«جهان‌صنعت» عملکرد بازار سرمایه در روز گذشته را بررسی کرد؛

زلزله در تالار شیشه‌ای

دیبا حاجیها
کدخبر: 544117
بازار سرمایه روز گذشته با افت شدید شاخص‌ها، خروج نقدینگی و بی‌اعتمادی گسترده مواجه شد و تنها صندوق‌های درآمد ثابت به‌عنوان پناهگاه سرمایه‌گذاران عملکرد مثبت داشتند.
زلزله در تالار شیشه‌ای

دیبا حاجیها- بازار سرمایه روز گذشته یکی از تلخ‌ترین و نگران‌کننده‌ترین روزهای خود را تجربه کرد و بی‌تدبیری، تصمیمات ناگهانی و بی‌اعتمادی فراگیر، بار دیگر سرمایه‌گذاران را در شوک عمیق‌تری فرو برد. شاخص‌کل بورس با افت سنگین ۵۰‌هزار و ۹۹۵‌واحدی، معادل ۸۸/‏۱‌درصد، از کانال ۲میلیون و ۷۰۰‌هزار واحدی سقوط کرد و در نهایت روی عدد ۲‌میلیون و ۶۵۸ هزار و ۵۱۸‌واحد متوقف شد. این در حالی است که شاخص کل هم‌وزن نیز با افت ۹هزار و ۸۵۴ واحدی، معادل ۱۶/‏۱‌درصد کاهش یافت و روی رقم ۸۳۶‌هزار و ۲۶۴‌واحد قرار گرفت؛ این نشان می‌دهد که فشار فروش تنها مختص نمادهای شاخص‌ساز نبوده و کلیت بازار در وضعیت بحرانی قرار دارد.

بررسی جریان نقدینگی نیز گویای وضعیت بغرنج بازار است. ارزش معاملات خرد سهام، حق‌تقدم‌ها و صندوق‌های سهامی به‌زحمت به ۴‌هزار میلیارد تومان رسید، آن هم با قدرت خرید حقیقی منفی ۷۹/‏۱درصد. خروج پول حقیقی نیز با رقم ۷۶۰میلیارد تومان، بار دیگر سنگینی سایه ترس و نااطمینانی را در بازار نشان داد. از مجموع نمادهای فعال، ۵۹۷‌نماد در بازه منفی ۲ تا منفی ۳‌درصد معامله شدند و بیش از ۹۲‌درصد کل نمادها در محدوده منفی به کار خود پایان دادند که نشانه‌ای روشن از نبود خریدار، قفل بودن معاملات و افت روانی عمیق در میان معامله‌گران‌ به حساب می‌آید.

توپ در میدان درآمد ثابت‌ها

در حالی که بازار سهام با سرعت در مسیر نزولی حرکت می‌کند و جبهه فروش هر روز سنگین‌تر می‌شود، صندوق‌های درآمد ثابت به پناهگاه اصلی سرمایه‌گذاران مضطرب تبدیل شده‌اند. روز گذشته نیز شاهد ورود هزارمیلیارد تومان نقدینگی به این صندوق‌ها بودیم. سرمایه‌گذاران، در غیاب حمایت‌های قاطع و تصمیم‌های منطقی از سوی سیاستگذاران، راهی جز عقب‌نشینی به سمت ابزارهای کم‌ریسک و با بازدهی قابل پیش‌بینی نمی‌بینند.

این وضعیت زمانی نگران‌کننده‌تر می‌شود که بدانیم بازار نه‌تنها از منظر قیمتی در حال افت است، بلکه از نظر روانی نیز کاملا در وضعیت بحرانی قرار دارد. سیاست‌های متناقض، نبود افق مشخص و تصمیمات مقطعی و واکنشی، فضای بازار را به شدت متزلزل کرده و موجب شده حتی خریداران بالقوه نیز دست از معامله بکشند. شاخص‌ها یکی پس از دیگری سقوط می‌کنند، ارزش معاملات کاهش یافته و تقریبا تمام نمادها در محدوده منفی قفل شده‌اند.

بازار اکنون در وضعیتی شبیه به انجماد قرار دارد و نه خریدار می‌خرد، نه فروشنده امیدی به اصلاح دارد. در چنین شرایطی، اگر نهاد ناظر و سیاستگذار اقتصادی برای بازگرداندن آرامش و اعتماد، اقدامی ساختارمند و فوری انجام ندهد، نه‌تنها روند ریزش متوقف نمی‌شود، بلکه خطر فروپاشی روانی گسترده‌تری در کمین بازار خواهد بود.

سیمانی‌ها پس از آتش‌بس

تحولات سیاسی و نظامی، همواره تاثیرات عمیقی بر بازارهای کالایی و صنعتی کشورها دارد و بازار سیمان ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. در دوهفته اخیر، پس از اعلام آتش‌بس و کاهش تنش‌ها، شاهد رشد محسوس و بازگشت حجم معاملات سیمان در بورس کالا به سطحی نزدیک به شرایط قبل از شروع درگیری‌ها هستیم. این روند افزایشی نه تنها نشانه بهبود اوضاع بازار سیمان است، بلکه امید تازه‌ای به فعالان این حوزه داده که بحران‌های سیاسی- نظامی می‌توانند با مدیریت و ثبات نسبی کنار زده شوند و بازارها به مسیر طبیعی خود بازگردند.

بررسی روند معاملات سیمان در بورس کالا طی یک سال گذشته، نشان می‌دهد که حجم معاملات به طور فصلی نوسانات قابل‌توجهی دارد. یکی از عوامل مهم این نوسانات، ناترازی انرژی در فصول گرم سال است که به طور محسوس بر حجم معاملات سیمان اثر می‌گذارد. در فصول گرم، محدودیت‌های تامین انرژی باعث کاهش تولید و به تبع آن کاهش حجم معاملات در بورس کالا می‌شود، موضوعی که هر ساله در داده‌های آماری بورس کالا به وضوح دیده می‌شود. این الگو نشان‌دهنده تاثیر مستقیم عوامل زیرساختی و محیطی بر جریان معاملات در بازار سیمان است و اهمیت توجه به مدیریت انرژی را در این صنعت برجسته می‌کند. بازگشت روند معاملاتی به حالت عادی پس از آتش‌بس، می‌تواند نشانه‌ای از آرامش نسبی و کاهش نگرانی‌های سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان نسبت به آینده باشد. این موضوع برای صنعت سیمان که ارتباط مستقیم با پروژه‌های ساختمانی و عمرانی دارد، اهمیت زیادی دارد چرا که نوسانات سیاسی و نظامی می‌توانند به سرعت روند سرمایه‌گذاری و تولید را تحت تاثیر قرار دهند.

در نهایت، باید گفت که بازار سیمان همچنان تحت‌تاثیر عوامل متعددی از جمله وضعیت انرژی، تحولات سیاسی و شرایط اقتصادی کلان است و بازگشت به شرایط پایدار نیازمند تلاش همه‌جانبه دولت، صنعت و فعالان بازار است. روند کنونی معاملات، هر چند مثبت و امیدوارکننده، هنوز نیازمند حمایت و ثبات بیشتر برای تثبیت وضعیت و افزایش اطمینان فعالان بازار است.

قیصریه و آتش بی‌تدبیری

بازار سرمایه ایران این روزها حال و روز خوشی ندارد اما در این میان، صندوق‌های اهرمی یکی از قربانیان اصلی این آشفتگی هستند. صندوق‌هایی که قرار بود ابزاری برای جذب نقدینگی و افزایش عمق بازار باشند، حالا تبدیل به آینه تمام‌نمای ناکارآمدی تصمیم‌سازی در بازار سرمایه شده‌اند. طبق گزارش‌های اخیر، طی یک ماه گذشته، برخی از این صندوق‌ها تا مرز ۳۰‌درصد افت ارزش را تجربه کرده‌اند که سقوطی کم‌سابقه بوده و صدای فعالان بازار را به‌وضوح درآورده است.

در این شرایط، تصمیم تازه سازمان بورس برای افزایش دامنه نوسان صندوق‌های اهرمی از ۳‌درصد به ۴‌درصد، بیشتر از آن که به‌ عنوان تدبیری برای نجات این ابزارهای مالی تلقی شود، به نوعی نمک بر زخم سرمایه‌گذاران تعبیر شده است. سوال اصلی اینجاست: آیا واقعا افزایش یک درصدی دامنه نوسان در زمانی که بسیاری از صندوق‌ها به مرز بحران رسیده‌اند، راه‌حل مناسبی است؟ بسیاری از فعالان باسابقه بازار بارها هشدار داده بودند که یکسان ‌بودن دامنه نوسان صندوق‌های اهرمی با سهام، به‌خصوص در شرایط نوسانی بازار، می‌تواند به تخریب سرمایه‌ها منجر شود. این هشدارها ماه‌ها نادیده گرفته شد تا امروز، در میانه بحرانی عمیق، تصمیمی دیرهنگام و ناکافی اتخاذ شود.

در کنار این موضوع، مساله مهم‌تر، نبود حمایت یا حتی یک چارچوب مشخص برای متعادل‌سازی این صندوق‌هاست. برخلاف صندوق‌های درآمد ثابت یا بازارگردان‌های حرفه‌ای که بعضا حمایت‌هایی ولو جزئی دریافت می‌کنند، صندوق‌های اهرمی عملا به حال خود رها شده‌اند. نه خبری از حمایت در قیمت‌گذاری واحدهای سرمایه‌گذاری است، نه تدبیری برای خروج بازار از صف فروش سنگین این صندوق‌ها اندیشیده شده است.

این وضعیت نگران‌کننده در حالی رخ می‌دهد که اعتماد عمومی به بازار سرمایه به‌شدت آسیب دیده و ابزارهای جدید به جای اینکه فرصت‌ساز باشند، به تهدیدی برای دارایی سهامداران خرد تبدیل شده‌اند. اگر همین روند ادامه پیدا کند، نه‌تنها امیدی به بازگشت اعتماد عمومی نیست، بلکه احتمال خروج سرمایه از این صندوق‌ها، آن هم در شرایط رکودی بازار، بیش از هر زمان دیگری افزایش خواهد یافت.

سوال پایانی این است که آیا نباید پیش از تغییر دامنه، به ساختار حمایت، آموزش و تنظیم‌گری توجه می‌شد؟ حالا که قیصریه سوخته، دیگر چه سود از این مرهم دیرهنگام؟

روز بلوک‌های سنگین

در روز معاملاتی گذشته، شاهد حجم قابل توجهی از معاملات بلوکی در نمادهای مختلف بازار سرمایه بودیم که توجه فعالان بازار را به خود جلب کرد. این معاملات عمدتا در نمادهای شاخص‌ساز و پرمعامله‌ای همچون فولاد، شبندر، وبصادر، شتران، نوری، شپنا، پارسان، وغدیر، وبملت، فملی، تایپکو، شستا و بترانس انجام شد. نکته قابل توجه این است که احتمالا این معاملات بلوکی مابین صندوق‌های سهامی و صندوق توسعه و تثبیت بازار صورت گرفته است. هدف اصلی این انتقال‌ها تامین نقدینگی مورد نیاز صندوق‌ها اعلام شده است که می‌تواند نقش مهمی در حفظ تعادل و پایداری بازار سرمایه ایفا کند.

معاملات بلوکی به‌ عنوان یکی از ابزارهای مهم در مدیریت نقدینگی و بهبود شرایط بازار شناخته می‌شوند و در شرایطی که بازار دچار نوسانات یا فشارهای فروش است، این نوع معاملات می‌توانند به عنوان یک عامل حمایت‌کننده ظاهر شوند. انتقال سهام در قالب معاملات بلوکی، با هدف تثبیت بازار و جلوگیری از افت شدید قیمت‌ها، توسط صندوق‌های نهادهای مالی انجام می‌شود تا ثبات و اعتماد سرمایه‌گذاران حفظ شود. این اقدام‌ها به خصوص در نمادهای بزرگ و پرحجم که نقشی کلیدی در شاخص‌های کلان بازار دارند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. به طور کلی، معاملات بلوکی سنگین روز گذشته نشان‌دهنده تلاش بازیگران بازار برای کنترل شرایط و ایجاد ثبات در فضای معاملاتی بود.

وب گردی