگیری است، نه آشتی دو کشور و حل اختلافاتشان بلکه رویارویی دو غول اقتصادی است که از قدرت اقتصادی خود به عنوان سلاحی برای تقابل استفاده میکنند. با آنکه چین در جنگ تجاری ترامپ در حال پیروزی است، عقبنشینی هر دو کشور از تجارت آزاد در نهایت به زیان همه تمام خواهد شد چرا که در جهانی که اقتصاد به میدان نبرد تبدیل میشود، هیچ برنده واقعیای وجود ندارد.
منبع: جهانصنعتنیوز
