چرا شعله رسانههای داخلی پرفروغ نیست؟
یکم- آیا رسانههای داخلی در ایران توانستهاند و میتوانند راهی بیابند که درجه اعتماد جامعه ایرانی را به کلیت خود افزایش داده و راه را برای کاهش درجه مقبولیت خود ببندند یا دست کم تنگ کنند؟ واقعیت این است که رسانههای داخلی در این روزها شاید در بدترین وضعیت قرار دارند و برای عبور از این شرایط باید دگرگونی اساسی صورت پذیرد.
دوم- به نظر میرسد به طور ضمنی قبول کردهاید رسانههای ایرانی بهویژه روزنامهها با اقبال عمومی روبهرو نیستند؟ بله، همینطور است. میشود برخی دلایلش را بنویسید؟ اگر رسانه را مانند یک سوپرمارکت در نظر بگیریم باید اجناس آن جور باشد تا مشتری تازه پیدا کند و مشتریان پیشین را نگه دارد.
اگر دو بار به مغازهای مراجعه کنیم و چیزی را که میخواهیم، نداشته باشد دفعه بعد به مغازه دیگری میرویم. در حال حاضر جنس رسانههای ایران جور نیست. یعنی همه آنچه را متقاضیان علاقه دارند بخوانند به دلایل مختلف نمیتوانند فراهم کنند.
سوم- به این ترتیب باید از رسانههای ایرانی ناامید شد؟ نه. رسانهنگارانی که در این شرایط پای کار ایستاده و به صورت حرفهای در رسانههای گوناگون با همه تنگناها فعالیت میکنند تا چراغ این نهاد خاموش نشود، سرمایه بزرگی محسوب میشوند.
چهارم- چه باید کرد؟ باید کمی از بالاتر و از زاویههای گوناگون به مساله نگاه کرد. همه شاخصهای اقتصادی ایران در دهه۹۰ روند نزولی داشت. تحت این شرایط بنگاههای خصوصی توانایی دادن رپورتاژ، آگهی و کمک به رسانهها را ندارند و در اکثر نقاط دنیا تنها منبع درآمد رسانهها همین است. دولت نیز در چند سال گذشته علاقهمند نبوده یا تواناییاش را نداشته که این جنبه از کار رسانهها را تقویت کند بنابراین درآمد رسانهها فوقالعاده پایین است. به همین دلیل نمیتوانند نیروهای ورزیده استخدام کنند و در نتیجه کیفیت اخبار و گزارشهای تولیدشده پایین میآید. باید این روندها درست شود.