معمای بورس در غبار ابهامات بینالمللی!
نیما میرزایی، تحلیلگر بازار سرمایه
بازارهای مختلف اعم از دلار، طلا، ملک و خودرو در وضعیتی مبهم قرار گرفتهاند و چشمانتظار مشخص شدن ابهامات پیرامونی هستند. بخش عمدهای از این ابهامات به شرایط خارج از کشور و تعاملات بینالمللی برمیگردد زیرا همچنان سایه شوم جنگ بر اقتصاد و کشور گسترده است، همچنین مساله مذاکره با آمریکا حل نشده و در دوراهی قرار دارد. حتی زمان تعیینتکلیف این موضوع نیز مشخص نیست و مجموعه این عوامل موجب شدهاند تا بازارهای مختلف در وضعیت رکودی و در عین حال نوسانی قرار گیرند.
اخباری که در هفته گذشته منتشر شد، امید سهامداران را نسبت به بازار سرمایه افزایش داد؛ از جمله موضوع توافق با آژانس که خبری مهم بود و در اوج اخبار سیاسی منفی مخابره شد و توانست روزنهای از امید را پیشروی اقتصاد و فعالان بازار سرمایه بگشاید. در ادامه ضمن اینکه این خبر اثر مثبت بر بورس و اثر منفی بر دلار و طلا گذاشت، شاهد موضعگیریهای سخت مقامات آمریکایی نسبت به ایران و تهدیدهایی بودیم که میتواند برای اروپا به همراه داشته باشد. به نظر میرسد همین موضوع باعث شد تعادل در بازار سرمایه تا حدودی از بین برود و قیمت سهام بار دیگر افت کند. در مقابل نرخ طلا و دلار میل به صعود داشتند و رشد پیدرپی نرخ اونس جهانی طلا منجر به افزایش چشمگیر قیمت طلای داخلی شد.
با توجه به این شرایط چشمانداز بازار سرمایه تا پایان سال۱۴۰۴ کاملا مبهم است. حتی سایر بازارها نیز به دلیل گرهخوردن به موضوع تعاملات بینالمللی در همین وضعیت قرار دارند. علاوهبراین سیاستهای سختگیرانه بانک مرکزی بر بازار سرمایه اثرگذار بوده و اجرای سیاستهای انقباضی باعث شده است تا بازار سرمایه و برخی بازارهای دیگر به سمت رکود حرکت کنند.
اگر از بعد بینالمللی به ماجرا نگاه کنیم، تعاملات خارجی نقشی مهم ایفا میکند که همچنان در دوراهی قرار دارد و مشخص نیست ایران چه وضعیتی خواهد داشت اما هر تغییر میتواند مسیر بازارها را جابهجا کند.
در این بین دلار چندنرخی نیز به شدت بر سودآوری شرکتها تاثیرگذار است و رکود عمیقی که در بازار سرمایه شاهد آن هستیم، ناشی از همین عامل است. اختلاف دلار نیمایی با بازار آزاد به حدود ۵۰درصد رسیده که عددی قابلتوجه است و همین امر موجب شده تا حاشیه سود شرکتهای بورسی در سالهای اخیر از حدود ۳۰درصد به نزدیکی ۱۱درصد کاهش یابد؛ افتی که بسیار سنگین که محسوب میشود.
دلیل اصلی کاهش حاشیه سود خالص شرکتها، قیمتگذاری دستوری در خصوص نرخ ارز بوده که آثار منفی آن آشکار شده است. علاوهبراین بانک مرکزی تعمدا نرخ بهره را بالا نگه داشته و به ارقام بیسابقه ۳۰ تا ۴۰درصدی رسانده که موجب تضعیف بازار سرمایه شده است.
در سمت دیگر «مکانیسم ماشه» بیشترین تاثیر را دارد. اگر فعال شود به نظر میرسد بازار سرمایه آسیب جدی متحمل خواهد شد که طبیعتا چشمانداز شرکتها در آینده را تاریکتر میکند. همین موضوع تبعات گسترده دیگری نیز به همراه دارد؛ از جمله کسری شدید بودجه که دوباره منجر به سختگیری بانک مرکزی در اجرای سیاستهای انقباضی میشود. ترکیب این شرایط با دلار چندنرخی، چرخهای نابودکننده ایجاد خواهد کرد که به بازار سهام لطمه جدی وارد میکند.