خروج از NPT و بستن تنگه هرمز معقول نیست، باید تعامل کنیم

علی فریدونی- آینده مکانیسم ماشه چیست؟ این سوال احتمالا از مهمترین سوالات این روزهای جامعه ایران است و شاید به همین دلیل نشست علنی دیروز مجلس غیرعلنی شد و رییس مجلس در نطق پیش از دستور خود با تاکید بر اهمیت این موضوع گفت که تصمیم واحد نظام جمهوری اسلامی در این زمینه بهزودی اعمال و اعلام میشود. هرچند محمدباقر قالیباف در عین حال تاکید دارد که قطعنامههای تحریمی سازمان ملل تاثیری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت و عباس گودرزی که بهعنوان سخنگوی هیاترییسه مجلس، جزئیات نشست غیرعلنی دیروز را تشریح میکرد، دیدگاه شخصیاش را هم درباره فعالسازی مکانیسم ماشه ابراز و آن را صرفا ابزاری برای ایجاد فضای روانی در جامعه تفسیر کرد! حال آنکه قاطبه کارشناسان معتقدند فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند اقتصاد شکننده و نحیف ایران را به چالش بکشد و همین اندک امید شهروندان به ایجاد تغییر را هم ناامید کند. به هر تفسیر اما باتوجه به آنکه مهلت ۳۰روزه ایران برای جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه بهسرعت سپری میشود، به سراغ احمد بخشایش اردستانی رفتیم و از این استاد علوم سیاسی دانشگاه که علاوه بر سابقه حضور در مجلس نهم، هماکنون نیز بهعنوان یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس حضور دارد، درباره آنچه پیشروی ایران و ایرانیان است، پرسیدیم.
باتوجه به سپری شدن قریب به یک هفته از مهلت ۳۰ روزه ایران برای جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه، شرایط کنونی را چطور تحلیل میکنید؟
به عقیده من ایران بهطور کلی دو راهکار دارد؛ یکی تقابل و دیگری تعامل البته در راهکار تقابل چند شاخص وجود دارد که اولین آن خروج از NPT است و خروج از «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای»، مشابه کادو و هدیه دادن به ترامپ است البته اگر باتوجه به حواشی اخیر تا آن زمان زنده باشد! دومین شاخص و اقدام قابلپیگیری در صورتی که بهدنبال رویه تقابلی برویم، بستن تنگه هرمز است که در این رابطه باید توجه کرد روزانه حدود بیست و چندمیلیون بشکه نفت از این تنگه عبور میکند و با توقف عبور کشتیها، تمام کشورهایی که به دلایل مختلف به این محمولهها مرتبط هستند، علیه ما موضعگیری و اقدام خواهند کرد. سومین اقدام در راستای راهکار تقابلی نیز حرکت بهسوی اقدامات ایضایی از طریق نیروهای نیابتی در منطقه برای بر هم زدن وضع موجود است که طبیعتا مخاطرات خود را دارد.
راهکار تعامل اما شامل مذاکره است البته اینکه مذاکرات به نتیجه برسد یا خیر، اکنون مورد بحث نیست. با این همه آنچه از واکنش غرب برداشت میکنم، این است که آنها تصمیم به فعالسازی مکانیسم ماشه دارند و بهدنبال استفاده از این ابزار برای افزایش فشار بر ایران هستند و میخواهند آنرا همچون شمشیر داموکلس بالای سر ما نگه دارند. ما نیز باید تا حد امکان تلاش کنیم آنها را از پافشاری بر این رویه منصرف کنیم. از چه طریق؟! به باور من باید از ابزارهای مختلفی مثل تهدید و مذاکره همچون راهبرد چماق و هویج استفاده کنیم و در صورتی هم که موفق نشدیم، با مردم صحبت داشته باشیم با استفاده از پشتیبانی مردم از این وضع عبور کنیم.
شما به «خروج ازNPT » بهعنوان یکی از اقدامهایی که در صورت اتخاذ راهبرد تقابلی در دسترس خواهد بود، اشاره کردید و برخی نمایندگان نیز از این اقدام احتمالی استقبال میکنند، با این حساب، شما این راهکار را تا چه میزان محتمل و معقول میدانید؟!
خب، به نظر من خروج از NPT اشتباه است؛ به این علت که از دید غربیها خروج «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» عملا بهمعنای حرکت به سمت ساخت بمب هستهای است. این در حالی است که ما اگرچه برنامه هستهای خود را با پاکستان آغاز کردیم اما برخلاف آنها که با ساخت بمب، بازدارندگی به دست آوردند، ما تنها هزینه غنیسازی را پرداختیم و به آن بازدارندگی که پاکستانیها به دست آوردند نیز دست نیافتیم بلکه صرفا هزینههایش را متحمل شدیم که معتقدم این هزینه تحمیلی بر مردم منطقی نبوده است بنابراین در مورد اینکه خروج از «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» معقول است یا نه، باید بگویم که البته کشورها میتوانند با آژانس همکاری کنند اما عضو NPT نباشند. همانطور که رژیم صهیونیستی، پاکستان و هند اینطور عمل میکنند. در حال حاضر ما به این علت با آژانس همکاری میکنیم که دو کشور شریک استراتژیک ما یعنی روسیه و چین بر همکاری ما با این نهاد تاکید دارند. هماکنون نیز شاهد این هستیم که ناظران آژانس برای تعویض سوخت نیروگاه بوشهر به ایران آمدند. البته اینکه ناظران از کدام کشورها باشند و نیز اینکه ما برای ورود ناظران رژیم صهیونیستی و آمریکایی حساسیتهایی داریم، بحث دیگری است. همانطور که از نحوه کار آقای گروسی راضی نبودیم و تردیدهایی در این رابطه وجود داشته است. به هر تفسیر خروج ما از NPT به رفتار آنها بستگی دارد. ما در جلسات براساس موضعگیری آنها تصمیم خواهیم گرفت. اینکه چه میزان اثر دارد، بحث دیگری است اما بسیار پیش آمده که در ایران صحبتی مطرح شده اما وقتی نوبت به عمل رسیده، آنطور عمل نکردهایم مثل تهدید به بستن تنگه و مواردی از این دست بنابراین وقتی سیگنالهایی از این دست داده میشود و در ادامه آنها عملی نمیشوند، باعث میشود اروپاییان تهدیدهای ما را جدی نگیرند. هرچند به عقیده من عمل به این تهدیدها نیز به هیچ عنوان عقلانی نیست.
هماکنون رییس جمهور برای شرکت در اجلاس شانگهای به چین سفر کرده و در حاشیه این نشست نیز هم با رییسجمهور چین و هم با رییسجمهور روسیه بهعنوان دو کشور عضو برجام که از موضع ایران حمایت میکنند، دیدار کرده است. به نظر شما این رایزنیهای رییسجمهور یا نامه مشترک وزیران خارجه ایران، چین و روسیه میتواند مانع از بازگشت تحریمهای سازمان ملل شود؟
باید توجه کرد که چینیها شریک اول تجاری ایالاتمتحده هستند و حجم تعاملاتشان با آمریکا بسیار بالاست و در نتیجه حاضر نیستند آشکارا از ما در مقابل آمریکا پشتیبانی کنند. همانطور که در جنگ ۱۲روزه نیز شاهد حمایت آشکار دو کشور چین و روسیه نبودیم. هرچند ما نیز نیازی به حمایتها نداشتیم. در نتیجه معتقدم حمایت آنها در حد بیانیه و موضعگیری خواهد بود اما نتیجه عملی در بر ندارد.
روسیه و چین قرار است پیشنویس قطعنامهای را ارائه دهند که طی آن شش ماده از قطعنامه ۲۲۳۱ تمدید و از این طریق، ابزار مکانیسم ماشه از دست اروپاییان و دیگر اعضای برجام خارج شود. تفاوت پیشنهاد روسیه و چین با پیشنهاد تمدیدی که اروپاییان مطرح کردند نیز همین است که در پیشنهاد تروئیکای اروپایی، پس از شش ماه، دوباره مکانیسم ماشه قابل تمدید بود اما در این پیشنویس چنین نیست و پس از یک بازه زمانی مشخص، امکان استفاده از مکانیسم ماشه پایان مییابد، همچنین پیششرطهای اروپاییان که شامل معرفی مکان اورانیومهای غنیشده و مذاکره با آمریکا بود، محل بحث است بهویژه آنکه در صورت تن دادن به پیشنهاد و ابتکار تروئیکا ممکن است شروط جدیدی را ازجمله بحث موشکی نیز مطرح کنند. هرچند به عقیده من، پیشنویس روسیه و چین رای لازم را کسب نخواهد کرد و در صورت جلب رای لازم هم وتو میشود.
در مجموع باید بگویم امید ضعیفی دارم که گشایشی رقم بخورد زیرا همانطور که سعید جلیلی در دورانی که بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی در مذاکرات حضور داشت، بهدنبال دستیابی به تفاهم میان ایران و غرب بر سر عدم دستیابی به سلاح هستهای نرفت و فرصتسوزی کرد، متاسفانه عباس عراقچی نیز این راهبرد و نگاه را دنبال نمیکند. جمعبندی نهایی اینکه نباید از NPT خارج شد چراکه این کار بازی در زمین دشمن است و نکته دوم اینکه باید به مردم و پتانسیل درونی کشور توجه داشته باشیم. همانطور که در جنگ اخیر شاهد بودیم مردم ما دشمنان این خاک را ناامید کردند و اقبالی به آنها نشان ندادند. فراموش نکنیم که بیتوجهی به مردم میتواند موجب افزایش تهدیدات کشور شود.