جهان‌صنعت مصائب جانبازان و ایثارگران را بررسی می‌کند:

قهرمانان فراموش شده

پویا اصل‌باغ
کدخبر: 548069
جانبازان و ایثارگران که جان خود را در راه دفاع از وطن فدای کشور کردند، امروز با مشکلات معیشتی و درمانی متعددی مواجه‌اند و به دلیل بی‌توجهی مسئولان، احساس شرمندگی نسبت به خانواده‌های خود می‌کنند.
قهرمانان فراموش شده

پویا اصل‌باغ- جان‌شان را کف دست‌شان گرفتند و برای دفاع از وطن، از همه زندگی‌شان گذشتند؛ ایثارگرانی که در روز‌های جنگ، خانواده‌هایشان را تنها گذاشتند باید امروز به جبران زحماتی که کشیدند در رفاه زندگی کنند اما متاسفانه به جای آرامش، اضطراب تامین هزینه‌های زندگی درگیرشان کرده ‌است و آنطور که می‌گویند شرمنده همسر و فرزندان‌شان شده‌اند. تعداد زیادی از ایثارگران از غفلت مسوولان نسبت به خودشان گلایه دارند و نمی‌دانند که باید اعتراض‌شان را به کجا ببرند؟! سال‌های گذشته، چند تجمع مقابل بنیاد شهید برگزار شد که ثمره چندانی برای ایثارگران نداشت. از سوی دیگر مسوولان مربوطه نیز برای عدم تکرار تجمعات اعتراضی ایثارگران نیز اقدام موثری انجام نداده‌اند. این روزها به دلیل مشکلات اقتصادی دیگر صبرشان از وعده‌های بی‌عمل مسوولان و بی‌انصافی‌هایی که در حق‌شان شده لبریز شده‌ است. جانبازان و ایثارگران بعد از پایان جنگ تحمیلی هشت ساله با چالش‌های متعددی مانند مشکلات معیشتی، دارو، مسکن، شغل و … مواجه هستند. به نوعی این افراد از یادها رفته‌اند؛ کسانی که از خودشان گذشتند اما نگذاشتند ذره‌ای از این خاک به دست اشغال‌گران بیفتد.

بسیاری از بازماندگان عزیز جنگ تحمیلی که بیشتر توان خود را صرف دفاع از این مرز و بوم کردند، اکنون ناچاراند برای تامین نیازهای زندگی خود، پشت فرمان تاکسی‌های آنلاین بنشینند تا مبادا، شرمنده خانواده خود شوند. این وضعیت نه‌تنها یک روایت ساده، بلکه آینه‌ای است از فراموشی، ناکارآمدی و وعده‌های بی سرانجام که سال‌هاست بردوش جانبازان و ایثارگران سنگینی می‌کند.

تنها و غریب با کلی آرزو

همانطور که گفته شد، چرخ زندگی جانبازان هم زیربار این همه فشار اقتصادی، دیگر نمی‌چرخد و به نوعی، شرایط بعضی از آنها بسیار وخیم‌تر از آنچه که گمان می‌کنیم، است. جنگ هشت ساله، حدود نیم‌میلیون جانباز از خود به جا گذاشت، باوجود اینکه سه دهه از پایان آن می‌گذرد، انتظار می‌رفت، جانبازان و ایثارگران از مشکلات معیشتی و اقتصادی رنج نبرند اما بررسی‌ها چیز دیگری را نشان می‌دهد. طبق بررسی کمیسیون بنیاد شهید، عمده جانبازان را افرادی تشکیل می‌دهند که درصد جانبازی آنها زیر ۲۵‌‌درصد است. با اینکه این گروه نسبت به افراد دارای مشکلات جسمی شدیدتر، از نظر جسمی و روحی اوضاع‌شان بهتر است اما در زمینه اقتصادی شرایط جالبی ندارند.

سال گذشته، رییس بنیاد شهید اعلام کرد؛ کمک‌هزینه معیشتی جانبازان زیر ۲۵‌درصد از حدود ۲میلیون تومان به ۶‌میلیون تومان رسیده است. از سوی دیگر براساس داده‌های رسمی، در سال‌۱۴۰۱ برای جانبازان بالای ۲۵‌درصد که فاقد شغل و درآمد هستند، مبلغ ۵‌میلیون تومان در نظر گرفته شده است. حال پرسش اصلی اینجاست؛ با این مقدار پول ناچیز و اندک، چگونه می‌توان در این مملکت زندگی کرد؟ در شرایطی که بیشتر نهادهای دولتی در پرداخت مستمری درمانده‌اند، همین مبلغ خجالت‌آور نیز با تاخیرهای فراوان پرداخت می‌شود. در واقع افراد آسیب‌دیده باید با این مقدار پول، از عهده تامین ابتدایی‌ترین نیازهای زندگی برآیند. مبلغی حتی کفاف یک زندگی حداقلی را هم نمی‌دهد.

مشکلات اما به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ جانبازان در بحث شغل نیز دچار مشکلات عدیده‌ای هستند. بسیاری از آنها به واسطه محدودیت‌های جسمی که برایشان پیش آمده، نتوانستند در جایی مشغول به کار شوند و برای اینکه بتوانند، امورات زندگی خود را بگذرانند، ناچارا به مشاغل پاره‌وقت مثل تاکسی‌های اینترنتی و نگهبانی بپردازند. آمار دقیق و رسمی از وضعیت شغل این قشر از جامعه وجود ندارد اما طبق گفته‌های خودشان، بیشتر آنها از بیکاری شدیدی رنج می‌برند.

البته مشکلات جانبازان تنها معطوف به معیشت نیست، بلکه آنها با کمبود و فقدان داروی مورد نیاز نیز دست‌وپنجه نرم می‌کنند. از سال ۱۳۹۱ موضوع فروش داروهای بی‌کیفیت چینی، هندی و پاکستانی در بازار آزاد مطرح شد. جانبازان یکی از گروه‌هایی بودند که به‌دلیل نایاب شدن داروهایی که پیش‌تر از آلمان و انگلیس وارد ایران می‌شد، مجبور بودند از این داروها استفاده کنند. براساس اطلاعات بنیاد شهید، حدود ۶۳‌هزار نفر جانباز شیمیایی دارای عوارض مزمن در کمیسیون‌های پزشکی احراز شده‌اند. طبق همین آمار بیش از ۱۱‌هزار و ۸۰۰جانباز قطع عضو در کشور وجود دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد، حدود ۱۹درصد آنها در قسمت زانو و پا دچار نقص عضو هستند.

ناگفته نماند طبق رای دیوان عدالت اداری، افراد دارای جانبازی از پرداخت حق درمان معاف شدند و تمامی هزینه‌ها را بنیاد شهید می‌پردازد اما باوجود  چنین قانونی، بنیاد شهید با کسری بودجه مواجه است و بعضا در پرداختی‌های خود دچار مشکل شده است و ناچارا جانبازان و افراد دارای آسیب‌دیدگی شدید باید هزینه‌ها را از همان حقوق ناچیز پرداخت کنند. برای نمونه هزینه هر شب بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بین ۹ تا ۱۰میلیون تومان باید هزینه کرد که از توانایی جانبازان بدون شغل خارج و کسانی که شاغل هستند نیز هزینه‌ای نسبتا بالایی  است. از سوی دیگر به علت پرداختی‌های نامنظم، بسیاری مراکز درمانی قرادادهای خود را با این نهاد خاتمه دادند و جانبازان بین این بوروکراسی ناکارآمد، گرفتار شدند.

روایت یکی از فراموش ‌شده‌ها

آقا ایرج یکی از جانبازان این مرز بوم است. به صورت اتفاقی در تاکسی اینترنتی با او آشنا شدم. وقتی که چشمم به کپسول اکسیژنش افتاد؛ ناخودآگاه متوجه شدم که او جانباز است. آقا ایرج از سرگذشت خود به «جهان‌صنعت» اینگونه گفت: در طول هشت سال دفاع مقدس، پنج بار در عملیات‌های بزرگ شرکت کردم، در آخرین عملیات شیمیایی شدم و ناچارا دیگر نتوانستم در دفاع از کشور مشارکت کنم. آن زمان حدودا ۲۸‌ساله بودم که چنین اتفاقی برایم رخ داد.

وی ادامه داد: هیچ‌کس قدر ما را ندانست. من آرزو داشتم که ادامه تحصیل دهم اما به واسطه جنگ، نتوانستم این کار را انجام دهم. بی‌مهری‌های زیادی در این سال‌ها دیده‌ایم. نه فقط من بلکه بسیاری از دوستان و کسانی که می‌شناختم، روزگار خوبی ندارند.

او درباره مشکلات معیشتی خود و دیگر جانبازان افزود: بعد از جنگ با مشکلات زیادی مواجه شدم. با حقوق ناچیزی که بنیاد ارائه می‌کند، چرخ زندگی نمی‌چرخد و مجبور هستم، در تاکسی اینترنتی کار کنم. با این اوصاف بازهم شرمنده خانواده خود هستم. مشکلات اقتصادی جانبازان بسیار معضل بزرگی است که هیچ‌کس به آن توجه نمی‌کند. با ۶میلیونی که بنیاد می‌دهد، آیا می‌توان زندگی کرد؟

او ادامه داد: حق من نیست، با وجود مشکلات جسمی که دارم، کار کنم. در این هوای آلوده که برایم مانند سم است، مجبورم به خاطر اینکه همسر و فرزندانم با مشکل مواجه نشوند، کار کنم. بسیاری از دوستانم به خاطر مشکلاتی که دارند از نبود شغل گرفته تا اجاره‌نشینی آن‌قدر فکر و خیال کردند که سر آخر زیربار فشار شهید شدند.

وی افزود: به خدا قسم، آنطور که فکر می‌کنید نیست. رسیدگی زیادی به ما نمی‌کنند. بعضا اتفاق افتاده، چندین ماه حقوق‌مان دیر پرداخت شده و شرمنده خانواده شدیم. من سه فرزند دارم که به خاطر معضلات موجود نتوانستند سروسامان بگیرند. هر روز که آنها را می‌بینم، شرمنده‌شان می‌شوم. پسر کوچکم مدام از من گلایه می‌کند که تو خود را وقف کشور کردی اما حالا نگاه کن؛ فراموش شده‌ای؟ هیچ چیز نمی‌توانم به او بگویم، حق دارد که گلایه کند، من شرمنده آنها هستم.

ایرج با اشاره به وضعیت درمان جانبازان گفت: در بحث درمان و دارو هم وضعیت خوبی نداریم. متاسفانه هزینه‌ها به شدت بالاست و توانایی پرداخت آنها از عهده جانبازان خارج است. بسیاری از دوستانم به واسطه هزینه‌های زیاد، به شهادت رسیدند چون توانایی پرداخت چنین هزینه‌های گزافی را نداشتند. داستان زندگی ما پر از غصه است همانند دردی که از هر طرف آن را می‌خوانی، درد است.

رفتند تا آرامش داشته باشیم

گفتنی است، کسانی در گوشه و کنار این مملکت وجود دارند که روزگاری برای آرامش مردم حاضر شدند از جان‌شان بگذرند اما اکنون مورد بی‌مهری و کم‌لطفی مسوولان قرار گرفتند. افرادی که پاهایشان در جبهه جنگ جا ماند اما درس بزرگی به آیندگان دادند و آن این است که هیچ‌کس حق ندارد نگاهی چپ به این خاک بیندازد. با این اوصاف اما، جانبازان و ایثارگران، همانند قهرمانان قصه‌های تخیلی، در همان قصه ماندند و فراموش شدند؛ اینها قهرمانان فراموش شده هستند.

وب گردی