نقش فرامرز پایور در تحول موسیقی در سالگرد درگذشت او واکاوی شد:

معمار موسیقی منظم ایران

گروه فرهنگ و هنر
کدخبر: 586462
فرامرز پایور، یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های موسیقی دستگاهی ایران، در سالگرد درگذشتش به عنوان نوازنده، پژوهشگر و آهنگساز، یادآوری می‌شود.
معمار موسیقی منظم ایران

جهان صنعت– در سالگرد درگذشت فرامرز پایور، یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های موسیقی دستگاهی ایران بازخوانی جایگاه و میراث او فرصتی دوباره برای فهم ژرفای نقش کم‌نظیرش در اعتلای سنت موسیقایی این سرزمین است. پایور نه‌تنها به‌‌عنوان نوازنده‌ای کم‌بدیل در حوزه سنتور شناخته شده بلکه پژوهشگر، آهنگساز، مدرس و بنیان‌گذار یکی از مهم‌ترین گروه‌های موسیقی کلاسیک ایرانی نیز بود. مجموعه این فعالیت‌ها او را به شخصیتی چندبُعدی تبدیل کرده که در تاریخ موسیقی ایران صورت‌بندی‌ای تازه پدید آورد؛ صورت‌بندی‌ای که ثمره پیوند میان سنت عمیق و انضباط درونی با نگاه علمی و ساختارمند است. فرامرز پایور در خانواده‌ای اهل هنر چشم به جهان گشود و از کودکی در محیطی قرار داشته که هنر و فرهنگ در آن جایگاهی ویژه داشت. استعداد موسیقایی او از همان آغاز آشکار بود اما آنچه او را به قله رساند نه‌تنها نبوغ ذاتی بلکه پشتکار خستگی‌ناپذیر و دقتی مثال‌زدنی بود. ورود او به محضر استاد ابوالحسن صبا نقطه‌عطفی تعیین‌کننده در جهت‌گیری هنری‌اش به‌حساب می‌آید. صبا که خود از ستون‌های اصلی موسیقی ایرانی در قرن چهاردهم بود با رویکردی علمی و نظام‌مند به تربیت شاگردان می‌پرداخت و پایور یکی از برجسته‌ترین شاگردانی بود که این روش را به اوج خود رساند. آموزه‌های صبا نه‌تنها تکنیک نوازندگی پایور را صیقل داده بلکه نگرشی تحلیلی و ساختارمند نسبت به ردیف، فرم و زیبایی‌شناسی موسیقی ایرانی در ذهن او بنیان گذاشت.

پایور از همان سال‌های جوانی چهره‌ای پیشرو محسوب می‌شد. او به‌سرعت دریافت که سنتور باوجود قدمت و ظرفیت‌های فراوانش در مسیر حرفه‌ای‌شدن و ورود به حوزه تکنیکی پیچیده نیازمند سامان‌دهی تازه‌ای است. از این‌رو یکی از مهم‌ترین خدمات او تدوین و نگارش متدهای آموزشی استاندارد برای این ساز بود؛ متدهایی که هنوز هم ستون اصلی آموزش سنتور در ایران هستند. دقت ریاضی‌وار او در نشانه‌گذاری، جمله‌بندی و تقسیم‌بندی تمرینات سبب شد که روند آموزش این ساز از شکل سینه‌به‌سینه و غیررسمی به مسیری علمی‌تر و قابل اتکاتر تبدیل شود اما فعالیت‌های پایور تنها به سطح آموزش محدود نماند. او در حوزه آهنگسازی نیز دست به نوآوری‌هایی زد که هم درقالب آثار تک‌نوازی و هم درقالب قطعات گروهی قابل مشاهده است. آهنگ‌های او ترکیبی از خلوص ردیفی، صلابت ساختاری و خلاقیت مدرن بودند. پایور در ملودی‌پردازی دقتی خاص داشت و تلاش می‌کرد اثر در عین وفاداری به فضای دستگاهی دارای فرم منسجم و سازمان‌یافته‌ای باشد. آثاری مانند «چهارمضراب ماهور»، «پیش‌درآمد شور»، «چهارمضراب اصفهان»، «رِنگ بیات ترک» و بسیاری دیگر امروز از قطعات کلاسیک موسیقی ایرانی به‌شمار رفته و در برنامه نوازندگان و هنرجویان به‌‌عنوان نمونه‌های استاندارد قرار دارند.

یکی از نقاط اوج فعالیت‌های او تشکیل گروه «فرامرز پایور» بود؛ گروهی که می‌توان آن را نخستین ارکستر منضبط و دائمی موسیقی دستگاهی ایران دانست. در دوره‌ای که اجرای گروهی موسیقی ایرانی به‌صورت نظام‌مند وجود نداشت و بیشتر بر بداهه‌پردازی لحظه‌ای استوار بود پایور توانست با بهره‌گیری از اصول علمی، پارت‌نویسی دقیق و تمرین‌های منظم یک گروه حرفه‌ای ایجاد کند. این گروه با حضور نوازندگانی برجسته مانند محمد اسماعیلی، حسن ناهید، رحمت‌الله بدیعی، هوشنگ ظریف و دیگران به الگویی برای نسل‌های بعد تبدیل شد. روش مدیریتی پایور در تمرین‌ها تاکید بر هماهنگی کامل، رعایت دقیق ریتم و اجرای نُت‌به‌نُت قطعات به‌حدی تاثیرگذار بود که بعدها بسیاری از گروه‌های موسیقی کلاسیک ایرانی کار خود را براساس همان الگو آغاز کردند. درکنار نوازندگی و آهنگسازی پایور نقش مهمی در تبیین نظری موسیقی ایرانی نیز داشت. او در زمینه ردیف صبا تحقیقاتی انجام داد و مجموعه‌هایی را بازنویسی و تدوین کرد که برای پژوهشگران و هنرمندان ارزش فراوان دارد. نگاه او به ردیف نه یک‌مجموعه خشک و حافظه‌محور بلکه نظامی زنده و قابل تحلیل بود؛ نظامی که می‌توان آن را آموخت، ساختار آن را فهمید و سپس با خلاقیت شخصی در چارچوب آن حرکت کرد. این رویکرد علمی به ردیف از تاثیرگذارترین میراث اوست و نسلی از موسیقیدانان را به‌سوی فهم تحلیلی‌تر موسیقی ایرانی سوق داد. از دیگر خصوصیات بارز پایور اخلاق حرفه‌ای و انضباط درونی او بود. روایت‌های شاگردانش نشان می‌دهد که او در تمرین، تدریس و حتی رفتار روزمره دقت و نظم خیره‌کننده‌ای داشت. پایور باور داشت که موسیقی علاوه‌بر ذوق و استعداد نیازمند تلاش مستمر و زندگی منظم است. همین ویژگی به آثار او کیفیتی ماندگار بخشید و سبب شد سطح کاری او همواره دارای استانداردی ثابت و بالا باشد. افزون‌بر‌این برخورد انسانی، متواضعانه و متین او باعث می‌شد شاگردان و همکارانش احترام عمیقی برایش قائل باشند.

سال‌های پایانی زندگی او با سکوتی ناخواسته همراه شده و بیماری طولانی‌مدت مانعی شد میان او و ساز محبوبش. با این حال میراثی که از او برجای مانده چنان گسترده و ریشه‌دار است که نبود جسمانی‌اش نتوانست مسیر تاثیرگذاری‌اش بر موسیقی ایران را متوقف کند. آثار، کتاب‌ها، روش‌های آموزشی و تجربه‌های گروه‌نوازی او همچنان منبعی مهم برای هنرمندان جوان به‌شمار می‌روند. بسیاری از موسیقیدانان معاصر چه در حوزه سنتور و چه در دیگر سازها خود را وام‌دار نگاه و رویکرد پایور می‌دانند. او به‌گونه‌ای سنت موسیقی ایرانی را به آینده پیوند زد که نسل‌های بعد بتوانند بر بستری محکم و علمی حرکت کنند. در سالگرد درگذشت او یادآوری نقش تاریخی پایور تنها یک‌بزرگداشت احساسی نبوده بلکه فرصتی است برای بازاندیشی درباره مسیر موسیقی ایرانی در دهه‌های اخیر. بسیاری از آنچه امروز به‌‌عنوان «استاندارد» در آموزش، اجرا و حتی آهنگسازی می‌شناسیم ریشه در تلاش‌های پیگیر و روش‌های دقیق او دارد. او نمونه روشن هنرمندی بود که نه‌تنها فن و تکنیک را به اوج رسانده بلکه شخصیت، اخلاق و بینش فرهنگی را نیز در مرکز کار هنری خود قرار داد. فرامرز پایور را می‌توان یکی از ستون‌های رفیع موسیقی معاصر ایران دانست؛ هنرمندی که توانست در میان وفاداری عمیق به سنت و توجه به ضرورت‌های زمانه تعادلی ظریف و الهام‌بخش بیافریند. او از یک‌سو حافظ ردیف صبا و ادامه‌دهنده میراث استادان پیشین بود و ازسوی دیگر پلی میان سنت و روش‌های نوین آموزشی و اجرایی ایجاد کرد. چنین ترکیبی است که او را به چهره‌ای ماندگار تبدیل کرده و حضور او را حتی پس از گذشت سال‌ها زنده نگاه داشته است.

در این سالگرد بازخوانی زندگی و آثار فرامرز پایور به ما یادآوری می‌کند که موسیقی تنها صدا نبوده بلکه مجموعه‌ای از اندیشه، انضباط، فرهنگ، زیبایی‌شناسی و تلاش است. پایور این مفاهیم را با یکدیگر پیوند زد و نمونه‌ای پدید آورد که می‌تواند الگوی هنرمندان نسل امروز و فردا باشد. میراث او همچنان جاری است؛ در سازهایی که نواخته می‌شوند، گروه‌هایی که منسجم می‌نوازند، هنرجویانی که نخستین تمرین‌های سنتور را از روی کتاب‌هایش آغاز می‌کنند و در ذهن و دل همه کسانی که با موسیقی ایرانی پیوند دارند. فرامرز پایور رفت اما صدا و اندیشه‌اش همچنان در بطن موسیقی این سرزمین جاری است؛ صدایی که با گذر زمان نه کمرنگ‌تر که رساتر و ماندگارتر می‌شود.

وب گردی