جهان‌صنعت جنبش و انقلاب‌های اخیر قشر نوجوان و جوان را از بُعد اجتماعی بررسی کرد:

نسل زد؛ نسل ضد

پویا اصل‌باغ
کدخبر: 571252
جنبش‌های ضد دولتی اخیر در کشورهای آسیایی، به‌ویژه توسط نسل زد، نشان‌دهنده خواسته‌های بنیادی آن‌ها برای تغییرات اجتماعی و سیاسی و نارضایتی از ساختارهای سنتی و محدودیت‌های موجود است.
نسل زد؛ نسل ضد

پویا اصل‌باغ- در ماه‌های گذشته برخی از کشورهای آسیایی همانند نپال و اندونزی صحنه انقلاب‌ها و جنبش‌های ضد دولتی بودند. این اعتراضات گسترده توسط نسل زد یا نسل جدید اتفاق افتاد که در درون خود درس‌های زیادی را به‌همراه داشت. این جنبش‌های ضد دولتی نشان داد که این نسل برای رسیدن به اهداف خود می‌تواند تا مرز سرنگون کردن یک دولت نیز پیش‌رود. نسل جدید که اکثریت آنها را متولدین ۱۹۹۵تا ۲۰۱۰ میلادی(۱۳۷۳تا ۱۳۸۸) تشکیل می‌دهند به نسبت نسل‌های پیشین خود دارای تفاوت‌های اساسی در افکار، علایق، سبک زندگی و دیگر زمینه‌ها هستند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که نسل زد از نظر اخلاق و روحیات دارای قدرت بسیار عظیمی هستند که توسط دولت‌ها خاموش نگه داشته شدند. به بیان ساده‌تر اگر به خیزش عظیم جوانان نپال و یا اندونزی نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که این نسل در برابر هیچ محدودیتی سکوت نخواهد کرد و برای رسیدن به اهداف خود می‌تواند اقدامات وسیعی را انجام دهد.

یکی دیگر از نکاتی که در این خیزش‌ها مطرح بوده بحث اختلاف‌نظر نسل زد با افکار پوسیده و سنتی سیاستمداران است. در واقع این نسل ضدیت بزرگی با عقاید سنتی و تندروی دولت‌ها داشته و همین امر سبب شده که در بیشتر کشورها تحولات سیاسی-اجتماعی عظیمی توسط نسل جدید رخ دهد. همین امر سبب شد تا برای بررسی این موضوع از منظر جامعه‌شناسی با مصطفی آب‌روشن، جامعه‌شناس به گفت‌وگو بپردازیم.

نسل زد خواستار تحولات عظیم است

پیشتر اشاره شد که در برخی از کشورهای آسیایی خیزش‌های مختلفی در زمینه سیاسی و اجتماعی توسط نسل زد به وقوع پیوست. عمده این اعتراضات گسترده به‌خاطر فقدان آزادی بیان، فیلترینگ و محدودیت‌های گسترده رخ داده است. مصطفی آب‌روشن در این‌باره به «جهان‌صنعت» گفت: در سال‌های اخیر موجی از انقلاب‌ها و جنبش‌های اعتراضی در کشورهای آسیایی به رهبری نسل زد انجام پذیرفته و همچنان در حال گسترش بوده؛ نسلی که دیگر نه‌تنها از دولت‌ها بلکه از کل نظم اجتماعی و فرهنگی موجود بریده است. این خیزش‌ها ریشه در تضاد بین توسعه اقتصادی ظاهری و فروپاشی واقعی عدالت اجتماعی دارند. جایی که رشد آمارهای اقتصادی همزمان با تشدید بیکاری، نابرابری، فساد ساختاری و محدودیت آزادی‌های فردی پیش‌ رفته است. در این کشورها ساختارهای سیاسی فرسوده و اقتصادهای رانتی فرصت پیشرفت را از نسل جوان گرفته‌ و فرهنگ رسمی با ترویج اطاعت آنان را به سازگاری با وضع معیوب موجود فراخوانده است. این شکاف میان امید تبلیغی و واقعیت زیسته نسل زد را به کنش‌های رادیکال سوق داده؛ نسلی که علیه دروغ اخلاق تحمیلی و سانسور بلند شده است. اعتراض‌های نسل زد آسیا در حقیقت واکنشی است به انباشت بی‌پایان نابرابری و نفی عاملیت جوانان در نظام‌هایی که از آنان فقط سکوت و اطاعت خواستند.

وی با اشاره به تاثیر فضای‌مجازی بر این جنبش‌ها افزود: شبکه‌های‌اجتماعی و اینترنت نه‌تنها ابزاری برای بسیج سریع بلکه کانون اصلی فرآیند آگاهی‌بخشی و ایجاد همبستگی جمعی در جنبش‌های نسل زد بوده‌ زیرا این فضاها به طور همزمان سه کارکرد حیاتی را ایفا کرده‌اند: افشای ساختارها، جهانی‌سازی مطالبات، و شکستن انحصار روایت. اینترنت با دور زدن رسانه‌های دولتی و تحت‌کنترل امکان اشتراک‌گذاری بدون سانسور تجارب زیسته از سرکوب، فساد و نابرابری اقتصادی را فراهم و شکاف عمیق بین واقعیت خود و مردم را نمایان کرد.

آب‌روشن اضافه کرد: از منظر اجتماعی مشاهده‌ همزمان اعتراضات نسل جوان در کشورهای آسیایی حس انزوا را از بین برده و همبستگی «پان‌آسیایی» ایجاد کرد. از همین جهت جوانان دریافتند که مشکل«من فردی» نبوده بلکه یک ساختار مشترک است. از منظر روانی شبکه‌های اجتماعی به نسل زد اجازه داد تا روایت‌های فرهنگی، سنتی را به صورت جمعی به چالش بکشند و روایت‌های جایگزین مبتنی بر فردگرایی، عدالت ساختاری و آزادی‌های شخصی را ترویج دهند و بدین ترتیب اینترنت تبدیل به میدان آزادی دیجیتال شده که در غیاب رهبری کاریزماتیک و نهادهای مدنی آزاد به موتور محرک اصلی بسیج و تداوم جنبش‌ها بدل شد.

تفاوت بنیادین نسل زد با نسل گذشته

این جامعه‌شناس در بخشی از گفته‌های خود به تفاوت نسل جدید با نسل‌های پیشین خود نیز اشاره کرد و گفت: تفاوت بنیادین میان نسل زد و نسل‌های پیشین در میزان انتظارات سیستمی، رویکرد به هویت و نسبت با مشروعیت قدرت نهفته است. نسل‌های گذشته اغلب در چارچوب‌های ایدئولوژیک تعریف‌شده برای کسب سهمی از قدرت مبارزه کرده و مشروعیت ساختار کلی را می‌پذیرفتند اما نسل زد محصول فروپاشی اعتماد به هر ایدئولوژی کلان و مبارزه‌اش ضد ساختار است. درحالی‌که نسل‌های پیشین به‌دنبال بهبود سیستم‌های آموزشی یا اقتصادی موجود بودند نسل زد به دلیل دسترسی به جهانی شدن اطلاعات نگاهی جهان‌وطنی داشته و به کلیه ساختارهای سنتی و بومی بی‌اعتقاد است. به عبارت دیگر نسل‌های گذشته برای کسب یک کرسی در ساختار موجود می‌جنگیدند اما نسل زد به دنبال تخریب کل میز و جایگزینی آن با یک فرآیند نامشخص اما مبتنی بر فردیت و عدالت بنیادین است.

گرایش نسل زد به آزادی‌های مدنی

آب‌روشن درخصوص علاقه نسل جدید به آزادی‌های اساسی توضیح داد: گرایش بیشتر نسل جدید به آزادی‌های اجتماعی و دولت مدرن در مقایسه با نسل سنتی ریشه در تغییرات بنیادین در تجربه زیسته، دسترسی به اطلاعات و بازتعریف مفهوم کیفیت زندگی دارد که تحت‌تاثیر جهانی‌شدن و تکنولوژی‌های ارتباطی تسهیل شده است. نسل سنتی اغلب در چارچوب‌های ارزشیِ متمرکز بر هویت‌های جمعی (قومی، مذهبی یا ملی) و سلسله‌مراتب قدرت تثبیت‌شده پرورش یافته است. برای نسل گذشته امنیت اقتصادی و بقای جمعی اغلب بر خودمختاری فردی اولویت داشته و مفاهیم سنتی خانواده و اجتماع به‌عنوان سنگ بنای نظم اجتماعی تلقی می‌شد. درمقابل نسل زد از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مستقیما با هنجارها و سبک‌های زندگی متنوع جهانی مواجه شده است. این دسترسی بدون فیلتر نشان داده که ساختارهای بسته و سنتی مانع اصلی دستیابی به فردیت، ابراز وجود و توسعه پایدار هستند.

وی ادامه داد: برای این نسل دولت مدرن مترادف با کارآمدی، شفافیت، حاکمیت قانون انتخابی و تضمین حقوق مدنی ‌است. آنان مشاهده کرده‌اند که دولت‌های سنتی و اقتدارگرا با توسل به سنت  آزادی‌های فردی را محدود کرده و از نظر اقتصادی نیز در رقابت جهانی ناکام مانده‌اند بنابراین مدرنیته برای آنها نه یک ایدئولوژی وارداتی بلکه یک ضرورت منطقی برای همگامی با استانداردهای جهانی زندگی باکیفیت و شخصی‌شده است.

آیا دولت‌ها می‌توانند این جنبش‌ها را سرکوب کنند؟

مصطفی آب‌روشن معتقد است که برخی از دولت‌ها با اتکا بر قدرت نظامی خود سعی داشته که این جنبش‌ها را خاموش کنند. او در این‌باره گفت: دولت‌ها در مواجهه با جنبش‌های گسترده‌ نسل جدید  مانند آنچه در بنگلادش یا اندونزی مشاهده می‌شود، می‌توانند با به‌کارگیری ابزارهای امنیتی، نظامی و نظارتی شدید اعتراضات خیابانی را در کوتاه‌مدت سرکوب یا کنترل کنند. این شامل قطع دسترسی به اینترنت، فیلترینگ هدفمند شبکه‌های اجتماعی و هدف قراردادن هسته‌های اصلی سازماندهی می‌شود اما تاثیر این اقدامات تنها سطحی بوده زیرا ماهیت این جنبش‌ها که ریشه در ناامیدی ساختاری عمیق، نابرابری اقتصادی و مطالبه‌گری برای فردیت و دولت مدرن دارد به سادگی با سرکوب فیزیکی از بین نرفته و اغلب به اشکال مقاومت پنهان سایبری و فرهنگی تبدیل شده و درشکل یک فشار دائمی زیر لایه‌های جامعه باقی می‌ماند. به‌ویژه در اقتصادهای وابسته به تجارت جهانی هزینه‌های بین‌المللی سرکوب شدید (تحریم‌ها و فشار دیپلماتیک) عاملی بازدارنده است. در واقع بدون پاسخگویی به علل ساختاری نارضایتی این سرکوب‌ها صرفا زمان خریدن است و انرژی نهفته برای فوران‌های بعدی را افزایش می‌دهد.

نسل ساختارشکن

این جامعه‌شناس تشریح کرد: مشاهدات عینی نشان می‌دهد که نسل زد برخلاف نسل‌های پیشین که عمدتا نارضایتی خود را در چارچوب‌های سیاسی موجود مانند درخواست اصلاحات اقتصادی یا تغییر دولت در ساختار موجود تعریف می‌کردند یک خصلت ساختارشکنانه دوگانه دارد. این نسل همزمان علیه حکومت‌های اقتدارگرا و فاسد که قدرت را به صورت متمرکز نگه داشته‌اند و هم علیه شیوه سنتی و قوانین کهنه‌ای است که این حکومت‌ها برای توجیه بقای خود به آنها تکیه می‌کنند. ماهیت اصلی این نسل ساختارشکنی است یعنی آنها با کل سیستم‌های کلان از جمله ایدئولوژی‌های سنتی مانند اطاعت کورکورانه، سلسله مراتب جنسیتی و ارزش‌های سنتی که در تقابل با فردگرایی، حقوق مدنی و دسترسی جهانی به اطلاعات قرار داشته سر ستیز دارند.

او افزود: بنابراین سرکوب این نسل توسط حکومت‌ها دشوار بوده زیرا این جنبش‌ها به یک رهبر یا ساختار مرکزی وابسته نبوده و شبکه‌ای هستند اما اگر دولت‌ها بتوانند با انجام اصلاحات ظاهری مثلا بهبود اقتصادی موضعی یا حذف چهره‌های فاسد بخش دولتی درگیری را آرام کنند همچنان با مقاومت ریشه ‌دار نسل زد در زمینه فرهنگ و ارزش‌های سنتی مواجه خواهند شد زیرا این نسل خواهان بازسازی کامل قرارداد اجتماعی بر پایه آزادی‌های فردی و عدالت سیستمی است نه صرفا جابه‌جایی افراد در ساختار قدرت قدیمی.

مقابله با سنت‌گرایی

این جامعه‌شناس در پایان اضافه کرد: رویکرد پست‌مدرنیسم یک جریان فلسفی بود که به نقد روایت‌های بزرگ پرداخت و نسل زد نسلی بوده که در بطن نتایج این نقد یعنی در دنیای کاملا دیجیتالی و شبکه‌ای بزرگ شده است. این نسل به‌طور ذاتی نسبت به اقتدار، روایت‌های سنتی(چه سیاسی چه اجتماعی) و سیستم‌های بسته بی‌اعتماد است که ریشه در شکاکیت پست‌مدرن به ساختارهای قدرت دارد. آنها غرق در سیل اطلاعاتی نیز هستند که در آن هیچ منبعی (نه دولت، نه رسانه اصلی و نه حتی یک کتاب درسی) حق مطلق حقیقت نبوده بلکه همه چیز یک روایت است که باید مورد پرسش و مقایسه قرار گیرد. این مساله باعث می‌شود آنها به سمت فردگرایی، اهمیت دادن به تجربه شخصی و عدالت اجتماعی خرد به جای ایدئولوژی‌های بزرگ حرکت کرده که همگی بازتاب‌هایی از تفکرات پست‌مدرن هستند که حالا توسط ابزارهایی مانند اینترنت و شبکه‌های اجتماعی قدرت اجرایی پیدا کرده‌اند.

نسل زد خواستار تغییرات بنیادی است

در پایان گفتنی است که خیزش‌ جوانان بنگلادشی و اندونزیایی علیه عملکرد دولت‌های خود بار دیگر نشان داد که این نسل خواستار تغییرات بنیادی در زمینه‌های مختلف است. در واقع هدف آنها برای انجام چنین اقدامی نه به‌خاطر هیجان بلکه برای ساخت یک کشور آرمانی و پیشرفته است. باید این مساله را نیز قبول کرد که میان سلیقه و علایق این نسل با سیاستگذاران پیر فاصله عمیقی وجود داشته و همین امر ایجاب می‌کند که سیاستمداران رفته‌رفته این واقعیت را پذیرفته و نسبت به رویکردهای خود توجه کنند.

وب گردی