مانعتراشی در مسیر صادرات

فاطمه عباسپور– «ملتهایی که تنها تولید میکنند، برای خود زندهاند؛ آنهایی که صادر میکنند، جهان را شکل میدهند» قرن بیستویکم دورانی است که بیش از هر زمان دیگر به درستی این جمله پیمیبریم. صدها سال از زمانی که کشورها میتوانستند تنها به تولید در حد نیاز داخلی خود رضایت دهند، گذشته است. در جهان امروز صادرات به مثابه تبدیل توان داخلی به قدرت بینالمللی است و کشورهایی که از این امتیاز برجسته محروم باشند، عملا در چارت جهانی قدرت جایی نخواهند داشت. ۲۹ مهرماه از سه دهه گذشته روز ملی صادرات نام گرفته است، روزنامه جهانصنعت به همین مناسبت نگاهی به وضعیت فعلی و چشمانداز صادراتی کشور داشته است.
واگذاری مقاصد صادراتی به رقبا
ایران طی تاریخ به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی خود همواره به عنوان سرزمین بازرگانان بهشمار میرفته است اما امروزه بر کسی پوشیده نیست که صادرات کشورمان دستکم در چند سال گذشته وضعیت خوبی نداشته است. تعداد مقاصد صادراتی اصلی ایران طی بازه زمانی ۲۰ سال اخیر سیر نزولی داشته است. تحریمهای مالی و تجاری، خامفروشی و نیمهخامفروشی، جایگاه ضعیف در زنجیره ارزش فرامرزی، وضعیت نامطلوب در شاخص توانمندسازی تجارت از عوامل موثر در ایجاد این وضعیت است. طبق گزارشها در نیمه نخست دهه ۸۰ تعداد ۱۸ کشور مقصد ۷۵درصد از صادرات ایران بودهاند. این تعداد در سال ۱۴۰۰ به پنجکشور (چین، عراق، امارات، ترکیه و هند) کاهش یافته است و از آن زمان وضعیت به مراتب بدتر نیز شده است.
ساختار تولیدی و تجاری برخی کشورها همچون آذربایجان که در دهه گذشته واردکننده محصولات از ایران بودهاند با گذشت زمان به گونهای تغییر کرده است که عملا بخش عمدهای از کالاهای ایرانی از لیست کالاهای وارداتی آنها حذف شده است. از سوی دیگر برخی کشورها که در گذشته ایران را به عنوان مبدا وارداتی انتخاب میکردند در طول زمان نیازهای خود را از دیگر کشورها تامین کردند و همین قضیه باعث شد که بازارهای ایران به مرور توسط رقبا تصرف شود.
تقابل با بزرگترین اقتصاد جهان، ریشه مشکلات
اینکه ایران کشوری است که پتانسیلهای بیشماری در حوزه صادرات دارد و به همین سادگی مقاصد صادراتی خود را از دست بدهد چندین علت عمده دارد.
علیرضا یاوری، نایبرییس کاسی (کنفدراسیون اتاقهای بازرگانی آسیا و اقیانوسیه) و حقوقدان کمیسیون تجارت بینالملل سازمان ملل متحد دراینباره به «جهانصنعت» گفت: روابط با آمریکا ریشه تمام مشکلات اقتصادی کشور بوده و مهمترین مسالهای است که سیاستگذاران اقتصادی یا به آن توجه نمیکنند یا درک درستی از آن ندارند، این است که نمیتوان با بزرگترین اقتصاد جهان در تقابل بود و انتظار موفقیت اقتصادی داشت.
وی ادامه داد: تقابل با چنین اقتصادی بدون شک مشکلزاست. ایالات متحده آمریکا در حال حاضر بزرگترین اقتصاد جهان است و حدود یکچهارم تا یکپنجم اقتصاد کل جهان را در اختیار دارد. برای مثال در سال گذشته تولید ناخالص داخلی آمریکا ۳۰ تریلیون دلار بوده است. چین که بسیاری تصور میکنند قرار است به آمریکا برسد، در همان سال تولید ناخالص داخلیاش حدود ۱۹تریلیون دلار بوده؛ در نتیجه میبینیم که چین هنوز حدود ۱۱تریلیون دلار با آمریکا فاصله دارد.
اختلال در روابط تجاری با دیگر کشورها
یاوری افزود: وقتی شما با آمریکا -که همه کشورهای دیگر جهان با آن رابطه اقتصادی و تجاری دارند- در تقابل هستید و روابط تجاریتان مختل است، طبیعی است که نمیتوانید در عرصه اقتصاد و تجارت جهانی حضور موثری داشته باشید. هرچقدر هم اقتصاددانهای بزرگ کشور تلاش کنند، نظریه بدهند و سیاستهای صادراتی تدوین شود، تا زمانی که این مساله بنیادی حل نشود، تاثیر چندانی نخواهد داشت.
وی ادامه داد: بنابراین تا زمانی که ما با آمریکا در تقابل باشیم، طبیعتا با سایر کشورهای جهان هم نمیتوانیم تعامل اقتصادی موثری داشته باشیم چراکه هیچ کشوری حاضر نیست به خاطر حجم اندکی از تجارت با ایران، مبادلات عظیم خود با آمریکا را به خطر بیندازد. هیچ کشوری تمایل ندارد به دلیل تجارت محدودش با ایران، در معرض تحریمهای آمریکا قرار بگیرد.
سیاستگذاریهای نابسامان در حوزه واردات و صادرات
بر کسی پوشیده نیست که علاوه بر تحریمها، سیاستگذاریهای نابسامان در حوزه واردات و صادرات نیز ضربه چشمگیری به این حوزه وارد کرده است. نایبرییس کاسی دراینباره گفت: سیاستهای صادراتی ایران از گذشته تا به امروز همواره دچار ایراد بوده است. یکی از بزرگترین مسائل در این زمینه، مشکلات مربوط به رفع تعهد ارزی و تخصیص ارز است.
وی ادامه داد: در نتیجه این سیاستهای اشتباه، فعالان بخش خصوصی نمیتوانند بهدرستی در حوزه صادرات فعالیت کنند یا در عرصه تجارت بینالمللی حضور موثری داشته باشند. بخش عمدهای از این مشکلات ناشی از تصمیمات و سیاستهای نادرست وزارت اقتصاد، وزارت صمت و بانک مرکزی است.
الزام خروج هرچه سریعتر از صادرات سنتی
یاوری درباره راهکارهای پیش روی ایران گفت: در شرایط فعلی، اگر فرض کنیم مذاکرات و روابط سیاسی تغییر نکند، طبیعتا ایران باید در حوزه صادرات خود تحولات اساسی ایجاد کند. نخست، باید از وضعیت صادرات سنتی خارج شویم و به سمت تنوعبخشی در صادرات حرکت کنیم. یعنی بهجای صادرات موادخام، محصولات دارای ارزشافزوده صادر کنیم؛ کالاهایی که در آنها فرآوری یا تولید صنعتی انجام شده است.
وی ادامه داد: تجارت منطقهای باید جدی گرفته شود. تاسیس هاب با کشورهای منطقه نیز میتواند صادرات کشور را افزایش دهد. این مدل میتواند کمک کند کشور از وضعیت صادرات سنتی فاصله بگیرد. همچنین توسعه صادرات خدمات فنیومهندسی میتواند موثر باشد زیرا این نوع صادرات معمولا در معرض تحریمهای مستقیم قرار نمیگیرد.
صدور خدمات فنی و مهندسی ریسک کمتری دارد و ایران میتواند در کشورهای مختلف منطقه مراکز صادراتی ایجاد کند تا صادرات منطقهای خود را تقویت کند. بهنظر من، این اقدامات میتواند بخشی از مشکلات فعلی صادرات را کاهش دهد.
یاوری خاطرنشان کرد: با این حال باید تاکید کنم هر میزان هم که تنوعبخشی در صادرات انجام دهیم یا هرچقدر هم صادرات فنی و مهندسی را توسعه دهیم، نهایتا فقط حدود ۳۰درصد از مشکلات ما در حوزه تجارت خارجی حل خواهد شد چراکه ۷۰درصد مشکلات اصلی ما ناشی از سیاستهای تقابلی با جهان، بهویژه با آمریکاست.
ویژهخواری، رانت و فساد گسترده
یاوری درباره موانع داخل کشور گفت: بحث دیگر خود تحریمی است؛ یعنی تحریم از داخل. در واقع ما فرآیند تجارت را برای بخش خصوصی آنقدر دشوار کردهایم که عملا تبدیل به مانع داخلی شده است. سیاستهایی نظیر تخصیص و بازگشت ارز، علاوه بر سختیهای اجرایی، منجر به بروز مشکلات دیگری نیز میشوند؛ از جمله ویژهخواری، رانت و فساد گسترده. این سیاستها ذاتا فسادزا هستند و باعث میشوند هیچ تاجر یا صادرکنندهای نتواند بهصورت واقعی و موثر در عرصه تجارت بینالملل فعالیت کند.
وی ادامه داد: متاسفانه باید گفت که اگر وزارتخانههای اقتصاد و صمت وجود نداشته باشند و ما به سیستم تجارت هزاران سال پیش برگردیم، کشور بهتر میتواند فعالیت اقتصادی و تجاری انجام دهد! واقعیت این است که در ایران وظیفه این وزارتخانهها این نیست که تجارت را تسهیل کنند بلکه عملا تبدیل شدهاند به نهادهایی که مانع تجارت میشوند. فضای کسبوکار در کشور ما یکی از بدترین فضاها در جهان است و طبیعی است که چنین قوانین و مقررات دستوپاگیری مانع اصلی صادرات هستند. در حوزه تجارت بینالملل، واقعا نمیتوان نمونهای یافت که مانند ایران، اینچنین مانعتراشی در مسیر فعالیت تجاری وجود داشته باشد.
کلید اصلی، حل مشکلات در سطح بینالمللی
یاوری در خاتمه سخنانش گفت: حتی در بهترین حالت با تمام اصلاحات و تلاشها، بیش از ۳۰درصد مشکلات برطرف نمیشود تا زمانی که روابط ایران با جهان بهویژه با آمریکا اصلاح نشود. کلید اصلی، حل مشکلات در سطح بینالمللی است، فارغ از اینکه چه تفکر سیاسی داشته باشیم. در دنیای امروز، هیچ کشوری با سیاست تقابل با جهان- و بهویژه با آمریکا -نمیتواند از نظر اقتصادی و تجاری به موفقیت برسد. این موضوع کاملا روشن و بدیهی است. حتی چین و روسیه هم چنین ادعایی نمیکنند، چه برسد به کشوری مانند ایران که در سالهای اخیر عملا سهم خود از تجارت جهانی را از دست داده است و از کشورهایی کوچکتر با تولید ناخالص داخلی پایینتر هم عقب ماندهایم.