جهان‌صنعت معضل بیکاری معتادان را بررسی می‌کند:

فردای بدون امید

پویا اصل‌باغ
کدخبر: 550446
در حالی که ترک اعتیاد آغاز یک چالش جدید برای بهبودیافتگان است، بیکاری و طرد اجتماعی آنان مانع از بازگشت موفقیت‌آمیز به جامعه و بازار کار می‌شود.
فردای بدون امید

پویا اصل‌باغ– ترک اعتیاد پایان مسیر نیست بلکه شروعی دوباره با چالش‌های جدید است. بسیاری از افراد بهبودیافته پس از ترک موادمخدر با معضلاتی مانند طرد اجتماعی، بیکاری، مشکلات معیشتی روبه‌رو هستند. در واقع آنها توقع این را دارند که مقدمات بازگشت‌شان به جامعه فراهم شود تا بتوانند با خیالی آسوده به زندگی پرفراز‌ونشیب خود ادامه دهند. یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های افراد بهبودیافته پس از ترک اعتیاد، مساله اشتغال و بازگشت آنها به بازار کار است.

از سوی دیگر در جامعه همچنان نگاه بدبینانه‌ای نسبت به این افراد وجود دارد. بسیاری از کارفرمایان و صاحبان مشاغل به دلیل نبود اعتماد کافی از استخدام کسانی که سابقه مصرف موادمخدر دارند، خودداری می‌کنند. این بی‌اعتمادی و طردشدگی از سوی جامعه پس از بهبودی نیز مانعی جدی برای آنها به شمار می‌رود. این محرومیت از اشتغال نه‌تنها روند بهبودیافتگی را مختل بلکه باعث ایجاد احساس بی‌ارزشی، انزوا و ترس در میان این افراد می‌شود. به باور بسیاری از متخصصان حوزه اعتیاد، این وضعیت می‌تواند زمینه بازگشت فرد به رفتار پرخطر و مصرف دوباره مواد را فراهم کند. با این وجود متاسفانه وضعیت بازار کار افراد آسیب‌دیده و نوع نگاه جامعه به آنها مناسب نیست.

از کمپ ترک اعتیاد تا بازار کار؛ آمارها چه می‌گویند؟

متاسفانه آمار دقیقی از بازار کار افراد بهبودیافته از مصرف موادمخدر موجود نیست اما بنا بر یک‌سری از داده‌های موجود ۷۰ تا ۸۰‌درصد از این افراد پس از ترک نتوانسته‌اند به چرخه بازار برگردند. بنابر گزارش یکی از دانشگاه‌های کشور که در سال۱۴۰۱ ارائه شد، ۶۸‌درصد از افراد تا یک‌سال پس از ترک نیز همچنان بیکار بودند. طبق بررسی‌های انجام شده از سوی مددکاران اجتماعی و روانشناسان حدود ۸۵‌درصد از افرادی که پس از ترک نتوانسته‌اند به بازار کار برگردند، مجدد مصرف خود را شروع کرده و حتی رفتارهای پرخطر مانند سرقت نیز در آنها ایجاد شده است. بنابر گزارش برخی کارشناسان، وضعیت اشتغال افراد بهبودیافته در کشور شرایط بحرانی دارد. آنان به این نتیجه رسیده‌اند که افراد بیکار دو برابر احتمال بیشتری برای بازگشت به مصرف مخدر را دارند. همانطور که ملاحظه شد آمار‌ها نشان می‌دهد بسیاری از افراد به خاطر نبود شغل و حرفه‌ دوباره به چرخه اعتیاد بازگشته‌اند. براساس شواهد و تحقیقات مددکاران اجتماعی، بازار کار کشور و صاحبان مشاغل تمایل چندانی برای استخدام این افراد ندارند، چنین امری بیانگر این است که بحث ایجاد بازار کار افراد درگیر مساله مهمی است که نیاز به توجه ویژه‌ای دارد.

از عوامل تا پیامدها

همانطور که گفته شد، بی‌اعتمادی کارفرمایان باعث شکل‌گیری این مشکل شده است. متاسفانه بسیاری از صاحبان کسب‌وکار این باور را دارند که استخدام افراد بهبودیافته ممکن است به امنیت محیط کار آسیب بزند. از سوی دیگر نبود مهارت‌های شغلی و آموزش کافی یکی از عوامل اصلی بیکاری این افراد به شمار می‌آید. براساس گزارش برخی کارشناسان، حدود ۴۳‌درصد از بهبودیافتگان فاقد مهارت‌های لازم هستند و این کمبود آموزش باعث افزایش نرخ بیکاری در این بخش از جامعه شده است. علاوه بر این، مشکلات جسمی و روانی پس از ترک نیز مانع بازگشت آنها به بازار کار می‌شود. بسیاری از این افراد به دلیل ضربات روحی و جسمی‌ای که پیش و پس از مصرف مواد تجربه کرده‌اند، با مشکلات جدی مواجه هستند که توانایی آنها را برای اشتغال کاهش می‌دهد.

مهم‌ترین مساله در بیکاری این افراد نبود حمایت کافی از سوی نهادهای دولتی است. در واقع دولت تاکنون برنامه منسجم و موثری برای بازگرداندن بهبودیافتگان به جامعه و بازار کار ارائه نکرده است.

با این حال هر معضلی پیامدهای خاص خود را دارد. پرسش اصلی این است که این بیکاری چه تاثیری بر افراد بهبودیافته و جامعه می‌گذارد؟ کارشناسان بر این باورند که فقدان شغل موجب می‌شود افراد پس از ترک اعتیاد، به خاطر احساس طردشدگی و ناامیدی، دوباره به مصرف مواد مخدر روی آورند. بیکاری حس بی‌ارزشی را در این افراد تقویت می‌کند و زمینه‌ساز بازگشت به اعتیاد می‌شود. علاوه بر این مشکلات معیشتی ناشی از بیکاری ممکن است آنها را به سمت رفتارهای پرخطر مانند سرقت، قاچاق مواد مخدر و سایر جرائم رهنمون کند. در چنین شرایطی ایجاد بازار کار مناسب برای این افراد یک ضرورت اجتماعی است. اگر دولت و کارفرمایان شرایط بازگشت بهبودیافتگان به بازار کار را فراهم کنند، می‌توان از معضلاتی همچون افزایش جرم و جنایت، بازگشت به اعتیاد و رشد جمعیت زندانیان پیشگیری کرد.

راهکار چیست؟

همانگونه که مطرح شد حمایت دولت در گام نخست می‌تواند حلال بسیاری از مشکلات باشد. در واقع اگر نهادهای مختلف دولتی، برنامه‌ای جامع و کامل را برای دوران پس از بهبودی کامل داشته باشند، می‌توانند به این بخش جامعه کمک شایانی کنند. دولت و ارگان‌های مربوطه مانند بهزیستی و شهرداری می‌توانند با بودجه در نظر گرفته شده، کارگاه‌های آموزشی حرفه و فن را برپا کرده و افراد را از این طریق با بازار کار و کارفرمایان آشتی دهد. از سوی دیگر دولت نیز می‌تواند با سرمایه‌گذاری و ایجاد کارخانه و کارگاه‌های متعدد برای این افراد بازار کار و فرصت‌های شغلی ایجاد کرده تا از معضلاتی که عنوان شد جلوگیری کند. علاوه بر آن بحث نهادهای آموزشی می‌توانند با یادگیری و آمادگی جامعه، دید منفی بخشی از مردم را نسبت به این افراد تا حد زیادی کاهش دهد. جامعه باید متوجه این موضوع باشد که اعتیاد بیماری بوده و فرد معتاد بیمار است. اگر چنین ذهنیتی در جامعه شکل گیرد، می‌توان امید را به زندگی افراد بهبودیافته برگرداند و در بلندمدت زمینه‌ساز این خواهد شد که بسیاری از افراد درگیر اعتیاد نیز این حمایت‌ها را دیده و برای ترک، حرکت و قدم‌های نخست را بردارند.

۱۰سال است که به خانه برنگشتم

شاهین یکی از افرادی است که از معضل نبود شغل برای افراد بهبودیافته رنج می‌برد. او درباره سرگذشت خود به «جهان‌صنعت» گفت: از ۱۹ یا ۲۰سالگی به‌خاطر وجود و اصرارهای مکرر رفقای ناباب درگیر اعتیاد شدم. اوایل با مصرف شربت و تریاک شروع کردم. حتی فکرش را هم نمی‌کردم که چنین اتفاقی برایم رخ دهد. چند سالی به‌ واسطه فشار و نگاه منفی که خانواده داشتند، اعتیاد را کنار گذاشتم. سال‌ها پیش عاشق شدم و با زنی که دوستش داشتم ازدواج کردم. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام‌های ترنم و طاها بود. مغازه‌ای به راه انداختم اما پس از مدتی ورشکست شدم. این اتفاق باعث شد مجدد به اعتیاد روی آورم. پس از آن اختلافات با همسرم شروع شد و سرانجام او مرا از خانه بیرون کرد.

وی افزود: پس از آن حادثه به خانه یکی از برادرانم رفتم تا شرایط و اوضاعم بهتر شود. بعد از این اتفاق برادرانم مرا به کمپ ترک اعتیاد فرستادند تا این بلای خانمانسوز از جسم و روانم پاک شود. پس از بهبودی همسرم پیام داد که تا وقتی شغل درست و درمانی پیدا نکردی به خانه برنگرد. با تلاش برادرانم به فروشندگی در یکی از بوتیک‌های شهر روی آوردم اما به واسطه ناامیدی و دید منفی که صاحب آنجا به من داشت، پس از مدتی کوتاه با بهانه‌های مختلفی که می‌آورد مرا از آنجا اخراج کرد. در چنین شرایطی دوباره به مواد روی آوردم. یک‌سالی همینطور گذشت تا دوباره به کمپ ترک اعتیاد رفتم. بعد از گذراندن دوره دوم، متوجه شدم همسرم غیابی از من جدا شده است. خیلی روزگار سختی بود تا مدت‌ها نمی‌توانستم این موضوع را درک کنم. همسرم حتی اجازه دیدار من و فرزندانم را نمی‌دهد. مدتی نگذشت که دوباره شروع به مصرف کردم. نه شغلی، نه خانواده‌ای، همه چیز را باختم. چندین بار برای یافتن شغل به نقاط مختلف مراجعه کردم اما به خاطر سن و سابقه‌ای که دارم هیچ‌کس تمایلی به استخدام من ندارد. هرجا که می‌روم با نگاه بد من را از آنجا طرد می‌کنند. الان حدود هفت‌سال است که بچه‌هایم را ندیده‌ام. دلم برایشان خیلی تنگ شده است. تنها دل خوشی من این است که عکسشان را نگاه کنم که همین نیز باعث می‌شود دچار عذاب وجدان شوم.

او ادامه داد: اگر حمایتی وجود داشت شاید من دوباره می‌توانستم به کانون خانواده خود بازگردم. الان حدود ۱۰سال است که منزل برادرم زندگی می‌کنم و هفت سالی می‌شود که بچه‌هایم را ندیده‌ام. هیچ درآمدی نیز ندارم تا برایشان خرجی بفرستم. منبع درآمدم تنها یارانه‌ای ناچیزی است که دولت ماهانه واریز می‌کند. فقدان شغل باعث شده بسیاری از افراد نظیر من دوباره درگیر اعتیاد شوند. در شرایطی که کار برای افراد تحصیلکرده وجود ندارد، برای افرادی مثل من توقع داشتن کار، آرزوی بزرگی است. شاید اگر کسی به فکر ما بود و شغلی برایم فراهم می‌شد اینگونه زندگی‌ام نابود نمی‌شد.

معتاد کار می‌خواهد نه ترحم

گفتنی است با توجه به نکاتی که مطرح شد، فقدان شغل و بی‌ثباتی بازار کار بهبودیافتگان از مصرف موادمخدر، زمینه شکل‌گیری بسیاری از معضلات اجتماعی است. باوجود هشدارهای متعدد آسیب‌شناسان اجتماعی، متاسفانه در بازار کار این افراد، اقدامات مثبتی انجام نشده است. همانطور که قبلا ذکر شد، حل معضل بیکاری افراد آسیب‌دیده از مصرف موادمخدر می‌تواند تا حد زیادی جرائم مختلفی را کاهش و حتی از شروع مصرف دوباره آنان جلوگیری کرد. تجربه موفق برخی کشورها مانند پرتغال، هلند و کانادا نشان می‌دهد آنها برای رفع معضل بیکاری افراد درگیر اعتیاد به جای تمرکز بر مجازات، درمان و کارآموزی و اشتغال را سرلوحه خود قرار داده و توانسته‌اند ‌درصد قابل‌توجهی از این مشکل را رفع کنند.

در حل این معضل علاوه بر دولت، جامعه نیز باید زمینه حضور این افراد را در کنار مردم فراهم کند. جدای از بحث شغل، تغییر دیدگاه و نوع رفتار با آسیب‌دیدگان نیز باید رخ دهد تا کسانی که هنوز مصرف مواد را کنار نگذاشته‌اند، به خاطر پالس‌های مثبت موجود، گام نخست برای ترک کردن را بردارند. در اینجا نکته مهم این است که اعتیاد را بیماری و فرد معتاد را بیمار بدانیم؛ نه جرم و مجرم، چنین امری باعث خواهد شد افراد امیدی به فردای خود داشته باشند.

وب گردی