راز زنجیره ارزش ناقص در برابر استراتژی سعودیها

فرزین سوادکوهی– در حالی که برنامههای توسعه مانند برنامه هفتم هدفگذاری کرده تا ظرفیت کل پتروشیمی را به ۵/۱۳۱میلیون تن برساند، عربستان سعودی با برنامه «چشمانداز ۲۰۳۰» قصد دارد ظرفیت تولید پتروشیمی خود را تقریبا دو برابر کند و از حدود ۷۵میلیون تن در حال حاضر به بیش از ۱۴۰میلیون تن در سال برساند. این عددها در ظاهر خیلی نزدیک به هم هستند و به نظر تفاوتی بین توسعه آتی پتروشیمی ایران و عربستان وجود ندارد ولی شکاف درآمدی، دسترسی به فناوریهای پیشرفته، امکان تامین مالی گسترده آیندهساز و همچنین زنجیره ارزش در هر دو کشور بیانگر تفاوتهای شگرف و عظیمی است اما مهم این است که شرکتهای سابیک و آرامکوی عربستان در رنکینگ جهانی پتروشیمیها رتبه بسیار بالایی دارند وایران در ردههایی بسیار پایین قرار گرفته است و شاهد این ماجرا اینکه در درآمد صادراتی عربستان در سال ۲۰۲۴، ۴۰میلیارد دلار بوده که حدود ۲۰ تا ۲۵میلیارد دلار از ایران جلوتر است. جالب است بدانیم سعودیها نهتنها ظرفیت تولید اتیلن خود را به ۱۸میلیون تن در سال رسانده بلکه بر توسعه صنایع پاییندستی مانند پلاستیکها و مواد شیمیایی تخصصی تمرکز کرده که ارزش افزوده بالاتری دارند. عربستان با سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای جهانی مانند سابیک و آرامکو، فناوریهای پیشرفته را وارد کرده و زنجیره ارزش را از خوراک تا محصول نهایی کامل کرده است. کاری که آنها را به صادرکنندهای رقابتی در بازارهای آسیایی و اروپایی تبدیل کرده است در حالی که ایران همچنان درگیر صادرات محصولات پایه است. این شکاف نشاندهنده آن است که عربستان با برنامهریزی بلندمدت، درآمدهای پایدارتری کسب کرده، در حالی که ایران فرصتهای مشابه را از دست داده است.
افسوس که همه اینها در شرایطی است که بیش از نیمی از تولید متانول ایران صادر میشود، در حالی که قیمت جهانی این محصول نوسانات شدیدی دارد و ارزش افزوده کمی ایجاد میکند و این نشان میدهد برنامه تکمیل زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی ایران یا اصلا کار نکرده است و یا در اجرا تاخیری شدید دارد.
کیست که نداند زنجیره پروپیلن یکی از بارزترین نمادهای عقبماندگی زنجیره ارزش پتروشیمی ایران است. ظرفیت فعلی تولید پروپیلن در کشور حدود ۰۳/۱میلیون تن در سال است که کمتر از نیاز داخلی و صادراتی است. این ظرفیت تنها ۴درصد از کل تولید پتروشیمی را تشکیل میدهد، در حالی که پروپیلن اینک کلیدی برای صنایع پاییندستی مانند پلاستیکها و مواد شیمیایی است. برنامه هفتم توسعه هدفگذاری کرده تا این ظرفیت را به ۶/۴میلیون تن برساند یعنی رشدی دهان پرکن و معادل نموی ۳۴۴درصدی که البته اجرای آن با چالشهایی مانند کمبود سرمایه ۲۴میلیارد دلاری روبهرو است. در مقایسه، عربستان ظرفیت پروپیلن خود را به سطوح بالاتری رسانده و از آن برای توسعه زنجیره ارزش استفاده میکند. ایران در تمام سالهای ازدست رفته گذشته پرحکایتش میتوانست با تبدیل متانول اضافی به پروپیلن (MTP) این زنجیره را تقویت کند اما این کار نشد که نشد. در عوض، عربستان با تمرکز بر فناوریهای MTO/MTP، ارزش افزوده را چند برابر کرد، حال آن که ایران همچنان در مراحل اولیه گیر کرده است. شاید راز زنجیره ارزش ناقص در برابر استراتژی سعودیها همین کمکاریهای ماست که مشاهده میکنیم.
درسی که باید از سعودی گرفت
درس گرفتن از تفکر و اقدامات سعودیها میتواند ما را برای برای جبران عقبماندگیهایمان به صرافت بیندازد، مشروط بر اینکه یکبار برای همیشه و به شکلی درست درمان چیزی به نام نقشه راه برایمان مفهومی همهجانبه و جدی پیدا کند.
ما بدون تردید برای خروج از این عقبماندگی، نیاز به بازنگری نقشه راه داریم. افزایش سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، بهبود مدیریت با جذب متخصصان جهانی و تمرکز بر تکمیل زنجیره ارزش به جای صادرات خام، هر کدام یکی از حلقههای گمشده این فرآیند توسعهای هستند. حالا که به اعتقاد برخی از مدیران برنامهریز کلان، همکاری با کشورهای به اصطلاح دوست مانند چین و روسیه میتواند تحریمها را دور بزند وقتش است که زودتر دست بجنبانیم که سخت عقب ماندهایم. عربستان با تنوعبخشی به زنجیره ارزش، درآمد خود را پایدار کرده؛ پس ایران نیز میتواند با الگوبرداری، به جایگاه واقعی خود برسد. عقب ماندن از قافله زنجیره ارزش پتروشیمی ایران نهتنها نتیجه تحریمهاست بلکه محصول تصمیمگیریهای داخلی ناکارآمد است. با اصلاحات ساختاری و الهام از مدل سعودی، این صنعت میتواند به موتور محرک اقتصاد تبدیل شود اما آیا کسی هست به یکی از مهمترین مشکلات که همانا مدیریت و تصمیمات ناکارآمد آن توجه کند و آن را از سر راه بردارد؟
مدیریت عمدتا غیرآیندهنگر و ناکارآمد صنعت پتروشیمی ایران نقش مهمی در این عقبماندگی ایفا کرده است. پس از خصوصیسازی سراسیمه و غیرمتفکرانه در دهههای گذشته، شرکتهای پتروشیمی با چالشهای مدیریتی روبهرو شدهاند. مدیران اغلب فاقد تخصص عمیق در زنجیره ارزش جهانی هستند و تصمیمگیریها بیشتر سیاسی است تا اقتصادی. اجرای برنامههای تدوینشده نیز موفق نبوده است؛ برای نمونه، پروژههای تکمیل زنجیره ارزش مانند تبدیل متانول به پروپیلن به دلیل کمبود بودجه و تاخیرهای فنی، پیشرفت کندی داشتهاند.
در عوض در عربستان، مدیریت حرفهای و همکاری با غولهای جهانی مانند داو کمیکال، تضمینکننده اجرای موفق برنامههاست. این کشور ظرفیت تولید اولیه خود را در سال ۱۹۹۹ به ۳۰میلیون تن رساند که رتبه دومین در منطقه داشت اما ایران با وجود ذخایر مشابه نتوانست از این فرصت استفاده کند. تفاوت در مدیریت، عربستان را به پیشرو منطقهای تبدیل کرد، در حالی که ایران با ریسکهای مدیریتی همچنان دستوپنجه نرم میکند. این مقایسه نشان میدهد که عربستان با جذب مدیران متخصص بینالمللی، زنجیره ارزش خود را سریعتر توسعه داده، در حالی که ایران درگیر بوروکراسی داخلی است. در حالی که عربستان سعودی با سرمایهگذاریهای هوشمندانه و نقشه راه «چشمانداز ۲۰۳۰»، زنجیره ارزش پتروشیمی خود را به یک ماشین اقتصادی قدرتمند تبدیل کرده و ظرفیت تولید محصولات پیشرفته را چند برابر کرده اما ایران با وجود ذخایر عظیم گاز طبیعی، همچنان در زنجیره ارزش، ناقص و واپسگراست. اینکه ماندن نهتنها میلیاردها دلار فرصت اقتصادی را نابود میکند بلکه ایران را در رقابت جهانی ضعیفتر از رقیب سعودی قرار میدهد.
سایه سیاه تحریمها
صنعت پتروشیمی ایران، با ظرفیت تولید فعلی حدود ۶/۹۶میلیون تن در سال یکی از بزرگترینها در منطقه خاورمیانه است و حدود ۲۸درصد از ظرفیت پتروشیمی این منطقه را به خود اختصاص داده است. با این حال زنجیره ارزش این صنعت – که شامل تبدیل موادخام مانند گاز طبیعی و نفت به محصولات نهایی با ارزش افزوده بالا میشود – چندان توسعهیافته نیست.
عوامل متعدد دیگری مانند خوراک، بازار، ریسکها و فناوری در توسعه نیافتگی زنجیره ارزش دخیل هستند. کمبود خوراک یکی از بزرگترین چالشهاست. شوربختانه ایران با در اختیار داشتن این میزان گاز طبیعی با کمبود گاز برای خوراک پتروشیمی مواجه است زیرا بخش عمده گاز به مصرف خانگی و صادرات اختصاص مییابد.
این مساله ظرفیت استفاده نشده را افزایش داده و توسعه زنجیره ارزش را کند کرده است.
علاوه بر این، تنگناهای تحریمی بینالمللی دسترسی به فناوریهای پیشرفته را محدود کرده و ریسکهای ژئوپلیتیکی مانند تنشهای اخیر با رژیم صهیونیستی، بازارهای صادراتی را مختل کرده است. از نظر بازار، ایران بیشتر بر صادرات به کشورهای همسایه وابسته است اما نوسانات ارزی و تحریمها رقابتپذیری را کاهش دادهاند. فناوری نیز عقبمانده است؛ ایران در تولید محصولات پیچیده مانند پلیمرهای پیشرفته، وابسته به واردات است، در حالی که عربستان با سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، فناوریهای نوین را بومیسازی کرده است.
عربستان با دسترسی آزاد به بازارهای جهانی و فناوریهای روز، زنجیره ارزش خود را مقاومتر ساخته، در حالی که ایران درگیر محدودیتهای خارجی و داخلی است.
وقتی به دو دهه گذشته مینگریم و میبینیم سرمایهگذاری در تکمیل زنجیره ارزش نادیده گرفته شده و تمرکز بیشتر بر افزایش ظرفیت تولید محصولات پایه مانند متانول بوده که اغلب به صورت خام صادر میشود، باید عبرت گرفته باشیم که با این دست فرمان راهی جز شکست در بازار پیش روی ما نیست اما آیا طعم تلخ این شکست ما را متنبه کرده است؟
منبع: نفت خبر