پول ملی، نماد غرور ملی یا سرشکستگی ملی

غلامرضا کیامهر
کدخبر: 239
ریال پول ملی کشور ما که تحلیلگران اقتصادی تنها به چشم یک ابزار مبادله‌ای در خدمت دادوستدها و خرید و فروش‌های روزانه مردم و مصارف دیگری از این دست به آن نگاه می‌کنند، همچون بسیاری از مفاخر ملی و تاریخی می‌تواند نمادی از غرور ملی ما ایرانی‌ها هم به حساب آید.
پول ملی، نماد غرور ملی یا سرشکستگی ملی

ریال پول ملی کشور ما که تحلیلگران اقتصادی تنها به چشم یک ابزار مبادله‌ای در خدمت دادوستدها و خرید و فروش‌های روزانه مردم و مصارف دیگری از این دست به آن نگاه می‌کنند، همچون بسیاری از مفاخر ملی و تاریخی می‌تواند نمادی از غرور ملی ما ایرانی‌ها هم به حساب آید. از این منظر هر اندازه پول ملی ما در برابر ارزهای معتبر جهانی و به طور اخص دلار آمریکا از ارزش و اعتبار بیشتری برخوردار باشد، میزان دلبستگی و احساس افتخار ما نسبت به این نماد ابزار مبادله‌ای و نماد غرور ملی بیشتر و بیشتر خواهد شد و چه کسی است که نداند غرور ملی یکی از مهم‌ترین عوامل تقویت مبانی اتحاد ملی میان مردم یک کشور خصوصا کشوری چون ایران است که از باستان تا به امروز زیستگاه اقوام و طوایف و پیروان خرده فرهنگ‌های مختلف و ضامن حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور در برابر طوفان‌های سهمگین تاریخی بوده است. شوربختانه همانطور که شاهد بوده‌ایم از زمان پایان جنگ هشت‌ساله عراق علیه ایران، به‌خصوص در دو دهه اخیر به دلیل سیاست‌ورزی‌های غلط و تورم‌زای اقتصادی دولت‌های مختلف، ولخرجی‌های نجومی بسیار فراتر از تولید ناخالص ملی کشور که کسر بودجه‌های سنگین دولت‌های گوناگون و رشد ویرانگر حجم نقدینگی بدون پشتوانه را در پی داشته و در کنار آن فشار تحریم‌های اقتصادی آمریکا و کشورهای غربی که ارزش پول ملی ما را در برابر ارزهای معتبر جهانی و حتی در برابر پول ملی کشورهای نه چندان مطرح در اقتصاد و تجارت جهانی به قدری تنزل داده که آن را از نمادی برای غرور و افتخار ملی، به مایه سرشکستگی ملی ما ایرانی‌ها در انظار مردم جهان تبدیل کرده است. مشابه همین سرشکستگی را در ارتباط با سقوط ارزش و اعتبار گذرنامه کشور خودمان هم که تاکنون کمتر نویسنده و تحلیلگری به آن پرداخته است مشاهده می‌کنیم؛ گذرنامه‌ای که امروز دارنده آن برای سفر به اکثریت بالایی از کشورهای کوچک و بزرگ جهان حتی کشورهایی که سابقه تاسیس آنها از نیم قرن تجاوز نمی‌کند، باید اقدام به اخذ ویزا کند؛ ویزایی که یا کلا به گذرنامه‌های ایرانی تعلق نمی‌گیرد یا دارنده گذرنامه باید برای به دست آوردن آن‌ مدت‌ها این در و آن در بزند و مبالغ زیادی هم پول هزینه کند؛ مشکلی که تجار و بازرگانان ما هم کم و بیش از آن رنج می‌برند و مجموعه این عوامل به مانعی بر سر راه حضور قدرتمند ایران در بازارهای جهانی تبدیل شده است. در چنین شرایط دشوار و اندوه‌باری که با خارج شدن سکه‌های دارای ارزش ذاتی از چرخه دادوستدهای ما ایرانی‌ها اسکناس‌های پر از صفرهای بی‌ارزش و دست و پاگیر به تنها نماد عینی پول ملی ما ایرانی‌ها و سوژه‌ای برای طنزنویسان و کارتونیست‌ها تبدیل شده، وزیر محترم اقتصاد دولت چهاردهم که روزی می‌خواست رییس‌جمهور کشور شود به جای چاره‌اندیشی اساسی برای تجدید حیات پول ملی و ارائه راهکارهایی عالمانه و شجاعانه برای کاهش اساسی کسر بودجه‌های دولت و زدودن ردیف‌های هزینه‌ای هزاران میلیاردی تحمیلی از بودجه کشور که به عامل تشدیدکننده ضربات تحریم‌های آمریکا بر پیکر نحیف اقتصاد کشور ما تبدیل شده، حذف چهار صفر از روی این کاغذهای رنگی موسوم به اسکناس پول ملی ما و تغییر نام آن از ریال به تومان را به مجلس پیشنهاد داده است! نیازی ندارد که کسی الزاما اقتصاد خوانده یا اقتصاددان باشد تا بداند عامل سقوط وحشتناک قدرت خرید و ارزش پول ملی ما در برابر دلار آمریکا که امروز به رقم ۸۰۰هزار واحد در برابر یک دلار آمریکا رسیده و از شدت بی‌ارزشی صرفه اقتصادی ضرب سکه‌های خرد از چرخه مبادلاتی ما را هم سال‌هاست از میان برده، برخلاف تصور آقای وزیر اقتصاد وجود انبوه صفرهای روی اسکناس‌های رایج ما نیست بلکه این صفرها نمادی از نرخ تورم ۵۰، ۶۰ درصدی دولت‌ساخته سالانه‌‌ای است که کسر بودجه‌‌های سنگین در دولت‌های مختلف، شفاف نبودن نحوه هزینه‌کرد بودجه‌ها، غول‌آسا و بسیار پرهزینه بودن تشکیلات سازمان‌های دولتی، ریخت‌وپاش‌ها، بذل و بخشش‌ها، فقدان یک فرماندهی واحد اقتصادی در کشور و ده‌ها عامل شناخته شده و در پرده مانده دیگر در سقوط ارزش پولی ملی ما تاثیرگذار بوده‌اند و تا زمانی که یک عزم ملی و همه‌جا‌نبه برای از میان بردن این عوامل ویرانگر در مجموعه دولت و نظام حکمرانی ما به وجود نیاید حذف صفرها از پول ملی و تغییر نام آن از ریال به تومان یا هر نام دیگری جز هزینه‌تراشی بسیار سنگین برای طراحی و چاپ و نشر هزاران میلیارد تومان اسکناس‌های جدید کمترین تاثیری در افزایش اعتبار و ارزش پولی ملی ما نخواهد داشت. پولی که اسکناس‌های درشت امروزی آن بولیوار پول ملی کشور ونزوئلا از دوران هوگو چاوز تا به امروز و دلار زیمبابوه در دوران زمامداری رابرت موگابه را در ذهن انسان تداعی می‌کند. زمانی که کودکان ونزوئلایی از اسکناس‌های رایج و در گردش کشورشان که قدرت خرید دسته‌های دست نخورده آنها به طرز فاجعه‌باری کاهش پیدا کرده بود، برای تهیه بادبادک‌ها و موشک‌های کاغذی استفاده می‌کردند. امروز فاصله چنان فاجعه‌ با اسکناس‌های پول ملی ما به حداقل رسیده و اگر ریل حرکت اقتصاد و تصمیم‌گیری‌های سیاسی دولت و حاکمیت ما تغییر جهت اساسی پیدا نکند، در آینده نه‌چندان دور شاهد تکرار سرنوشت بولیوار ونزوئلا و دلار زیمبابوه برای اسکناس‌های درست پول ملی خودمان خواهیم بود.

سایت خوان