نفوذ خزنده اعراب در قاره سیاه

محمدرضا ستاری- برخی تحلیلگران، قرن کنونی را قرن آفریقا مینامند؛ قارهای که هر چند از لحاظ اقتصادی و توسعه انسانی عقبمانده اما سرشار از منابع طبیعی، موقعیت خاص ژئوپلیتیکی و سرمایههای آشکار و نهان است. از این رو در حالی که غربیها دائم از حضور و نفوذ چین در آفریقا صحبت میکنند اما شواهد نشان میدهد، همسایگان کوچک ایران در خلیجفارس یعنی قطر و امارات نهتنها از لحاظ اقتصادی بلکه از لحاظ سیاسی و امنیتی در حال تحکیم جایگاه و نفوذ خود در قاره سیاه هستند؛ امری که نهتنها سیاست و اقتصاد آنها را متنوع میکند بلکه در اقدامی مهم، اهرم فارغ از سیاست منطقهای و گذار به سمت دیپلماسی پیرامونی به آنها میدهد.
پولپاشی اعراب در آفریقا
در همین راستا گزارشها حاکی از آن است، شرکتی که متعلق به یکی از اعضای بانفوذ خانواده سلطنتی قطر است چندی پس از امضای توافق ۱۹میلیارد دلاری در زامبیا و یک توافق ۲۰میلیارد دلاری با جمهوری دموکراتیک کنگو، یک توافق سرمایهگذاری ۱۲میلیارد دلاری با کشور بوتسوانا امضا کرده است.
شرکت المنصور هلدینگ که متعلق به شیخ منصور بنجابر بنجاسم آلثانی است، روز پنجشنبه گذشته توافقنامهای با شرکت دولتی کمپانی توسعه بوتسوانا امضا کرد که بر بخشهایی از جمله انرژی، زیرساخت، معدن، کشاورزی، گردشگری، امنیت سایبری و دفاع متمرکز خواهد بود.
اهمیت موضوع در آن است که هیات قطری به رهبری شیخ منصور سفر خود از ۱۰کشور آفریقایی را در ۱۳آگوست در کینشاسا، پایتخت جمهوری دموکراتیک کنگو آغاز کرد. قطر طی دهه گذشته بهطور پیوسته سرمایهگذاریهای خود در آفریقا را افزایش داده و «هیات سرمایهگذاری قطر» مبلغی بالغ بر ۳۰۰میلیارد دلار برای استفاده شرکت المنصور هلدینگ در سراسر قاره آفریقا و آسیا اختصاص داده است.
در همین راستا و در حالی که ۱۰کشور مورد بازدید هیات قطری شامل جمهوری دموکراتیک کنگو، تانزانیا، بوروندی، زامبیا، بوتسوانا، موزامبیک، زیمبابوه، آنگولا، گابن و جمهوری آفریقای مرکزی هستند شرکت المنصور در کنگو متعهد به ۲۰میلیارد دلار سرمایهگذاری برای توسعه این کشور از جمله در کشاورزی، معدن و نفت و گاز شده و بلافاصله یک توافق تجاری و سرمایهگذاری ۱۹میلیارد دلاری نیز با زامبیا امضا کرده است. به طوری که هاکاینده هیچیلهما، رییسجمهوری زامبیا این اقدام را یکی از بزرگترین توافقات اقتصادی در تاریخ کشورش توصیف کرده است.
به گفته ناظران، قطر رقبای منطقهای زیادی برای بهرهبرداری از منابع عظیم آفریقا در زمینه انرژی، کانیها، فلزات گرانبها و حجم وسیعی از زمینهای کشاورزی قابل کشت دارد. در دیگر نقاط خلیجفارس، امارات متحده عربی و عربستان سعودی نیز از سرمایهگذاران سنگین در این قاره با تعداد فزایندهای از پروژهها هستند؛ به طوری که طی یک دهه گذشته کشورهای شورای همکاری خلیجفارس بیش از ۱۰۰میلیارد دلار در آفریقا سرمایهگذاری کردهاند که امارات در این زمینه پیشتاز است. گزارش فایننشال تایمز در دسامبر سال گذشته میلادی نشان میدهد که بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ شرکتهای اماراتی ۱۰۰میلیارد دلار پروژه در آفریقا اعلام کردهاند که شامل ۷۲میلیارد دلار در انرژیهای تجدیدپذیر میشود. در همین راستا، یکی از آخرین پروژههای انرژی تجدیدپذیر امارات در آفریقا در ۱۹آگوست کلنگزنی شد. این پروژه که توسط شرکت دولتی انرژی تجدیدپذیر امارات در جمهوری آفریقای مرکزی اجرایی میشود یک نیروگاه خورشیدی بزرگ است که با قدرت ۵۰مگاوات به ۳۰۰هزار خانوار برق رسانی خواهد کرد.
رقابت با بزرگان
این اتفاقات در حالی صورت میگیرد که برای سالها، چین بر صحنه سرمایهگذاری آفریقا تسلط داشته، پروژههای عظیم زیرساختی ساخته و سهمهای بلندمدتی در صنایعی مانند معدن و انرژی به دست آورده است. به عنوان مثال ابتکار کمربند و جاده همچنان کانال اصلی این تعامل است و تنها در نیمه اول سال ۲۰۲۵، پکن ۱۲۴میلیارد دلار برای پروژههای جدید در سراسر جهان متعهد شده که ۳۹میلیارد دلار آن به آفریقا اختصاص یافته است.
در همین رابطه یون سان، پژوهشگر ارشد و مدیر برنامه چین در مرکز استیمسون به المانیتور میگوید: تعامل چین با آفریقا بهطور تاریخی توسط دولت هدایت شده است؛ جایی که بانکها و شرکتهای دولتی، ریسکهایی را متقبل میشوند که شرکتهای خصوصی از آن اجتناب میکنند.
نتایج این رویکرد نیز در سراسر قاره آفریقا مشهود است؛ به عنوان مثال راهآهن ۵میلیارد دلاری استاندارد در کنیا که توسط شرکت چینی چاینا روداندبریج ساخته و توسط بانک صادرات و واردات چین (Exim Bank) تامین مالی شده است یا یک راهآهن ۲میلیارد دلاری در تانزانیا که دارالسلام را به بوروندی متصل میکند و توسط گروه راهآهن چین مدیریت میشود؛ علاوه بر این بندر توسعهیافته دوراله در جیبوتی و اولین پایگاه دریایی خارج از چین در این کشور که توسط چاینا مرچنتز هلدینگ تامین مالی شده و پل معلق ۷۸۶میلیون دلاری ماپوتو-کاتمبه در موزامبیک که بزرگترین پل در آفریقا محسوب میشود.
البته مدل چین بسیاری از دولتهای آفریقایی را با بدهی فزاینده روبهرو کرده است؛ به طوری که صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۲۳ تخمین زده تا پایان سال ۲۰۲۴، نسبت متوسط بدهی در اقتصادهای جنوب صحرای آفریقا به نزدیکی ۶۰درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است.
در سال ۲۰۲۴، بانک جهانی اعلام کرد که کل بدهی خارجی اقتصادهای جنوب صحرای آفریقا به حدود ۵۰۰میلیارد دلار رسیده که سهم قابلتوجهی از آن بدهی به چین است.
با این حال همزمان با اینکه تنها ظرف مدت چند روز هیات قطری بیش از ۵۰میلیارد دلار در آفریقا سرمایهگذاری کرده، اماراتیها از قبل در این قاره حضور فعال داشته و البته سیاست اقتصادی منحصربهفردی را نیز جهت تحکیم نفوذ خود پیگیری میکنند؛ به عنوان مثال به جای تامین مالی راهآهنها یا سدهای چندمیلیارد دلاری، شرکتهای اماراتی معمولا روی پروژههای کوچکتر تجاری با توجیه اقتصادی در مناطق آزاد و بخشهایی از جمله انرژیهای تجدیدپذیر، کشاورزی و خدمات مالی متمرکز شدهاند. البته در این میان دیپی ورلد به عنوان غول بندری امارات یک استثنای قابلتوجه است که سیستم بنادر چندمیلیارد دلاری آن در مکانهایی مانند سومالی، سنگال و جیبوتی کلید خورده است.
در همین راستا کامرون هادسون، پژوهشگر ارشد برنامه آفریقا در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی به المانیتور میگوید که سرمایهگذاران و شرکتهای اماراتی تمایل دارند مواضع سهامی بگیرند و پول درآورند اما آنها به روش چینیها درگیر معاملات تجاری نیستند. در واقع تمرکز بیشتر بر روی پروژههایی است که بازده مالی فوری روی سرمایهگذاری ارائه میدهند. برای مثال، شرکت گلوبال ساوث یوتیلیتیز امارات در حال احداث نیروگاههای خورشیدی ۵۰مگاواتی در جمهوری آفریقای مرکزی و ماداگاسکار است. یا شرکت مصدر ابوظبی برنامهای برای سرمایهگذاری ۱۰میلیارد دلاری و ایجاد ۱۰گیگاوات ظرفیت جدید انرژی تجدیدپذیر در سراسر قاره آفریقا تا سال ۲۰۳۰ را دارد.
فراتر از انرژیهای تجدیدپذیر، سرمایهگذاران اماراتی در نفت، گاز و معدن فعال هستند و شرکت ادنوک دارای ۱۰درصد سهم در حوضه گاز روووما در موزامبیک است، شرکت آلفا امبیام دوبی نیز در حال ساخت اولین پالایشگاه ۴میلیارد دلاری نفت اوگانداست و شرکت بینالمللی هلدینگ منابع ابوظبی هم کنترل معادن مس موپانی در زامبیا را در دست دارد و در حال بررسی پروژههایی در آنگولا، بوروندی، تانزانیا و کنیاست.
در نتیجه به گفته کارشناسان این سرمایهگذاری از سوی اعراب خلیجفارس به خصوص امارات و قطر، علاوه بر مسائل اقتصادی و ژئواکونومیکی اهداف استراتژیک خاصر را نیز دنبال میکند؛ به عنوان مثال سرمایه امارات اغلب با حضور امنیتی ابوظبی در دریای سرخ و شاخ آفریقا، یعنی جایی که به دنبال اعمال نفوذ است همخوانی دارد. در واقع شواهد نشان میدهد این کشورها، یک نوع استراتژی یکپارچه دارند که شامل نفوذ سیاسی، دیپلماتیک و حتی امنیتی به گونهای است که پرتفوی سرمایهگذاری آنها را تقویت میکند و حتی در برخی کشورها نظیر سودان، اتیوپی، لیبی و نیجر تمایل بیشتری برای همکاری با امارات وجود دارد تا چین.
آفریقا و نگاه بلندمدت
در همین راستا برخی تحلیلگران معتقدند، برای بسیاری از کشورهای آفریقایی مساله انتخاب بین این دو نیست زیرا برخی برای راهآهن و پل به چین روی میآورند، در حالی که برای بنادر یا انرژی تجدیدپذیر با امارات یا قطر شریک میشوند. برای مثال، کنیا میزبان پروژههای زیرساختی با تامین مالی چین، مانند راهآهن است و در عین حال سرمایهگذاری قابلتوجهی از امارات در انرژی تجدیدپذیر دریافت میکند. در اتیوپی نیز پروژههایی با پشتیبانی دولت چین بر راهآهن و مناطق صنعتی متمرکز شدهاند، در حالی که امارات در انرژی و لجستیک سرمایهگذاری کرده است.
بنابراین در اینجا مشاهده میکنیم اکنون رقابت میان چین و امارات وجود دارد و کشورهای آفریقایی نیز به طور یکسان در پروژههای مختلف از آنها استقبال میکنند تا بدون خطر وابستگی بیش از حد به یک شریک واحد، بتوانند در برابر شوکهای ژئوپلیتیکی، قیمتی یا اقتصادی مقاومت کنند.