رنج برنج!

محمدرضا رسولی– علت افزایش قیمت برنج ایرانی دلالانی هستند که قیمت برنج ایرانی را چهار برابر کردند. دلالان برنج را از کشاورز کیلویی ۷۵هزار تومان میخرند و در بازار ۳۰۰هزار تومان به مردم میفروشند و این دلیل اصلی گران شدن برنج ایرانی است.
اینها گوشهای از اظهارات مسیح کشاورز، دبیر انجمن تولیدکنندگان و تامینکنندگان برنج ایران است که به تازگی ایراد شد. در ماههای اخیر قیمت برنج ایرانی جهش نجومی داشته و کالایی که پیش از این نهایت کیلویی ۱۰۰هزار تومان به فروش میرسید، در حال حاضر از مرز ۳۰۰هزار تومان هم عبور کرده و همچنان نیز در حال افزایش قیمت است. دولت محتکران را عامل اصلی این وضعیت میداند و واردکنندگان وضعیت موجود را نتیجه ممنوعیت ثبت سفارش واردات برنج به دلیل اشتباهات محاسباتی توسط دستگاههای دولتی به ویژه وزارت جهاد کشاورزی عنوان میکنند. بنا به گفته آنان در حالی که طبق برآوردها تولید کشور به حدود یکمیلیون و ۷۰۰هزار تا حداکثر یکمیلیون و ۹۰۰هزار تن میرسد وزارت جهاد کشاورزی تولید کشور را ۲میلیون و ۷۰۰هزار تن اعلام کرده و این آمار اشتباه منجر به تنظیم نامناسب و مقدار واردات شده است اما سخنگوی اتحادیه بنکداران مواد غذایی روایتی متفاوت از افزایش قیمت برنج دارد. طبق اظهارات وی، دلیل افزایش قیمت برنج، احتکار این محصول توسط چند شرکت بزرگ انحصاری واردکننده است. به این صورت که این شرکتهای بزرگ به عنوان واردکننده انحصاری اقدام به خرید تمام برنجهای ایرانی کرده و پس از احتکار با قیمت دلخواه و در زمان مناسب! در بازار به فروش رساندهاند. شواهد از نبود نظارت و سوءمدیریت در تامین و توزیع این کالای اساسی حکایت دارد. تعادل عرضه و تقاضا در بازار از بین رفته و این خود، عامل به وجود آمدن شبکه نفوذ، دلالی و سودجویی شده است. آشفتگی و نابسامانی در این حوزه موج میزند و در شرایطی که بخش قابلتوجهی از مردم با مشکلات اقتصادی و معیشتی روبهرو هستند، در نبود نظارت دستگاههای مسوول، افزایش قیمت ناگهانی و غیرمنطقی این محصول موجب نارضایتی شدید مردم شده است. در این میان مسوولان مربوطه بهجای اصلاح سیاستهای ناکارآمد و حل ریشهای مشکلات، با نمایشهای پوپولیستی وعده کاهش قیمت را به مردم میدهند و منفعلانه رنج مردم را به تماشا نشستهاند! و تلخترین بخش ماجرا اینجاست که نشانهای هم از عزم و اراده برای اصلاح امور در آنان مشاهده نمیشود و اینچنین شاهد تکرار الگوهای رفتاری پیشین هستیم که پیشتر ناکارآمدی آنها به اثبات رسیده است.
چکیده کلام اینکه نظارت و رصد بر این حوزه و شناسایی سوءاستفادهکنندگان و اهمالکاران، کار سختی نیست. زمان آن فرارسیده که جهت رضایتمندی مردم هرچه سریعتر، تصمیماتی بسیار مهم و سخت گرفته شود. اینکه ما ایرانیان به این بحرانهای همه جانبه گرفتار شدهایم نه به دلیل کمبود منابع بلکه نتیجه مدیریت ناکارآمد و تعلل در نظام تصمیمگیری است. عقل سیاسی اقتضا میکند نمایندگان مجلس در شرایطی که کشور در بحرانیترین وضعیت تاریخ معاصر خود قرار دارد، در کنار پرداختن به طرح اینترنت ملی به فکر صیانت از معیشت مردم نیز باشند و به این نکته مهم توجه داشته باشند که اولویت باید معیشت و سفره مردم باشد. اینچنین زیستن به هیچوجه شایسته مردم نجیب این مرز و بوم نیست. دارنده بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان در کنار سایر ثروتهای خدادادی، مردمانش نباید اینچنین در سختی و تنگدستی زندگی کنند.