جهان‌صنعت از استفاده 71‌درصدی کاربران اینترنت از فیلترشکن گزارش می‌دهد:

شکست تمام ‌عیار سیاست فیلترینگ

گروه فناوری
کدخبر: 553409
اینترنت در ایران به یکی از اصلی‌ترین بسترهای ارتباطی، آموزشی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است، اما سیاست‌های رسمی در حوزه دسترسی آزاد به اطلاعات با واقعیت اجتماعی در تضاد قرار دارد.
شکست تمام ‌عیار سیاست فیلترینگ

جهان صنعت– اینترنت در ایران به یکی از اصلی‌ترین بسترهای ارتباطی، آموزشی، اقتصادی و اجتماعی بدل شده است. از میان جمعیت ۸۶ و نیم میلیونی کشور، بیش از ۸۵‌درصد از اینترنت استفاده می‌کنند؛ آماری که نشان می‌دهد جامعه ایران از نظر نفوذ اینترنت وضعیت نسبتا مطلوبی دارد. با این حال سیاست‌های رسمی در حوزه دسترسی آزاد به اطلاعات با واقعیت اجتماعی در تضاد آشکار قرار گرفته است. طبق داده‌ها، سهم کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی به ۸۲‌درصد می‌رسد یعنی تقریبا همه کسانی که به اینترنت متصل هستند، در این فضا فعالند و تنها ۳‌درصد از کاربران اینترنت به دلایل شخصی یا فنی به این شبکه‌ها وارد نمی‌شوند. این امر گویای نیاز جدی جامعه به حضور در شبکه‌های اجتماعی و استفاده از آنها برای ارتباط، آموزش، سرگرمی و حتی کسب درآمد است. نکته نگران‌کننده اما آنجاست که بیش از ۷۱‌درصد کاربران ایرانی مجبور به استفاده از فیلترشکن برای دسترسی به پلتفرم‌ها و سرویس‌های جهانی‌ هستند. این ‌درصد بالا نه‌تنها هزینه و خطرات امنیتی را به زندگی روزمره مردم تحمیل می‌کند بلکه یک پیام روشن به سیاستگذاران می‌دهد: «جامعه ایرانی با فیلترینگ موافق نیست.» وقتی اکثریت قاطع مردم از ابزارهای غیررسمی برای دور زدن محدودیت‌ها بهره می‌برند، نشان می‌دهد سیاست موجود عملا شکست خورده و مشروعیت خود را از دست داده است. ادامه این روند فاصله میان مردم و دولت را بیشتر می‌کند. قانونی که با خواست عمومی در تضاد باشد، دیر یا زود به یک قانون بی‌اثر و بی‌اعتبار تبدیل خواهد شد. سیاستگذاران اگر به جای اصرار بر مسیری که تجربه شکست آن بارها ثابت شده، به سمت پذیرش واقعیت اجتماعی و تنظیم‌گری هوشمند حرکت کنند نه‌تنها می‌توانند اعتماد عمومی را بازسازی کنند بلکه بستر رشد اقتصادی و فرهنگی کشور را نیز فراهم خواهند کرد.

حسین یزدانشناس، مدیرکل سازمان سینمایی درباره پخش آنلاین در پنل تخصصی «افق‌های نو در صنعت تصویر» که عصر روز سه‌شنبه در  روز دوم از برگزاری دومین رویداد تخصصی صنایع خلاق و فرهنگی پارک‌های علم و فناوری در موزه سینما برگزار شد، با تقسیم صنعت تصویر به چهار حوزه سینما، تلویزیون، سکوهای پخش آنلاین و شبکه‌های اجتماعی گفت: ایران ظرفیت‌های خیلی خوبی در تمام این حوزه‌ها دارد. یزدانشناس درباره شبکه‌های اجتماعی گفت: از جمعیت ۸۶ و نیم‌میلیون نفری ایران ۸۵/‌‌۴‌درصد کاربر اینترنت داریم. از بابت نفوذ اینترنت نسبتا وضعیت خوبی داریم. سهم کاربران از شبکه‌های اجتماعی ۸۲‌درصد است. یعنی فقط ۳‌درصد کاربران اینترنت در سوشال مدیا حضور ندارند. وی ادامه داد: ۳/‌‌۷۱‌درصد از کاربران از فیلترشکن استفاده می‌کنند و این تعداد زیاد و نگران‌کننده است. مدیرکل سازمان سینمایی یادآورشد: همچنین ضریب نفوذ اینترنت موبایل ۱۳۷‌درصد و ضریب نفوذ اینترنت ثابت ۱۳‌درصد است. به لحاظ حجمی ۷۰‌درصد از کاربران از اینترنت موبایل و ۳۰‌درصد آنها از اینترنت ثابت استفاده می‌کنند. یزدانشناس عنوان کرد: از لحاظ قیمت، ایران ارزان‌ترین اینترنت در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را بعد از رژیم صهیونیستی و از نظر کیفیت نیز ایران بی‌کیفیت‌ترین اینترنت منطقه را دارد.

در مجموع این آمارها یک پیام واحد و روشن دارند: سیاست فیلترینگ در ایران نه‌تنها ناکارآمد است بلکه به ضدخود تبدیل شده است. وقتی بیش از ۸۵‌درصد جمعیت کشور کاربر اینترنت‌ هستند و ۸۲‌درصد آنان در شبکه‌های اجتماعی حضور فعال دارند یعنی این فضا بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مردم شده است. در چنین شرایطی هرگونه تلاش برای حذف یا محدودسازی آنها عملا در برابر یک خواست عمومی ایستادن است. اینکه بیش از ۷۱‌درصد کاربران برای دسترسی به شبکه‌های اجتماعی و سرویس‌های جهانی مجبور به استفاده از فیلترشکن باشند، معنای روشنی هم دارد: مردم، برخلاف سیاست رسمی، راه خود را انتخاب کرده‌اند. آنها حاضرند هزینه‌های مالی، ریسک‌های امنیتی و مشکلات فنی ناشی از ابزارهای غیرقانونی را بپذیرند اما از ارتباط جهانی خود دست نکشند. چنین انتخابی بیانگر نارضایتی عمیق از سیاست‌های محدودکننده است و نشان می‌دهد جامعه به صورت عملی به این سیاست‌ها «نه» گفته است.

اصرار بر ادامه فیلترینگ نه دسترسی مردم را محدود و نه از حضور آنها در شبکه‌های اجتماعی جلوگیری کرده است. تنها نتیجه ملموس آن افزایش ناامیدی، بی‌اعتمادی و شکاف میان دولت و مردم بوده است. قانونی که اکثریت جامعه آن را نادیده می‌گیرد و راه‌های دور زدنش را پیدا می‌کند، دیگر «قانون» نیست بلکه به نمادی از تحمیل و بی‌توجهی به خواست عمومی تبدیل می‌شود. در نهایت نیز این سیاست، مشروعیت خود را از دست داده و بیشتر به یک نمایش بی‌ثمر شبیه است تا ابزار حکمرانی موثر. از سوی دیگر این رویکرد زیان‌های اقتصادی و فرهنگی سنگینی هم به کشور وارد کرده است. صدها‌هزار کسب‌وکار آنلاین که بر بستر شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته‌اند، با محدودیت‌ها آسیب می‌بینند. سرمایه انسانی که می‌تواند در بستر ارتباط آزاد شکوفا شود، یا مهاجرت می‌کند یا به حاشیه رانده می‌شود. مهم‌تر از همه نسل جوانی که جهان را بدون مرزهای مصنوعی تجربه می‌کند، هر روز بیشتر از گذشته احساس می‌کند که تصمیم‌گیران کشور با واقعیت زندگی او بیگانه‌ هستند.

نتیجه‌گیری روشن است: سیاست فیلترینگ یک شکست تمام‌عیار است. ادامه آن نه‌تنها غیرکارآمد و پرهزینه است بلکه یک خطای راهبردی است که اعتماد عمومی را فرسوده  و کشور را از مسیر توسعه دورتر می‌کند. راه‌حل نه در پافشاری بر محدودیت‌های شکست‌خورده بلکه در پذیرش واقعیت اجتماعی و حرکت به سمت تنظیم‌گری هوشمند است؛ سیاستی که به جای سد کردن جریان اطلاعات، آن را مدیریت و به جای بی‌اعتبار کردن قانون، آن را با خواست جامعه همسو کند. اگر دولت صدای مردم را نشنود، این شکاف هر روز عمیق‌تر خواهد شد.

وب گردی