رویای خاموش سرمایهگذاری

جهانصنعت- بازار سرمایه ایران در سالهای اخیر با چالشهای متعددی روبهرو شده که نهتنها امیدواری سرمایهگذاران را کاهش داده بلکه پرسشهای اساسی درباره نقش این بازار در اقتصاد کشور ایجاد کرده است. از کاهش ارزش دلاری بورس گرفته تا تغییر رفتار سرمایهگذاران حقیقی در بازارهای مختلف و تاثیر سیاستهای جدید بر ابزارهای نوظهور مثل صندوقهای املاک، همه نشاندهنده وضعیت پیچیده و پرابهام این روزهای بازار است. در نتیجه لازم است با نگاهی دقیق به اعداد و ارقام معاملات روز گذشته، روند ارزش بازار، واکنش سرمایهگذاران خرد به بازار طلا و تحولات اخیر در صندوقهای املاک و مستغلات، بنگریم. این تحلیل نهفقط به دنبال فهم رخدادهای جاری است، بلکه قصد دارد دریچهای تازه به چشمانداز آینده بازار سرمایه باز و مسیر احتمالی پیشرو را با رویکردی واقعبینانه و تحلیلی روشن کند.
از دریچه اعداد
در جریان معاملات روز گذشته بازار سرمایه، شاخصکل بورس با افت ۱۴هزار و ۸۰۱واحدی، معادل ۵۶/۰درصد کاهش، روی سطح یکمیلیون و ۶۲۴هزار و ۶۱۸واحد ایستاد. این کاهش نشاندهنده فشار فروش نسبی در بازار بود که تا حدودی بر فضای معاملات سایه افکند. در همین حال، شاخصکل هموزن نیز با کاهش ۳هزار و ۴۸۴واحدی، معادل ۴۴/۰درصد، در سطح ۷۹۱هزار و ۷۸۱ واحد به کار خود پایان داد که نشان میدهد ریزش بازار به صورت کلی در تمام نمادها مشهود بوده است. نگاهی به تعداد نمادهای مثبت و منفی روز گذشته نشان میدهد که از مجموع نمادهای معامله شده، ۲۸۰نماد در محدوده مثبت معامله شدهاند اما ۴۲۰نماد دیگر در محدوده منفی قرار داشتند. این تعادل منفی، نمایانگر فشار فروش بیشتر در بازار است. همچنین تعداد نمادهایی که در صف خرید قرار داشتند، ۸۸نماد با ارزش حدود ۵۹۰میلیارد تومان بود. در مقابل، صف فروش با ۱۸۰نماد و ارزشی بالغ بر ۱۷۰۰میلیارد تومان تشکیل شده بود که نسبت به صف خرید، ارزش و تعداد قابلتوجهی بیشتری را به خود اختصاص داده بود.
از لحاظ قدرت خرید، حدود ۴۰درصد بازار توانسته بودند قدرت خرید مثبت بالای ۲/۱ را ثبت کنند که نشاندهنده فعال بودن بخشی از سهامداران و برخی نقاط مثبت در بازار است اما این وضعیت در مقابل تعداد نمادهای منفی و صف فروش گسترده، چندان تعادلی ایجاد نکرده است. در بحث ارزش معاملات، مجموع ارزش معاملات سهام، حقتقدم و صندوقهای سهامی در روز گذشته به رقم ۵هزار و ۸۳۵میلیارد تومان رسید. این رقم حاکی از حجم قابلتوجهی از معاملات است اما نکته مهم خروج نقدینگی از بازار است؛ بهطوری که حدود ۹۲میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام خارج شده که هر چند نسبت به روزهای گذشته کاهش یافته اما همچنان روند خروج نقدینگی ادامه دارد. این موضوع میتواند نشانه نگرانی سرمایهگذاران نسبت به روند فعلی بازار یا انتظار برای اصلاح بیشتر باشد.در مجموع، بازار دیروز تحت فشار فروش قرار داشت و شاخصها کاهش یافتند اما بخش قابلتوجهی از نمادها با قدرت خرید نسبی همراه بودند. کاهش خروج پول حقیقی میتواند نوید کاهش هیجان فروش باشد، هرچند روند کلی بازار همچنان نیازمند حمایت و ثبات بیشتر است تا اعتماد سرمایهگذاران بازگردد.
خط قرمز ارزش بازار
در پایان معاملات روز گذشته، ارزش دلاری بورس تهران براساس نرخ دلار آزاد، به حدود ۹۷میلیارد دلار رسید که تنها ۵میلیارد دلار با کف تاریخی پنجساله این بازار فاصله دارد. این موضوع بهخوبی نشان میدهد که بازار سرمایه کشور، با وجود همه وعدهها و امیدواریها همچنان در وضعیت رکودی بهسر میبرد و از نظر دلاری نهتنها رشد نکرده بلکه به سطوح بحرانی گذشته نزدیک شده است.
نکته نگرانکنندهتر آن این است که با وجود عرضههای اولیه متعدد طی شش سال گذشته و ورود شرکتهای بزرگتر به بازار سرمایه، هنوز هم ارزش دلاری بورس در سطحی معادل سال ۱۳۹۸ باقیمانده است. این در حالی است که در طول این مدت، نقدینگی موجود در اقتصاد چندین برابر شده، حجم پول بالا رفته و تورم با قدرت ادامه یافته است اما بازار سرمایه از این روندها بیبهره مانده و درجا زده است. از سال ۱۳۹۹ که بورس پس از رشد هیجانی خود با ریزش سنگین مواجه شد، برخی جریانها تلاش کردند بازار سرمایه را به عنوان یکی از عوامل تورم معرفی کنند. این در حالی است که واقعیتها خلاف این ادعا را نشان میدهند. طی سالهای اخیر بازار سرمایه بهجای آنکه محلی برای جذب نقدینگی و سرمایهگذاری مولد باشد، به دلیل نبود سیاستهای حمایتی و ناهماهنگیهای تصمیمگیران، عمدتا در وضعیت نزولی قرار داشته و بهندرت توانسته برای سرمایهگذاران بازدهی واقعی به همراه بیاورد. با این حال، نرخ تورم همچنان در محدوده ۴۰درصد باقیمانده و این امر ثابت میکند که ریشههای تورم را باید در جای دیگری جستوجو کرد. نهتنها بازار سرمایه در ایجاد تورم نقشی نداشته، بلکه از شرایط تورمی اقتصاد نیز آسیب دیده و عملا از یک فرصت به یک قربانی تبدیل شده است. این وضعیت، بار دیگر ضرورت بازنگری در سیاستهای اقتصادی و حمایت هدفمند از بازار سرمایه را یادآور میشود که میتواند در صورت مدیریت صحیح، یکی از ارکان مهم رشد اقتصادی و کاهش فشار بر نظام بانکی کشور باشد.
پول هوشمند در راه طلایی
رکورد ورود پول حقیقی به صندوقهای طلا در سال۱۴۰۴ که سومین رکورد بزرگ در تاریخ این صندوقها محسوب میشود، توجه تحلیلگران را دوباره به رفتار سرمایهگذاران خرد در بازار طلا جلب کرده است. بررسی دادههای آماری نشان میدهد که پنج ورود بزرگ پول حقیقی به صندوقهای مبتنی بر طلا، همگی طی ششماهه گذشته به ثبت رسیدهاند. این موضوع نشانهای از افزایش تمایل سهامداران خرد به حضور پررنگتر در این بازار به ظاهر جذاب است.
اما برخلاف این موج هیجانی، عملکرد واقعی بازار طلا تصویر متفاوتی ارائه میدهد. تحلیل بازدهی شاخص صندوقهای طلا نشان میدهد که در چهار مورد از این پنج ورود بزرگ، بازدهی میانگین صندوقها کمتر از ۴درصد بوده است که بهروشنی فاصله معناداری با بازدهی سایر ابزارهای مالی، بهخصوص صندوقهای درآمد ثابت دارد. برای مقایسه، صندوقهای درآمد ثابت در همین بازه زمانی توانستهاند سودی در حدود ۱۷درصد نصیب سرمایهگذاران خود کنند. این دادهها نشان میدهند که سهامداران حقیقی، باوجود حضور فعال در بازار طلا، اغلب در زمانبندی ورود و تشخیص روندهای اصلی دچار خطا میشوند. رفتار آنها بیشتر برمبنای هیجان لحظهای یا موجهای خبری کوتاهمدت است، تا تحلیل ساختاریافته یا استراتژی از پیشتدوین شده. همین مساله باعث شده که باوجود ورود سرمایه قابلتوجه، بازدهی چندان چشمگیری نصیب این گروه از سهامداران نشود. در چنین شرایطی، تاکید بر اهمیت داشتن استراتژی شخصیسازی شده و متناسب با درجه ریسکپذیری، سطح دانش مالی و افق سرمایهگذاری هر فرد، بیشازپیش ضروری به نظر میرسد. بازار طلا، به دلیل نوسانات شدید و اثرپذیری از عوامل داخلی و بینالمللی، فضایی پرریسک دارد که بدون برنامهریزی دقیق میتواند به زیان منجر شود. در مجموع، دادهها نشان میدهند که ورود پول حقیقی بهتنهایی نمیتواند ملاک مناسبی برای تحلیل روند بازار باشد. آنچه اهمیت دارد، کیفیت تصمیمگیری سرمایهگذاران و پایبندی به اصول سرمایهگذاری بلندمدت در بازارهای پرنوسان مانند طلاست.
صندوقهای املاک در بنبست دامنه نوسان
صندوقهای املاک و مستغلات که در ماههای گذشته به عنوان یکی از گزینههای جذاب سرمایهگذاری مطرح بودند، حالا بهنظر میرسد از مدار توجه بازار خارج شدهاند. این صندوقها که با نمادهایی همچون ارزش مسکن، کلید و دانیک شناخته میشوند، از آبانماه سال گذشته به دلیل ویژگیهایی مانند کارمزدهای پایینتر نسبت به صندوقهای سهامی و دامنه نوسان گستردهتر (تا سقف ۱۰درصد) توانسته بودند بخشی از نقدینگی فعال بازار را بهسوی خود جذب کنند. اما حالا، با اعمال تغییراتی در مقررات معاملاتی این ابزارها، جذابیت آنها برای سرمایهگذاران بهشدت کاهش یافته است.
مهمترین تغییر اعمال شده، کاهش دامنه نوسان روزانه این صندوقها از ۱۰درصد به ۳درصد است. این تغییر عملا نوسانپذیری صندوقها را محدود کرده و فرصتهای نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت را کاهش داده است. در بازاری که بخش عمدهای از سرمایهگذاران به دنبال فرصتهای نوسانی برای جبران زیانهای گذشته هستند، این محدودیت جدید باعث شده تا بسیاری از معاملهگران از صندوقهای املاک فاصله بگیرند و به سراغ گزینههای دیگر بروند. نتیجه این سیاست جدید، در عملکرد هفتگی این صندوقها نیز بهخوبی مشهود است. صندوق ارزش مسکن به عنوان بزرگترین و فعالترین صندوق این گروه، طی هفته گذشته با کاهش ۳۲/۱۴درصدی مواجه شد که این افت قابلتوجه میتواند نشاندهنده آغاز یک دوره رکودی در معاملات این ابزار باشد. سایر صندوقهای مشابه نیز با افت ارزش مواجه شدند که نشاندهنده خروج سرمایه و کاهش تقاضا در این بازار است.
برخی تحلیلگران معتقدند تغییر در دامنه نوسان این صندوقها بدون فراهمکردن زیرساختهای اطلاعاتی کافی و شفافسازی در مورد داراییهای پایه آنها، میتواند به کاهش اعتماد عمومی منجر شود. از سوی دیگر، نبود بازارگردان موثر و مشخص نبودن سیاستهای حمایتی برای این صندوقها ریسک سرمایهگذاری را افزایش داده و سبب شده بسیاری از فعالان بازار از حضور در این صندوقها منصرف شوند. در مجموع به نظر میرسد مسیر رشد صندوقهای املاک، حداقل در کوتاهمدت، متوقف شده و بازار سرمایه در حال بازنگری نسبت به آینده این ابزار نوظهور است.