خزان بورس

جهانصنعت- سرما و ترس مستولی شده بر فضای بازار در روز گذشته نشان داد که خزان بورس تهران چند روز زودتر فرا رسیده است و معاملهگران ترسان و شتابزده تنها امیدوار به فروش رفتن سهام خود در صفهای طولانی بودند. جو منفی حاکم بر بازار باعث شد یکی از تلخترین روزهای بورس در آستانه فصل پاییز رقم بخورد.
از همان دقایق ابتدایی بازار هر لحظه بر تعداد فروشندگان و سنگینتر شدن صفوف فروش افزوده میشد. با توجه به اتفاق شب قبل از آن و قطعی شدن تقریبی بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، این رویکرد امر دور و بعیدی نبود.
تقریبا تمامی فعالان بازار انتظار وقوع این روند را داشتند و در نهایت بازار با ریزش سنگین ۵۰هزار و ۶۶۵ واحدی شاخص کل بورس روبهرو شد و نماگر تالار شیشهای به محدوده ۲میلیون و ۵۴۲هزار واحدی سقوط کرد. تاثیرگذارترین نمادها در مسیر نزولی شاخص کل نیز نمادهای فارس، فملی، فولاد و وبملت بودند. در همین حال تا پایان ساعت معاملات ۶۳۸نماد با رنگ سرخ و ۲۹ نماد با رنگ سبز به کار خود خاتمه دادند.
تشکیل صف فروش در اهرمیها
ارزش معاملات خرد در سهام، حقتقدم وصندوقهای سهامی ۴۲۰۰میلیارد تومان بود که کاهش معناداری نسبت به میانگین روزهای قبل از خود داشت، همچنین بازار بهطور ویژه در صندوقهای اهرمی شاهد صفوف فروش بسیار سنگین و حجم معاملات بسیار پایین بود.
روز شنبه بازار شاهد خروج خالص نقدینگی به مبلغ حدود ۱۱۹۷میلیارد تومان بود که نشان از فرار مجدد سرمایه از بازار سهام داشت. بیشترین حمایت در این روز توسط حقوقیها در چهار نماد وبملت، خساپا، رافزا و وپاسار انجام شد.
نبود حمایت حقوقی در سهام کوچک
روز گذشته با توجه به قابل پیشبینی بودن شرایط بازار، خریدهای خوبی از طرف حقوقیهای بازار در صفوف فروش انجام گرفت اما این حمایتها دو مشخصه بارز داشت که همیشه در مقاطع حساسی مثل این دوران، رخ نمایی میکند؛ نخست اینکه این خریدها در بسیاری از سهام کوچک و متوسط بازار اتفاق نمیافتد و این شرکتها از حمایت حقوقی یا بازارگردان مناسب برخوردار نیستند، نتیجه اینکه سهامداران اینگونه سهمها ممکن است روزها در صف فروش بسر ببرند تا موفق به فروش سهم خود شوند.
از آنجا که وجود دامنه نوسان در بورس تهران و همینطور پایین بودن میانگین معاملات سهام باعث ایجاد چنین معضلی میشود لازم است برای شرایط خاص و بحرانی تمهیداتی اندیشیده شود.
حمایت نامتناسب بازارساز از سهام
مورد دوم مربوط به حجم خریدها در سهام است که به نظر میرسد فارغ از ارزنده بودن یا نبودن سهم موردنظر، تناسبی در میزان حمایت بازارساز وجود ندارد. نتیجه این میشود که بعضی سهمهایی که در بازه قیمتی مناسبی هستند و جزو سهام سودآور بازار محسوب میشوند از حمایت کمتری، نسبت به بعضی دیگر که اتفاقا در مواردی زیانده نیز هستند، برخوردار میشوند.
همین عامل در بلندمدت فعالان بازار سرمایه را به سمت سهام کم ارزشتر اما پر تراکنش سوق میدهد، در حالی که برآیند شفافیت در بازار سرمایه باید هدایت سرمایهها به سمت شرکتهایی باشد که بهتر و سالمتر مدیریت میشوند و نقش ارزندهای در تولید دارند.
لزوم پرهیز از شتابزدگی در ارزیابی اثر تحریمها
فارغ از تمام آنچه تحت این روزها بر بازار سرمایه میگذرد شاید بهتر باشد به دور از شتابزدگی نسبتبه میزان تاثیر اجرایی شدن مکانیسم ماشه بر شرکتهای حاضر در بورس تهران، به تحلیلی درست و منطقی رسید و آثار کوتاهمدت و بلندمدت آن را براساس نوع فعالیت گروههای صنایع بورسی به دست آورد.
اقتصاد ایران هم اکنون نیز تحت شدیدترین تحریمها قرار دارد و اضافه شدن تحریمهای اروپایی اثر ملموسی به لحاظ نوع تحریم، بر اقتصاد ایران نخواهد داشت. متاسفانه باید گفت هم اکنون نیز اقتصاد ایران در انزوا به سر میبرد و اگر بتواند از این پس نیز مراودات محدود فعلی خود را حفظ کند، شاید از منظر اقتصادی شرایط آنچنان متفاوتی را تجربه نکند.
معمای ارزی و تهدید بازار سرمایه
مشکل از آنجا آغاز میشود که تحت تاثیر فضای روانی به وجود آمده، دولت از کنترل بازار ارز ناتوان باشد چراکه در این صورت با فاصله گرفتن هرچه بیشتر دلار آزاد از بازار توافقی، صادرکنندگان تمایل کمتری به ارائه ارز حاصل از صادرات خود در بازار توافقی دارند و با رشد هزینهها و مواد اولیه براساس دلار آزار، مستقیما حاشیه سود شرکتها هدف قرار خواهد گرفت و سهام آنها ارزندگی خود را از دست خواهد داد.
شاید بهتر باشد در این شرایط سیاستگذاران اقتصادی برای جلوگیری از زیان شرکتها و فرو رفتن بازار سرمایه در اغما، اینبار روش حل مساله را از منظر شرکتها و صنایع ببینند و با عینک آنان شرایط را بنگرند.