روایت فنی از فاجعه متروپل

جهان صنعت– سهسال از حادثه تلخ فروریزش ساختمان متروپل در آبادان میگذرد؛ حادثهای که یکی از تلخترین فجایع شهری سالهای گذشته در ایران است و همچنان در کانون توجه کارشناسان حوزه مهندسی، معماری و ایمنی سازهها قرار دارد؛ فاجعهای که نهتنها دهها قربانی بر جای گذاشت بلکه پرده از کاستیها و تخلفات عمیق در فرآیند ساختوساز شهری برداشت. در تازهترین نشست تخصصی که با حضور گروهی از پژوهشگران، مهندسان سازه، ناظران فنی و استادان دانشگاه برگزار شد، ابعاد فنی این رخداد از منظر طراحی معماری، ضعفهای سازهای، ناکارآمدی نظارت، فساد ساختاری در فرآیند صدور مجوزها و مسوولیت نهادهای نظارتی بهطور موشکافانه بررسی شد. یافتههای این نشست، نهتنها بازخوانی دقیق لحظهبهلحظه فاجعه متروپل را دربر میگیرد بلکه زنگ خطری است برای آینده شهرهایی که در سایه ضعف مقررات و بیتوجهی به استانداردها، در مسیر تکرار چنین بحرانهایی قرار دارند.
نشست غیر یکنواخت زمین
عضو هیات علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله با اشاره به نبود اطلاعات دقیق حتی ۴۰روز پس از حادثه فروریزش متروپل، تاکید کرد: تغییرات اساسی در ساختار متروپل بدون پشتوانه مهندسی اجرا شده بود، درحالیکه این ساختمان از سال۱۳۹۹ بدون هیچ سند فنی معتبر، در حال استفاده بوده است.
سید مجتبی موسوی در نشست «تاملی دیگر در رخداد متروپل؛ سرگذشتپژوهی فروریزش ساختمان متروپل آبادان» با اشاره به وقوع حادثه متروپل در دوم خرداد۱۴۰۱ گفت: در همان روزها تصاویر هوایی که توسط ایرنا منتشر شد، ما را به تحلیل و بررسی دقیقتر این فاجعه واداشت و آن روز تا ساعتهای پایانی شب در پژوهشگاه بودم و اخبار و اطلاعات مربوط را دنبال میکردم.
موسوی از تلاشهای تیم پژوهشگاه برای بررسی و تحلیل علتهای حادثه متروپل سخن گفت و افزود: حدود چهلروز پس از حادثه، تیمی چهارنفره به آبادان سفر کردیم و پس از ورود به آبادان، ابتدا به فرمانداری رفته و با همراهی دوستانی از سازمان مدیریت بحران کشور و استان جلسهای برگزار کردیم.
او ادامه داد: سپس به محل ساختمان متروپل رفتیم و پس از بازدید از آن، در ستاد فرماندهی مدیریت بحران با حضور نمایندگانی از شهرداری جلسهای برگزار کردیم که اطلاعات مفیدی ارائه شد. بعد از جلسه در فرمانداری، به بررسی میدانی چند ساختمان دیگر در سطح شهر آبادان پرداختیم که از جمله آنها برج وزرا متعلق به همان هلدینگ عبدالباقی بوده است.
موسوی با اشاره به نشست غیر یکنواخت زمین میان ساختمانهای مورد بازدید این تیم تحقیقاتی، گفت: در مشاهده میدانی، نشست نامتوازن زمین کاملا مشهود بود. همچنین بازدیدهایی از ساختمانهای ایرانیان، دادستانی و ساختمانهای مقابل شهربازی داشتیم که همه نشاندهنده مشکل نشست غیریکنواخت است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله افزود: بسیار تعجبآور بود که با وجود این مشکلات جدی نشست، ساکنان این ساختمانها بهطور عادی در آنها زندگی میکردند. یادم آمد در فرصت مطالعاتیام در ژاپن، استادمان میگفت پس از زلزله، برای تعمیر سازهها از جک استفاده میکنند و ساختمانها را به حالت اولیه برمیگردانند اما در آبادان چنین حساسیتی وجود نداشت. او بازدید از محل دپوی نخالههای ساختمانی را مرحله دیگر این مطالعه میدانی دانست و ادامه داد: در گرمای بالای ۵۳درجه، محل انباشت نخالههای تخریبشده ساختمان را مشاهده کردیم، گرچه ساختمان هنوز کامل تخریب نشده بود اما وضعیت نگرانکننده بود.
تمام مشکلات عمده مربوط به بخش اسکلت بتنی بود
موسوی به بازدید از سازمان نظام مهندسی استان خوزستان پس از گذشت حدود ۴۰روز از حادثه اشاره کرد و با بیان اینکه با نکتهای عجیب مواجه شدیم؛ اینکه روایت واقعی از اتفاقات حادثه متروپل وجود نداشت، اضافه کرد: پس از ۴۰روز از فاجعه متروپل هیچ اطلاعات دقیقی درباره علت دقیق حادثه در دست نبود، به همین دلیل تصمیم گرفتیم افرادی را که در پروژه درگیر بودند، دعوت کنیم تا اطلاعات دقیقتری کسب کنیم.
او با اشاره به مشکلات ساختاری ساختمان متروپل، گفت: ساختمان متروپل دارای دو بخش بود؛ یکی اسکلت فولادی و دیگری اسکلت بتنی. تمام مشکلات عمده مربوط به بخش اسکلت بتنی بود و بخش فولادی دچار مشکل نشد. این موضوع برخلاف تبلیغات گستردهای بود که پیش از حادثه درباره استحکام اسکلت فولادی شده بود.
موسوی افزود: نقشههای پس از حادثه در نظام مهندسی موجود بود که نشان میداد در مجاورت ساختمان، نشست و ترکهایی ایجاد شده است. همچنین گزارشی از جوشکارانی که در حادثه فوت کردند، ارائه شد که پیش از آن در دسترس نبود.
او درباره روند اجرای پروژه، توضیح داد: ساخت پروژه از سال۹۶ آغاز و شمعهای سرکانتی دور تا دور پروژه اجرا شد تا گودبرداری هفتمتری و اجرای پی گسترده بتنی انجام شود. با این وجود، حین اجرا تصمیم گرفته شد ورودی رمپ پارکینگ تغییر کند؛ از این رو ملک مجاور واقع در خیابان سعدی، خریداری و به محوطه متروپل اضافه شد. این تغییرات در ورودی و الحاق ملک مجاور باعث افزایش طول ساختمان و تغییرات بهینهسازی در سازه شد که احتمالا بر وضعیت سازه تاثیر داشته است.
هیچ نقشه اجرایی رسمی از ساختمان متروپل منتشر نشده است
عضو هیات علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، با اشاره به تحلیلهای فریمبهفریم از تصاویر ضبطشده پیش از فروریزش متروپل، اظهار کرد: در آکس ۵ساختمان، ستونی قرار دارد که با ستونی دیگر در کناره، یک دهانه را تشکیل میدهند. ویدئویی که از طبقه همکف ضبط شده، نشان میدهد که این فضا با نور زیادی همراه است و به طبقات اول، دوم، سوم و چهارم راه دارد و از طبقه چهارم به بعد، پارکینگ ساختمان آغاز میشود. این تصاویر نشان میدهد که رمپ پارکینگ از طبقه سوم به چهارم میرسد و با تغییراتی که در اجرا رخ داده، سازه دچار تغییرات اساسی شده است بهطوریکه طرح اولیه عملا به هم خورده و طرح اصلاحشدهای اجرا شده است که براساس آن رمپ به جای مسیر پیشبینیشده، در حوالی مرکز ساختمان و نزدیک ورودی قرار گرفت.
عضو هیات علمی پژوهشگاه زلزلهشناسی با اشاره به مشاهدات میدانی در بازدید از طبقه چهارم ساختمان متروپل، خاطرنشان کرد: تصاویر این طبقه نشان میدهد که طول دهانهها افزایش پیدا کرده است. نکته قابل توجه این است که ساختمان متروپل از سال۱۳۹۹ در حال بهرهبرداری بوده، بدون آنکه مستندات فنی دقیق از وضعیت اجرا وجود داشته باشد.
موسوی با بیان اینکه تاکنون هیچ نقشه اجرایی رسمی از ساختمان متروپل منتشر نشده است، گفت: در طول سه سال گذشته، تلاش زیادی برای یافتن نقشه اجرایی این ساختمان صورت گرفت اما هنوز نمیدانیم این ساختمان دقیقا تحت چه نقشهای اجرا شده و آیا محاسبات سازهای آن پاسخگوی بارها بوده یا خیر.
او در ادامه با نمایش تصویری از ضلع راست ساختمان، متروپل شماره یک را نشان داد و تاکید کرد: طول دهانهها در ناحیهای که دچار فروریزش شد، بسیار قابل توجه است. در این ناحیه، دیوار برشی بهدرستی عمل نکرده و توزیع نیروها نیز بهصورت مطلوب انجام نشده است.
موسوی با جمعبندی تحلیل خود، خاطرنشان کرد: تغییرات گسترده در روسازه به شدت نگرانکننده بود. حتی اگر فونداسیون ضخیم و صلب هم باشد، در صورت عدم توجه به تغییرات بالا، دچار نشست خواهد شد. در سازهای که قاب مناسبی برای انتقال نیروها وجود ندارد و سقف به صورت دال وافل اجرا شده، ستونهای کوچک نمیتوانند نیروها را به خوبی منتقل کنند.
تاثیرات حادثه متروپل بر آییننامههای مهندسی ساختمان
موسوی با اشاره به اثرات این حادثه بر آییننامههای مهندسی ساختمان، افزود: پس از فروریزش متروپل، در شهریور ۱۴۰۲ سمیناری در نمایندگی نظام مهندسی ساختمان آبادان برگزار شد. براساس مصوبات این نشست، استفاده از شمع برای ساختمانهای بالای پنجطبقه در آبادان، ماهشهر و سربندر الزامی شد.
موسوی هشدار داد: نباید تصور کنیم که صرفا با اجرای شمع میتوان از نشست جلوگیری کرد. حتی در محافل دانشگاهی نیز این پرسش مطرح است که آیا همیشه اجرای شمع ضروری است؟ باید توجه داشته باشیم که مساله اصلی، شناخت دقیق اثر تغییرات در روسازه بر رفتار زیرسازه است؛ موضوعی که متاسفانه در حادثه متروپل مغفول مانده بود.
مشکل پذیرش ریسکهای بزرگ در اجرای ساختمانهای مرتفع
بهگفته عضو هیاتعلمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، فاجعه متروپل از ۲۹اردیبهشت۱۴۰۱ کلید خورد؛ زمانیکه یکی از ستونهای اصلی ساختمان در محور خارجی دچار انحرافی چهار سانتیمتری شد و علائم هشداردهندهای از فشار بیش از حد بر سازه نمایان شد. با وجود هشدارها، اقدامات ترمیمی موثری انجام نشد و اختلالات فنی تا روز دوشنبه دوم خرداد ادامه یافت؛ تا جایی که فشار واردشده، سیستم سازهای را از پا انداخت و ساختمان فرو ریخت.
عبدالرضا سروقدمقدم نیز در این نشست به بررسی فنی ریزش ساختمان متروپل پرداخت و با تاکید بر اهمیت تحلیلهای فنی در کنار ملاحظات اقتصادی در ساختوسازها، از جزئیات فنی و مدیریتی حادثه سخن گفت.
او اظهار کرد: در این ارائه، تلاش میکنم یک روایت فنی از حادثه متروپل ارائه دهم. البته باید تاکید کنم که این روایت مانند فیلمهایی است که در ابتدا مینویسند «اگر شباهتی با واقعیت دارد، اتفاقی است»؛ این تحلیل هم یک روایت فنی غیرمتعهدانه است. او با اشاره به حادثه ریزش ساختمان متروپل در دوم خرداد۱۴۰۱، آن را شوک بزرگی برای کشور توصیف کرد و گفت: این رخداد از منظر فنی بسیار فاجعهبار بود. خوشبختانه رسانهها بهویژه خبرگزاریها عملکرد خوبی داشتند و در کنار تیمهای فنی سعی کردند دلایل بروز این فاجعه را واکاوی کنند.
سروقدمقدم در بیان علل فنی حادثه متروپل، یکی از عوامل اصلی را افزایش طبقات بدون نظارت کافی و بدون لحاظ کردن تمهیدات فنی دانست و افزود: کیفیت ساخت نیز پایین بود، دهانههای باربر افزایش یافته بود، بیآنکه در طرح دیده شود و اشکالات مهمی در سیستم سقف و انتقال بار وجود داشت. او افزود: در حال حاضر جامعه این ضعفها را هم در حوزه فنی و هم در حوزه طراحی و نظارت به وضوح مشاهده میکند. در فرآیند طراحی و اجرا، اصل مهندسی به معنای در نظر گرفتن همزمان ایمنی و اقتصاد است. متاسفانه، در ساختوسازهای کشور ما اغلب بهجای این نگاه مهندسی، تنها بر جنبه اقتصادی تمرکز میشود؛ بهویژه زمانی که تصمیمگیرنده سرمایهگذاری است که تخصصی در حوزه ایمنی و فنی ندارد.
سروقدمقدم ادامه داد: این مساله به یک مشکل جدی در کشور تبدیل شده است چراکه برخی روالهای پرخطر در ساخت ساختمانهای بزرگ و مرتفع دنبال میشوند و ریسکهای بزرگی پذیرفته میشود.
نقطه ضعف نخست در ستون یا اتصالات متروپل بوده است
این محقق حوزه سازه با اشاره به جذابیت اقتصادی ساختمانهای مرتفع، گفت: وقتی یک ساختمان بلند ساخته میشود، جنبه اقتصادی آن برجسته شده و توجه زیادی را جلب میکند. در این مسیر، دیدگاه اقتصادی بر تمامی جنبههای فنی غلبه مییابد و در نهایت، سیستم سازهای بهشدت بهینهسازی میشود؛ بهگونهای که کاهش کوچک در ظرفیت یکی از مسیرهای انتقال بار میتواند منجربه ریزش بخشی از سازه شود.
سروقدمقدم خاطرنشان کرد: اگر یکی از مسیرهای انتقال بار (چه از سقف به ستون و چه از ستون به فونداسیون) دچار نقص شود، امکان آغاز فروریزش وجود دارد. در مورد متروپل، احتمالا مشکل از فونداسیون آغاز شده؛ تعداد شمعها کاهش یافته، طراحی فونداسیون دستخوش تغییراتی شده، نشست در محل رخ داده و اولین جرقه خرابی از آنجا زده شده است. هرچند نمیتوان امکان شروع خرابی از ستون یا اتصالات را نیز رد کرد.
او با اشاره به بررسی ستونها و اتصالات، گفت: برخی ستونها از دو پروفیل گرم نورد شده با ورقهای تقویتی تشکیل شده بودند. در نمونههای جمعآوریشده و باقیمانده دیده شد که ورقهای تقویتی دچار کمانش شدهاند و احتمالا فشردگی محوری در آنها وجود داشته است بنابراین ممکن است نقطه ضعف نخست در ستون یا اتصالات آن بوده باشد. از سوی دیگر، ممکن است اضافهبار موجب وقوع برش پانچ در سقف شده باشد که همین مساله آغاز خرابی پیشرونده را رقم زده است.
تغییرات زیاد در حین اجرا بدون مستندسازی مناسب
سروقدمقدم با انتقاد از روند سبکسازی و مهندسی ارزش در برخی پروژهها گفت: در کشور ما، مهندسان زیادی هستند که با استفاده از اصول مهندسی ارزش یا سبکسازی، طراحیها را از نو انجام میدهند. بسیاری از این طراحیها از نظر آییننامهای مشکلی ندارند اما باعث کاهش «درجه نامعینی» در سیستم میشوند. درنتیجه، با بروز اولین نقص، کل سازه فرو میریزد.
وی توضیح داد: در سیستمهای متعارف، درجه نامعین بالا باعث میشود که بارها بهصورت متوازن توزیع شوند و خرابی موضعی گسترش نیابد اما در پروژههایی که فقط به صرفهجویی اقتصادی نگاه میشود، همهچیز روی مرز کار میکند و کافی است یک عضو سازهای آسیب ببیند.
عضو هیاتعلمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در ادامه سخنان خود به موضوع تغییرات حین اجرای پروژه پرداخت و تصریح کرد: یکی از سناریوهای محتمل در ریزش متروپل این است که تغییرات زیادی در حین اجرا بدون مستندسازی مناسب انجام شده است. سیستم فنی همراه پروژه نبوده و بسیاری از تغییرات نظارت نشدهاند.
سروقدمقدم افزود: مثلا طرح اولیه، برای تیرهای مسلح بوده اما با افزایش طبقات، بار اضافی بر ستونها تحمیل شده است. فاصله ستونها نیز تغییر کرده، بدون آنکه طراحی مجدد انجام یا این تغییرات در مدل سازه لحاظ شود.
او با اشاره به ضوابط تجویزی آییننامهها گفت: برخی ضوابط مانند استفاده از آرماتورهای انسجام، ضریب نامعین و ضوابط بارگذاری، صرفا برای حفظ یکپارچگی سازه در برابر خرابی موضعی هستند. این موارد باید در طراحی رعایت شوند، بهویژه در زمانی که مهندسان بهسمت سبکسازی و طراحیهای غیراستاندارد حرکت میکنند.
نمایانشدن ترکهای متروپل از ۴روز قبل از فاجعه
عضو هیات علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، با بیان جزئیات فنی روزهای منتهی به فروریزش ساختمان شماره دو متروپل، عنوان کرد: اگر بخواهیم این روایت را بهصورت داستانوار و براساس مستندات موجود جمعبندی کنیم، حادثه اصلی در روز دوشنبه، دوم خرداد۱۴۰۱ رخ داد اما نشانههای اولیه این فاجعه، چهار روز پیش یعنی در تاریخ ۲۹ اردیبهشت همان سال نمایان شده بود.
او ادامه داد: در این تاریخ گزارش شد که یکی از ستونها در محور خارجی ساختمان بهطور غیرعادی دچار انحراف شده بود؛ حدود چهارسانتیمتر از محور خارج شده و بیرون زده بود. در کنار این، مشاهده شد که حدود یکمتر از سقف نیز دچار افتادگی شده بود. هرچند آن نقطه مستقیما ستون نبود اما بهدلیل حجم بالای باری که بر آن وارد شده بود، عملکردش مشابه ستون شده و تحت فشار قرار گرفته بود. در همان محدوده، عضو باربر اصلی بهتنهایی بار را تحمل میکرد و عضو کمکی دیگر از مدار خارج شده بود. در نتیجه، لهشدگی و کوتاهشدگی در ستون دیده و نگرانیها جدی شد.
این محقق افزود: در روز پنجشنبه، گروه پروژه برای حل مشکل با یکی از افراد فنی که سابقه انجام تعمیرات بر او را داشت، تماس گرفتند. آن فرد پس از بازدید از محل اعلام کرد که نیاز به تهیه تجهیزات و ورقهای فلزی دارد تا برای مقاومسازی اقدام کند. از آنجا که فردای آن روز جمعه بود و فرصت تامین تجهیزات تا شنبه به تعویق افتاد، مداخله جدی در همان روز انجام نشد.
سروقدمقدم خاطرنشان کرد: در همین روز (پنجشنبه) برای پنهان کردن وضعیت ستون، روی آن گونی آبی رنگ کشیده شد. در عین حال، بهدلیل نگرانیها، چند شمع فلزی نیز در مجاورت ستونها نصب شد اما این شمعها تنها در نزدیکی یکی، دو نقطه قرار گرفتند و پوشش کافی برای تمام ناحیه تحت بار نداشتند. ای کاش آن شمعها بهطور گستردهتری نصب میشد. او افزود: گروه اجرایی منتظر ماند تا استادکار همراه با تجهیزات در روز دوشنبه سر برسد. عملیات جوشکاری در همان روز آغاز شد. در این فرآیند، دمای محل جوش به حدود ۸۰۰درجه سانتیگراد رسید؛ این در حالی است که نقطه ذوب فولاد ضدزنگ حدود ۱۵۰۰درجه سانتیگراد است. طبق آییننامه یوروکد، با افزایش دما، مدول کشسانی و تنش تسلیم فولاد به شدت کاهش مییابد و در دمای ۸۰۰درجه به حدود یکدهم مقدار اولیه در دمای ۲۰درجه میرسد. او توضیح داد: ستونی که پیش از این نیز تحت فشار و لهشدگی بوده، در چنین شرایطی دیگر تاب مقاومت نداشت. وقتی مقاومت ستون به یکدهم کاهش یافت، عملا توان تحمل بار را از دست داد و سیستم باربر دچار شکست شد. همین شکست اولیه منجر به آغاز یک فرآیند خرابی پیشرونده و در نهایت فروریزش فاجعهبار ساختمان شد.
معضل بهینهسازی براساس فرضیات و بدون آزمون عملی
سروقدمقدم هشدار داد: سبکسازی و بهینهسازی طرحها نباید براساس فرضیات ایدهآل و بدون آزمون عملی انجام شود. هرگونه تغییری در طراحی یا ساخت یک ساختمان باید با در نظر گرفتن تمامی پیامدهای احتمالی آن انجام شود و هیچ مداخلهای نباید روی سیستمی که در حال حاضر تحت بار قرار دارد، صورت گیرد؛ بهویژه در پروژههای مقاومسازی.
او گفت: مساله اصلی آن است که نباید به سازهای که تحت بار است، بدون تحلیل دقیق و مهندسی، دست زد. متروپل نمونهای تلخ از عواقب چنین نادیدهگرفتنهایی است.
این محقق پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی تاکید کرد: وقتی طراحی از مسیر متداول آییننامهای خارج میشود، باید تحلیلهای دقیقتری انجام شود. سبکسازی و مهندسی ارزش بدون تحلیل فنی دقیق میتواند سازه را به یک سیستم حساس و بیثبات تبدیل کند بنابراین توصیه میکنم اگر پروژهای در آن سبکسازی انجام شده یا قرار است انجام شود، حتما توسط متخصصان مستقل مجددا بررسی و تحلیل شود.