رنگ کردن کبوتر به جای قناری

نوید خیرخواه
کدخبر: 553264

نوید خیرخواه

نوید خیرخواه

بورس این روزها بیش از آنکه یک بازار سرمایه باشد شبیه یک محفل همیشگی گلایه و اعتراض شده است. سهامدارانی که گویی تنها تصویر قابل قبول برایشان تابلویی همیشه سبز با صف‌های خرید و رشد بی‌وقفه قیمت‌هاست. این انتظار غیرواقعی نه‌تنها با ماهیت بازار سرمایه همخوانی ندارد بلکه زمینه دخالت‌های بیشتر دولت را هم فراهم می‌کند چون وقتی فضای روانی بازار با فشار و مطالبه‌ سود دائم ساخته شود، هر افت عادی بهانه‌ای می‌شود برای ورود سیاستگذار و تغییر مسیر طبیعی بازار.

ذات بازار، چه بورس باشد چه هر بازار دیگری، همواره ترکیبی از روزهای مثبت و منفی است. اگر قرار بود شاخص کل فقط بالا برود و قیمت‌ها فقط رشد کنند دیگر واژه «سرمایه‌گذاری» معنایی نداشت و به جای «بازار» باید از «ماشین چاپ پول» حرف می‌زدیم. گویی کسی کبوتری را رنگ کند و به جای قناری به مردم غالب کند. همان روز اولی که کد بورسی گرفتیم و بیانیه ریسک را امضا کردیم، پذیرفتیم که سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه ریسک دارد و همین نوسان است که فرصت و تهدید را توامان می‌کند. پس امروز که بازار روی خوش نشان نمی‌دهد، امضا و پذیرش آن روز را نباید فراموش کنیم. مشکل از جایی آغاز می‌شود که سهامدار زیان‌دیده به جای تحلیل واقع‌بینانه، به بازارهای دیگر یا فعالان آن حمله می‌برد و در ذهن خود آزادی اقتصادی را به الزام حضور همگان در بورس تقلیل می‌دهد.

آزادی و اختیار یعنی هر فرد بتواند براساس ارزیابی خود، سرمایه‌اش را در هر بازاری که می‌خواهد به کار بگیرد؛ چه دلار باشد، چه مسکن، چه سپرده بانکی. اینکه مردم تصور کنند عدم ورود نقدینگی به بورس به معنی «خیانت به تولید» است، برداشت نادرستی از کارکرد بازار ثانویه است. بورس به‌جز در موارد معدود مثل افزایش سرمایه یا عرضه اولیه، به‌طور مستقیم منابعی را به تولید تزریق نمی‌کند. معاملات سهام در بازار ثانویه بیشتر انتقال مالکیت میان سرمایه‌گذاران است، نه ورود دائمی پول به حساب شرکت‌ها.

وقتی اقتصاد گرفتار ناترازی‌های سنگین، چندنرخی بودن ارز و فرسودگی ساختارهای تولیدی است، انتظار جذب گسترده سرمایه‌گذار به بورس بیشتر به شوخی شبیه است. در چنین شرایطی کسی که سرمایه قابل‌توجهی را به این بازار می‌آورد، عملا تصمیمی پرریسک گرفته و باید تبعاتش را بپذیرد. اینکه پس از افت بازار، عده‌ای به‌دنبال مقصر بگردند یا یقه دیگران را بگیرند و مدام از «چرا سود نمی‌کنیم» بگویند، نه مشکل بازار را حل می‌کند نه ارزش سرمایه‌گذاری را بالا می‌برد.

زمان آن رسیده که سهامداران یاد بگیرند مطالبات خود را نه صرفا در قالب سبز شدن عدد شاخص بلکه در مسیر اصلاح ساختار اقتصاد، کاهش مداخلات و بهبود محیط کسب‌وکار مطرح کنند. رونق واقعی بازار سرمایه نه از فشار برای رشد قیمت‌ها بلکه از سالم شدن اقتصاد و افزایش شفافیت می‌آید. تا زمانی که این درک فراگیر نشود، بورس همچنان کودکی غرغرو باقی می‌ماند که با هر افت کوچک، صداهای بلندش باعث می‌شود همان دخالت‌هایی بر سرش آوار شود که روزی از آنها گلایه می‌کرد.

وب گردی