سیانجی در برزخ
هستی عبادی– بیش از دودهه از طرح خودروهای گازسوز میگذرد؛ طرحی که باوجود حمایتهای دولت در برهههایی از زمان هنوز نتوانسته نقشی تاثیرگذار در کاهش مصرف سوخت بگذارد یا مسیر بهینهکردن مصرف سوخت را هموار کند. حالا یکبار دیگر این طرح روی میز سیاستگذار قرار گرفته تا شاید اینبار از شدت مصرف بنزین در کشور بکاهد. هرچند خیلیها نگاه دوباره به این طرح را به دیده تردید مینگرند.
در سهدهه گذشته «گازسوز کردن خودروها» یا همان CNG کردن از یک راهحل اضطراری برای مدیریت مصرف بنزین به طرحی بدل شده که امروزه بیش از آنکه یک استراتژی ملی باشد شبیه نسخهای تکراری و نخنماست. سیاستی که بارها مطرح شده، بودجه گرفته، تبلیغ شده و دوباره نیمهکاره رها شده بیآنکه بتواند به انتخابی طبیعی برای مردم یا صنعت خودرو تبدیل شود. واقعیت این است که CNG نه کاملا شکست خورده و نه به موفقیت پایدار رسیده بلکه در برزخی میان ضرورت و بیاعتمادی معلق مانده است.
از منظر رفتار مصرفکننده مساله صرفا فنی یا اقتصادی نبوده بلکه عمیقا روانشناختی است. برای بخش قابل توجهی از مردم «دوگانهسوزکردن» خودرو بهمعنای دستکاری در ساختار اصلی خودرو، کاهش اعتماد به ایمنی و قبول یک ریسک ناخواسته است. ذهنیتی که طی سالها با اخبار انفجارهای پراکنده، تصاویر مخازن آسیبدیده و روایتهای غیررسمی تقویت شده است. حتی اگر بسیاری از این حوادث ریشه در نصبهای غیراستاندارد داشته باشند خاطره جمعی مردم بهراحتی ترمیم نمیشود و ترجیح روانی آنها همچنان استفاده از بنزین است.
درسمت صنعت خودروسازان نیز انگیزهای برای همراهی جدی با این پروژه ندارند. تولید خودروهای پایهگازسوز برای آنها پیچیدهتر، پرهزینهتر و از نظر خدمات پس از فروش پرریسکتر است. نبود مشوقهای پایدار، استانداردهای سختگیرانه و متغیربودن سیاستهای دولتها باعث شده خودروسازان CNG را نه بهعنوان یکمزیت رقابتی بلکه بهعنوان دردسری مدیریتی ببینند. ازسوی دیگر زیرساخت جایگاهها مشکل مزمن این طرح است. اگرچه روی نقشه تعداد جایگاهها قابلتوجه بهنظر میرسد اما در واقعیت بسیاری از آنها با مشکل فشار، خرابی تجهیزات، صفهای طولانی یا ساعات کاری محدود مواجهند. این تجربه کاربری ضعیف باعث میشود حتی رانندگانی که خودرو دوگانهسوز دارند درعمل بهسمت بنزین برگردند. CNG وقتی معنا دارد که در دسترس، سریع و بیدردسر باشد یعنی چیزی که فعلا در بسیاری از شهرها وجود ندارد. کارشناسان براین باورند که CNG دیگر نباید بهعنوان راهحل نجاتدهنده معرفی شود بلکه باید جایگاه واقعیاش را در سبد انرژی کشور تعریف کنیم. اگر قرار است این مسیر ادامه پیدا کند باید از پروژههای دستوری و شعاری فاصله گرفت. تولید خودروهای کارخانهای دوگانهسوز با استانداردهای سختگیرانه، تضمین ایمنی مخازن با نظارت مستقل و سرمایهگذاری هدفمند روی جایگاههای مدرن و پرسرعت سهپیشنیاز غیرقابل مذاکره هستند.
در غیر این صورت ادامهدادن این سیاست بهشکل فعلی فقط فرسودگی بیشتر اعتماد عمومی را بههمراه دارد؛ اعتمادی که اگر یکبار از بین برود حتی با بهترین طرحهای فنی هم بهسادگی بازنمیگردد.CNG هنوز میتواند بخشی از راهحل باشد اما فقط به شرطی که از یکپروژه سیاسی به انتخابی واقعی برای مردم تبدیل شود.
پروژه CNG؛ قربانی ضعف مدیریت و رهاشدگی
هدایتالله خادمی، کارشناس انرژی در گفتوگو با روزنامه جهان صنعت اظهار کرد: طرح توسعه سوخت CNG اگرچه با هدفی درست آغاز شد اما در ادامه بهدلیل ضعف در پیگیری و رهاشدن ازسوی برخی نهادهای مسوول مطابق برنامهریزیهای اولیه پیش نرفت.
وی با اشاره به مزایای این سوخت افزود: CNG یکی از پاکترین سوختهاست که در بسیاری از کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی ازجمله آرژانتین، هند و ایتالیا بهطور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. در ایران نیز بخش مهمی از زیرساختها در سالهای گذشته فراهم شده و شبکه ایستگاهها، تجهیزات و امکانات فنی در نقاط مختلف کشور در دسترس است.
خادمی با بیان اینکه میزان آلایندگی CNG بهطور میانگین حدود ۳۰درصد کمتر از سایر سوختهای فسیلی است، تصریح کرد: این سوخت باعث احتراق کاملتر در موتور خودروها شده و درنتیجه به افزایش عمر مفید موتور کمک میکند.
وی ادامه داد: شرکتهای داخلی توان طراحی و اجرای پروژههای مرتبط با CNG را دارند و درسالهای گذشته نیز تجهیزات مهمی ازجمله کمپرسورها را طراحی و تولید کردند و حتی انتقال دانش فنی در این حوزه انجام شده است. با این حال با کندشدن روند اجرای طرح بخشی از این ظرفیتها بلااستفاده مانده است. این کارشناس انرژی با اشاره به موضوع مخازن گفت: تمرکز بر توسعه مخازن نوع سه (Type3) بهدلیل وزن کمتر مطرح بوده درحالیکه اکنون تولید مخازن نوعدو در داخل کشور انجام میشود و امکان ارتقای آنها نیز وجود دارد. خادمی تاکید کرد: CNG یک سوخت اقتصادی و بهصرفه برای کشور است و میتواند نقش مهمی در کاهش آلودگی هوا و بهبود سلامت عمومی داشته باشد. بهجای انتقال نادرست منابع انرژی بهبخشهای غیرکاربردی باید از این ظرفیت برای بهبود وضعیت حملونقل شهری استفاده شود.
وی در پایان گفت: حوادث محدودی که در گذشته گزارش شد عمدتا ناشی از مداخلات غیرفنی بوده و نباید موجب بیاعتمادی نسبت به این طرح شود. هنوز هم شرکتهای توانمند داخلی آماده فعالسازی دوباره این پروژه هستند و انتظار میرود تصمیمگیران با رویکردی منطقی زمینه توسعه دوباره این طرح را فراهم کنند.
