فناوری در زنجیر

جهان صنعت– ضعف زیرساخت ابری در ایران، یکی از جدیترین موانع توسعه فناوری در کشور است که باوجود تبلیغات گسترده در حوزه دیجیتال همچنان در لایههای زیربنایی فناوری اطلاعات باقیمانده و مسیر رشد اقتصاد دیجیتال را مختل کرده است. در جهانی که رایانش ابری (Cloud Computing) تبدیل به زیرساخت حیاتی برای فعالیتهای دیجیتال، خدمات مالی، دولتی، آموزشی و حتی پزشکی شده، ایران همچنان با مشکلات سختافزاری، تحریمهای بینالمللی، سیاستگذاریهای غیرشفاف، فقدان استانداردهای فنی و نبود بازیگران قدرتمند داخلی در این حوزه روبهرو است. این وضعیت نهتنها رشد استارتاپها و شرکتهای فناور را محدود کرده بلکه رقابتپذیری کل کشور را در سطح منطقه و جهان به خطر انداخته است. رایانش ابری بهعنوان موتور محرک تحول دیجیتال، ستون فقرات خدمات مقیاسپذیر، انعطافپذیر و هوشمند در دنیا شناخته میشود اما در ایران این ستون فقرات دچار شکستگی مزمن است در حالیکه در کشورهای منطقه مثل ترکیه، امارات و حتی عربستان سعودی، دولتها با جذب سرمایه خارجی، ایجاد دیتاسنترهای منطقهای و تسهیل قانونگذاری، زیرساخت ابری را به مزیت ملی تبدیل کردهاند، در ایران همچنان اکوسیستم ابری درگیر چرخهای از عقبماندگی و بیاعتمادی است. شرکتهایی که میخواهند از خدمات ابری داخلی استفاده کنند با قطعیهای مکرر، امنیت پایین، سرعت کم و هزینههای بالا مواجه هستند. به همین دلیل بسیاری از کسبوکارها ترجیح میدهند به سرویسهای بینالمللی نظیرAWS، Azure یا Google Cloud روی آورند اما همین گزینه نیز به دلیل تحریمها، محدودیتهای دسترسی و ریسکهای قانونی تقریبا غیرممکن شده است.
از سوی دیگر تحریمها یکی از چالشهای اصلی توسعه خدمات ابری در ایران محسوب میشوند اما مساله فقط محدودیت دسترسی به خدمات خارجی نیست، مشکل اصلی، نبود برنامهریزی درونی و تکیه بر ساختارهای سنتی است. در غیاب یک اکوسیستم قوی برای توسعه زیرساخت ابری نهتنها شرکتهای کوچک و متوسط بلکه حتی بانکها، نهادهای مالی و سازمانهای دولتی هم قادر به مهاجرت به زیرساختهای چابک و مقیاسپذیر نیستند. در واقع بخش عمدهای از دیتاسنترها در ایران بهصورت فیزیکی و سنتی اداره میشوند که هزینهبر، کند و پرریسک هستند. با افزایش ترافیک دیجیتال و تقاضا برای خدمات لحظهای، این مدل دیگر پاسخگو نیست، اما بهدلیل مقاومت ساختاری و نبود انگیزه برای تغییر همچنان حفظ میشود.
بازار ناکارآمد، سرویسهای ناپایدار
در همین حال، شرکتهای ایرانی که در زمینه رایانش ابری فعالیت میکنند، مانند ابرآروان یا فناپزیت، با موانع متعددی روبهرو هستند. از یکسو، نبود زیرساختهای ارتباطی باکیفیت و پایدار، نظیر پهنای باند مناسب، فیبر نوری گسترده و مراکز داده توزیعشده، آنها را با محدودیت فنی مواجه کرده و از سوی دیگر، فشارهای سیاسی، امنیتی و نهادهای ناظر باعث شده که فعالیتهای آنها در فضای کسبوکار با بیاعتمادی روبهرو شود. این وضعیت تا حدی پیش رفته که حتی بسیاری از توسعهدهندگان نرمافزار و فریلنسرها ترجیح میدهند دادههای خود را روی سرورهای خارج از کشور نگه دارند، ولو با استفاده از واسطهها که خود این کار مخاطرات امنیتی بیشتری دارد. در کنار این، ضعف جدی در حوزه تامین سختافزارهای مورد نیاز برای توسعه زیرساخت ابری نیز قابل توجه است. محدودیت واردات تجهیزات پیشرفته سروری، GPUهای تخصصی برای پردازشهای سنگین، سوئیچهای سریع و ابزارهای ذخیرهسازی داده باعث شده بسیاری از شرکتها به فناوریهای منسوخ یا سطح پایین بسنده کنند. این ضعف بهویژه در حوزههایی مثل هوشمصنوعی و تحلیل داده بزرگ (Big Data) که نیازمند منابع پردازشی گسترده هستند، مانعی جدی تلقی میشود. بدون دسترسی به این تجهیزات، شرکتها توان رقابت با بازارهای منطقهای و جهانی را ندارند و عملا مجبورند یا در سطح پایین باقی بمانند یا فعالیت خود را به خارج از ایران منتقل کنند.
خلأ قانونی حفرهای بزرگ در امنیت داده
قانونگذاری و سیاستگذاری نامشخص نیز یکی دیگر از مشکلات ساختاری این حوزه است. در حال حاضر هیچ چارچوب قانونی مشخص و جامعی برای رایانش ابری در ایران وجود ندارد. موضوعاتی مانند مالکیت داده، حریم خصوصی، امنیت اطلاعات، مسوولیت ارائهدهندگان خدمات، یا حتی SLAهای استاندارد (توافقنامه سطح خدمات) هنوز در مرحله تدوین یا پیشنویس هستند. این خلأ قانونی باعث شده که هم کاربران و هم کسبوکارها در استفاده از سرویسهای داخلی احساس ناامنی کنند. در مواردی نیز دیده شده که اطلاعات کاربران به بهانههای مختلف به نهادهای خاص منتقل شده یا در صورت حمله سایبری، شرکت ارائهدهنده مسوولیتی نپذیرفته است. چنین فضایی نهتنها بازدارنده است بلکه به فرار دیجیتالی نخبگان، استارتاپها و حتی سرمایهها دامن میزند.
از اختلال تا فرصتسوزی
از منظر اقتصادی، نبود زیرساخت ابری مناسب، هزینههای هنگفتی به کشور تحمیل کرده است. با هر بار قطعی اینترنت یا حملات سایبری، دهها هزار کسبوکار آنلاین به حالت تعلیق درمیآیند.
در چنین شرایطی، زیرساخت ابری میتوانست بهعنوان یک لایه محافظ، انعطافپذیر و مقیاسپذیر عمل کند اما نهتنها این نقش را ایفا نکرده بلکه خود بخشی از بحران شده است. مقایسه ایران با کشورهایی مثل هند یا ترکیه نشان میدهد که حتی در چارچوب تحریمها یا محدودیتهای سیاسی میتوان با سیاستگذاری هوشمند و توسعهیافتگی فنی به زیرساخت ابری قابل اتکا دست یافت.
هند با ایجاد قطبهای فناوری و همکاری با شرکتهای جهانی توانسته همزمان با رشد داخلی از مزایای فناوری خارجی هم بهره ببرد. ترکیه با جذب دیتاسنترهای بینالمللی و وضع قوانین روشن در زمینه امنیت داده، به مقصدی مطمئن برای ذخیرهسازی ابری تبدیل شده است. در مقابل ایران هم از بیرون تحت فشار است و هم از درون بیبرنامه.
گره با شمشیر باز نمیشود
با این حال عبور از این وضعیت غیرممکن نیست. تقویت تعامل با شرکتهای غیردولتی داخلی، تشویق رقابت، کاهش انحصار زیرساختی، سرمایهگذاری در مراکز داده توزیعشده، اصلاح قوانین حاکم بر حریم داده و تقویت آموزش نیروی انسانی متخصص از جمله اقداماتی است که میتواند زیرساخت ابری ایران را از وضعیت بحرانی خارج کند. در کنار آن، اگر امکان ایجاد مسیرهای قانونی برای دسترسی محدود و کنترلشده به خدمات بینالمللی فراهم شود، بسیاری از کسبوکارها میتوانند با امنیت بیشتر فعالیت کنند و از مسیر مهاجرت دیجیتال منصرف شوند.
در نهایت ضعف زیرساخت ابری در ایران تنها یک مساله فنی یا محدود به مهندسی شبکه نیست، این مساله بازتابی از یک بحران کلان در سیاستگذاری فناوری، اقتصاد دیجیتال و تعامل با جهان است. اگر تحولی جدی در این حوزه رخ ندهد، ایران نهتنها فرصت رقابت در بازار دیجیتال جهانی را از دست خواهد داد بلکه در آیندهای نهچندان دور حتی در بازار داخلی نیز به بازیگری حاشیهای در دنیای فناوری تبدیل خواهد شد. رایانش ابری دیگر یک انتخاب نیست، این زیرساخت پیشنیاز بقا در جهان دیجیتال امروز است.